روشنگری

ما باید پرچم اسلام را در انتهای افق بر زمین بکوبیم.

روشنگری

ما باید پرچم اسلام را در انتهای افق بر زمین بکوبیم.

ما باید پرچم اسلام را در انتهای افق بر زمین بکوبیم.

نویسندگان

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۷
بهمن
مشخصات جدیدی که از نمونه ارتقاء یافته سامانه پدافندی سوم خرداد اعلام شده تقریبا همانند سامانه موشکی بوک ام 3 ارتش روسیه است که چند ماه پیش وارد خدمت شده است.
به گزارش سرویس دفاع و امنیت مشرق، رزمایش  پدافند هوایی مدافعان حریم ولایت پس از طی چندین روز مراحل مقدماتی، در روز شنبه وارد مرحله اصلی شد. در طی این مرحله شاهد حضور چندین سامانه بومی رادار و موشکی بودیم که در سازمان رزم نیروی هوایی سپاه مورد استفاده قرار می گیرند.
 
این رزمایش پدافندی سپاه با هدف "نمایش اقتدار، هوشمندی و آمادگی های همه جانبه دفاعی برای مقابله با هرگونه تهدید" و شعار "همت جهادی، اراده ایرانی، اقتدار انقلابی، تحقیر تحریم و تهدید" در وسعت 35 هزار کیلومتر مربع برگزار می شود و سامانه های موشکی «سوم خرداد»، «طبس» و «صیاد 2» و نیز سامانه‌ راداری برد بلند «قدیر»، سامانه راداری برد متوسط «مطلع الفجر» و سامانه راداری «رعد» و «کاوش» به صورت عملیاتی مورد استفاده قرار گرفتند. 
 
اگرچه بخش زیادی از ویژگی ها و اقدامات انجام شده در این رزمایش مهم سپاه، رسانه ای نشده و نخواهد شد اما تصاویر پخش شده از این رزمایش، نشانگر بروز یک سری تغییرات مهم در دو سامانه موشکی معروف زمین به هوا یا همان پدافندی سپاه است و از طرف دیگر اطلاعاتی نیز درباره موشک های سامانه پدافندی سوم خرداد منتشر شده است که نشانگر حرکتی مهم و رو به جلو در تولید سامانه های بومی پدافندی در کشور است.
 
طبس و سوم خرداد؛ برادران ایرانی در پدافند هوایی سپاه
 
در اردیبهشت ماه سال 1393 و در جریان بازدید فرماندهی معظم کل قوا از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوا فضای سپاه بود که برای اولین بار وجود دو سامانه پدافند هوایی طبس و سوم خرداد اعلام شد. سامانه طبس از لحاظ ظاهری شباهتی به سیستم روسی باک ام 1 و سامانه سوم خرداد نیز به نوعی شباهت بالایی به سیستم روسی باک ام 2 دارند.
 
پدافند 
سامانه طبس در سال 1393  
 
در همان زمان و در جریان بازدید رهبر معظم انقلاب، اعلام شد که سامانه سوم خرداد توان درگیری با اهداف در فاصله 50 کیلومتری و ارتفاع 25 کیلومتری از سطح زمین را دارد. این سامانه از رادار آرایه فازی با 1700 المان استفاده کرده و از مقاومت بالایی در برابر شرایط جنگ الکترونیک برخوردار است.
 
پدافند 
سامانه سوم خرداد در سال 93 
 
نکته بعدی درباره این دو سامانه، موشک های به کار رفته در آنها است. بر اساس توضیحات اعلامی، این دو سامانه از موشک های سطح به هوای سری طائر 2 بهره می بردند و بر اساس تصاویر منتشر شده از مدل اولیه سامانه سوم خرداد، در آن زمان این سامانه به موشک های طائر 2 ب مجهز بود که از موشک های به کار رفته سری طائر 2 در سامانه رعد، قدری بزرگتر هستند.
 
مسلح شدن طبس به صیاد2

اما در جریان رزمایش اخیر مدافعان حریم ولایت، شاهد انتشار اطلاعات و تصاویر جدیدی از این دو سامانه ایرانی بودیم. هرچند نمی توان با اطمینان کامل این موضوع را مطرح کرد اما با توجه به شواهد موجود در تصاویر این رزمایش، به نظر می رسد علاوه بر موشک های سری طائر، سامانه طبس با موشک های سری صیاد 2 نیز مسلح و آماده عملیات شده است.
 
این اتفاق مهم و تاثیرگذار، نشاندهنده این مسئله است که با اضافه شدن موشک بومی صیاد 2 به این سامانه، از این پس باید شاهد افزایش برد و ارتفاع درگیری سامانه پدافند هوایی طبس باشیم.
 
 پدافند
موشک صیاد 2 در رزمایش سپاه 
 
مقایسه موشک های سری طائر و صیاد 2 و همچنین توضیحاتی که بیش از این درباره جایگزینی سامانه تلاش و موشک صیاد 2 با سامانه اس 200 منتشر شده، نشان می دهد برد و ارتفاع درگیری سامانه طبس به شکل مشخصی افزایش پیدا کرده است.
 
موشک صیاد 2 به عنوان یکی از دستاوردهای مهم دفاعی کشورمان در حوزه پدافندی، در سال 1392 رونمایی شده و در زمینه طراحی کلی نیز از موشک آمریکایی استاندارد الگو گرفته است. این موارد به علاوه تفاوت‎های موجود در اندازه و زوایای لبه حمله و فرار بال دو موشک با وجود مشابهت کلی طرح، نشان دهنده اجرای فرایند طراحی روی موشک ایرانی و نه یک مهندسی معکوس از طرح آمریکایی است. 

همچنین هر چند از تصاویر نمی‎توان اطلاعات قطعی در زمینه قطر بدنه موشک بدست آورد اما به نظر می‎رسد در صورت بیشتر بودن قطر صیاد-2 از استاندارد این اختلاف بسیار اندک است هر چند که تأثیر آن روی برد موشک به دلیل ایجاد فضای بیشتر برای پیشران می‎تواند قابل توجه باشد.
 
بنا بر این، با توجه به اینکه بر مبنای مقایسه با موشک‎های همرده احتمالاً باید برد موشک صیاد-2 در حدود 100 کیلومتر یا کمتر با بیشینه ارتفاع درگیری حدود 30 کیلومتر باشد، این موشک به خوبی بردهای متوسط و ارتفاعات بالا و متوسط را پوشش می‎دهد.
 
سوم خرداد به بوک ام 3 روسی رسید
 
اما مشخصات جدیدی از سامانه سوم خرداد در این رزمایش اعلام شد که به شکل بسیار محسوسی از نمونه قبلی بالاتر و ارتقاء یافته تر است. همان طور که بالاتر نیز به آن اشاره شد، در مدلی که در سال 93 از این سامانه رونمایی شد، توان درگیری آن با اهداف در فاصله 50 و ارتفاع 25 کیلومتری از سطح زمین اعلام شده بود اما در حال حاضر برد جدید برای این سامانه، 75 و ارتفاع درگیری 30 کیلومتر اعلام شده است.
 
پدافند 
سامانه سوم خرداد در رزمایش سپاه 
 
این افزایش به ترتیب 25 و 5 کیلومتری در برد و ارتفاع درگیری، خود نشان دهنده یک گام مهم در زمینه افزایش چتر پدافندی سامانه سوم خرداد است. نکته جالب در عین حال اینجاست که این مشخصات تقریبا همانند سامانه موشکی بوک ام 3 ساخت روسیه است که چند ماهی است که به خدمت ارتش این کشور درآمده چراکه این موشک روسی توان درگیری با اهداف در برد 75 و ارتفاع 35 کیلومتر را دارد.
 
پدافند 
موشک به کار رفته در سامانه روسی باک ام 3 
 
هرچند موشک روسی به نسبت موشک ایرانی، حدود 5 کیلومتر توانایی بیشتری در درگیری با اهداف در ارتفاع دارد اما با توجه به اینکه سامانه موشکی سوم خرداد برای درگیری با هواپیماهای رزمی، پهپادها و موشک های کروز و همچنین بالگردها توسعه یافته است، اصولا این 5 کیلومتر آنچنان اختلاف فاحشی به حساب نمی آید و در عین حال، در حال حاضر بلند پروازترین پهپادها و هواپیماهای رزمی نیز در برد این موشک ایرانی قرار گرفته اند.
 
شاید برای برخی از کاربران این شائبه و ابهام پیش بیاید که موشک به کار رفته نسل جدید در سامانه سوم خرداد در حقیقت همان مدل روسی است که شاید توسط ایران خریداری شده و مورد استفاده قرار گرفته باشد.
 
برای رفع این مسئله کافی است به تصاویر مربوط به موشک نصب شده بر روی سامانه سوم خرداد در همین رزمایش و موشک به کار رفته در سامانه بوک ام 3 نگاه کرد چراکه تفاوت ظاهری خصوصا در بخش باله های به کار رفته در موشک ایرانی به اندازه کافی واضح و مشخص است و تفاوت های متعدد نمونه ایرانی و روسی را نشان می دهد.
 
شاید به دلیل همین ویژگی ها و حساسیت های خاص این سامانه موفق و مدرن باشد که سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه، از سامانه‌ موشکی سوم خرداد بعنوان بزرگترین پروژه تحقیقاتی به ثمر رسیده کشور یاد کرده است.
 
در نهایت باید به این مسئله اشاره کرد که توسعه و افزایش برد سامانه سوم خرداد به همراه تعویض موشک های سامانه طبس، چتر گسترده تری از دفاع هوایی را به روی نقاط کلیدی و همچنین نیروهای عملیاتی کشور ایجاد کرده و ضریب اطمینان کشور در بخش پدافند هوایی را یک گام دیگر به جلو برده است.
 
در عین حال، استفاده از موشک هایی شبیه به موشک های استاندارد آمریکایی، روی سامانه ای شبیه به بوک روسی نشان می دهد متخصصان دفاعی کشورمان به آنچنان تبحر، اشراف و اعتماد به نفسی در زمینه طراحی و ساخت موشک ها و سامانه های پدافندی رسیده اند که با استفاده از ویژگی های هر طرح و ایده مفیدی -چه در نیروهای نظامی غربی و چه شرقی- امنیت پایدار کشورمان را تامین و تضمین می کنند.


  • اسراء محمدی
۱۷
بهمن
چه مادرانی که خودشان جوانان خود را به جنگ فرستادند؛ حتی چند فرزند خود را برای اسلام فدا کردند و حتی یک قطره اشک نریختند؛ حال چگونه خواهد بود اگر کسی بخواهد از خون این عزیزان سوء استفاده بکند، به پست و مقامی برسد، درآمد نجومی از بیت المال برای خود بردارد و این را حق خود دانسته و طلبکار هم باشد؟ تفاوت از کجا تا کجاست!
گروه سیاسی- رجانیوز: عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: خواص کسانی هستند که ثروت و یا علم ثروت زا دارند و گاه به خاطر این امتیازات خود می‌خواهند بر دیگران برتری پیدا کنند؛ چرا که عموم مردم که عامل برتری طلبی در آن ها وجود ندارد، کمابیش به حق خود که برای آن زحمت کشیده اند، راضی هستند، اما برخی خواص که زحمتی هم نکشیده اند، می خواهند بر همه مردم تسلط پیدا کنند و از همه باج بگیرند؛ دوست دارند کارهای خوب، به نام آن ها نوشته شود، در حالی که منشأ بسیاری از فسادها هستند.
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در همایش نقش خواص در حوادث فتنه گونه زمان که در مشهد مقدس برگزار شد، به تبیین معنای فتنه پرداخت و گفت: این واژه و مشتقات آن، در بسیاری از آیات قرآن کریم به کار رفته است؛ البته بعد از انقلاب و مخصوصا بعد از فتنه 88 ، توجه به این مسأله رواج بیشتری پیدا کرد.
 
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی با اشاره به این که فتنه و مشتقات آن، در معانی متعددی به کار رفته اند، افزود: فتنه در اصطلاح عبارت است از یک پدیده اجتماعی که در آن – دست کم – دو عامل لحاظ می‌شود ؛ یک عامل سختی و گرفتاری و معذب شدن، و دیگری عامل پنهان کاری؛ در واقع کسانی فریب کاری کرده و دیگران را فریب می دهند و این فریب سبب ایجاد گرفتاری های دنیوی یا اخروی برای دیگران می شود.
 
وی با اشاره به فتنه 88 که عده ای با فریب کاری مردم را فریب داده و ذهن آن ها را از حقیقت منحرف کردند و جامعه را به سختی ها و مشکلاتی مبتلا کردند، ادامه داد: این که چه عواملی موجب فتنه می‌شود و چه گروه هایی نقش مهمتری در ایجاد فتنه دارند و انگیزه آن‌ها چیست، از جمله سئوالات مهم در این مسأله هستند.
 
علامه مصباح با اشاره به ویژگی های تکوینی انسان که وجه تمایز وی با سایر مخلوقات است، افزود: اراده الهی بر این تعلق گرفته که انسان بتواند با اختیار و قدرت انتخاب خویش، سرنوشتش را رقم بزند و لذا تکلیف برای انسان معنا می یابد؛ خداوند به وی عقل داد و انبیاء الهی و وحی را فرستاد تا انسان با آگاهی از راه صحیح، بتواند هر راهی را که خواست، انتخاب کند.
 
وی با اشاره به این که برخی انتخاب ها، فردی است و آثارش تنها فرد را در بر می گیرد و گاه انتخاب ها، اجتماعی است که آثار آن، جامعه را نیز فرا می گیرد، ادامه داد: خداوند به انسان این قدرت را داده است که بتواند با برخی تصمیم ها، در سرنوشت دیگران، حتی میلیاردها انسان در طول هزاران سال اثر بگذارد؛ لذا پیامبر (ص) عملی را انجام داد که تا کنون بیش از 1400 سال، سرنوشت میلیاردها نفر از مردم را تحت تأثیر قرار داده و در آینده هم قرار خواهد داد؛ در مقابل هم افرادی می توانند با تصمیمات و اقداماتی زمینه گمراهی و انحراف افراد بسیاری را فراهم کنند. کسانی که با رفتارهای پیچیده فریب کارانه، سبب انحراف دیگران از مسیر صحیح می شوند، فتنه گر نام دارند و رفتاری که انجام می دهند، فتنه نامیده می‌شود.
 
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به نعمت انقلاب اسلامی، اظهار داشت: خداند متعال به وسیله حضرت امام (ره) و یارانش، زمینه هدایتی را برای میلیون ها انسان فراهم کرد که در طول تاریخ اسلام، کم نظیر، بلکه بی نظیر بود؛ به قدری برکات داشت که حتی بیان برکات آن در چند جلسه سخنرانی میسر نیست.
 
استاد تفسیر حوزه علمیه قم با اشاره به آیه ای از قرآن کریم، گفت: سنت الهی بر این است که در مقابل هر مسیر صحیحی، دشمنان و شیاطینی نیز قرار می دهد تا زمینه انتخاب برای انسان مهیا شود؛ البته طبق سنت الهی اگر زمانی به قدری عوامل شر در جامعه ای گسترش پیدا کند که انتخاب راه صحیح ناممکن شود و حتی سبب گمراهی صالحین نیز بشود، خداوند عذاب خود را بر آن گناهکاران نازل خواهد کرد تا زمینه انتخاب و تعادل لازم برای انتخاب مسیر صحیح یا باطل میسر شود.
 
وی ادامه داد: امام (ره) با حرکت خود، آن چنان زمینه هدایت را برای انسانها در این کشور فراهم کرد که موج آن کشورهای همسایه و کشورهای دور دست را نیز فراهم کرد. اما طبق سنت الهی، شیاطینی نیز در مقابل وجود خواهند داشت؛ لذا حتی عده ای از خون شهدا، تنها برای جیب شان بهره می گرفتند و چه بسا حالا هم باشند. لذا همیشه دو طرف عوامل خیر و هدایت، و عوامل گمراهی وجود دارند تا زمینه انتخاب برای افراد فراهم شود.
 
وی عقل، شناخت نفس، هدایت انبیاء و عوامل اجتماعی سازنده را از عوامل خیر دانست که زمینه هدایت را فراهم می کنند و ادامه داد: خداوند فیاض است و می خواهد افرادی، لیاقت بالاترین فیوضات را کسب کنند و بالاترین فیض الهی، به وسیله رفتارهای اختیاری حاصل می شود.
 
وی با اشاره به این که ارزش عمل خالصی که با سختی و مشقت همراه باشد، بیشتر است، خاطر نشان کرد: این که خدا برای مؤمنین روزهای سختی پیش می‌آورد، نه به خاطر بخل خداوند، بلکه برای ارزشمند شدن کار مؤمنین و کسب لیاقت بیشتر برای دریافت فیض الهی است. لذا سختی کار سیدالشهدا (ع) بسیار زیاد بود، اما چنان ارزشی در نظرخداوند دارد که حتی دیگران به واسطه اشک ریختن بر آن ها، سعادتمند می شوند.
 
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به سخن مقام معظم رهبری مبنی بر این که دشمن قلب جوانان ما را هدف گرفته است، خاطر نشان کرد: سرّ اینکه خدا تقدیری فرموده که سختی‌هایی پیش بیاید و کسانی مقاومت، فداکاری و جانفشانی کنند، برای کسب ظرفیت و لیاقت بیشتر است.
 
این فیلسوف و متفکر اسلامی افزود: لذا نباید گمان کرد که فتنه ها، به صورت اتفاقی واقع شده و خداوند آن ها را اراده نکرده و به تعبیر عوامانه از دست خداوند بیرون رفته است، بلکه خداوند می خواست زمینه انتخاب فراهم شود؛ وگرنه خداوند می توانست اراده کند که اصلا فتنه ای واقع نشود؛ اما در این صورت، استعدادها و ظرفیت ها شکوفا نمی شد و کسی به فیوضات والای الهی نمی رسید.
 
آیت الله مصباح یزدی با اشاره به این که فتنه هایی که با دین سر و کار دارد، بسیار مهم تر است، افزود: هر چند اگر فتنه ای، تنها سبب شود که مالی از انسان سلب شود، امری نامطلوب و سبب تأثر آدمی می شود، اما این فتنه قابل مقایسه با فتنه‌ای که با دین سر و کار دارد، نیست؛ چون مال نهایتا تا دم قبر با آدمی است؛ اما تأثیر دین بی نهایت است.
 
استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: باید به تدبیر خدا حسن ظن داشت و نباید با وقوع فتنه ها گمان کرد که خدا و امام زمان (عج)، ما را رهاکرده اند؛ بلکه می خواهند در شرایطی قرار بگیریم که بتوانیم ترقی کنیم؛ ترقی و پیشرفتی که اثر آن بی نهایت است.
 
وی افزود: این که مثلا در فتنه 88  زمینه ای فراهم شود که یک جوانی در مقابل فتنه گران 88 قد علم کند، دوستان خودش را هم راهنمایی کند و به تمام عالم ابلاغ کند که تا جان داریم، از اسلام و امام حسین (ع) و انقلاب دست برنمی داریم، این نشانه پیشرفت است که نمی توان آن را به امور مادی تشبیه کرد؛ این کار را فقط می شود با کار کسانی که در رکاب سیدالشهداء (ع) شهید شدند، مقایسه کرد. یعنی خدا بر ما منت گذاشته و شرایطی فراهم کرده که اگر روز عاشورای سیدالشهداء (ع) را درک نکردیم، بتوانیم در همان مسیر و با همان هدف قدم برداریم و به همان اجر برسیم.
 
وی با اشاره به خواص و نقش آن ها در فتنه ها افزود: هدف الهی از آفرینش انسان و زندگی اجتماعی این است که همه انسانها با هم همکاری کنند و هرکسی به اندازه سهم خودش از این همکاری بهره ببرد؛ اما اگر بنا شد این معادله به هم بخورد و افرادی بخواهند به صرف قدرت بیشتر، زر و زور یا سابقه، با کار کمتر، بهره مندی بیشتری داشته باشند، این مخالف هدف اجتماعی است و البته همین امر زمینه تعدی به دیگران را فراهم می کند.
 
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عامل بسیاری از فتنه ها در جهان را برتری طلبی آمریکا و انگلیس دانست که به خاطر تکنولوژی یا توسعه خودشان می خواهند با نیرنگ و فریب یا زور، حق بیشتری نسبت به سایرین داشته باشند و افزود: البته گاهی نیز وقوع فتنه ها به خاطر احساس حقارت و حسد صورت می گیرد؛ همان گونه که از آغاز آفرینش و قبول شدن قربانی یکی از فرزندان حضرت آدم (ع)، زمینه وقوع فتنه به خاطر حسد برادر، فراهم شد.
 
این مفسر قرآن کریم، با اشاره به آیات متعددی از قرآن گفت: علت اختلاف و فتنه در دین، تنها تعدی و زیاده خواهی کسانی است که اتفاقا با علم، و نه از روی جهل اقدام می کنند؛ یعنی می دانند راه حق چیست، می دانند کدام مذهب صحیح است و می دانند چه کسی صلاحیت رهبری را دارد، اما برای دست یافت به یک امتیاز بیشتر، از آن سر باز می زنند.
 
وی با اشاره به عوامل برتری طلبی اظهار داشت: یکی از عوامل خود روحیه برتری طلبی است؛ همان گونه که فرعون این گونه بود و تا جایی رسید که خود را پروردگار اعلی نامید! تکرار داستان فرعون درقرآن، برای این است که مؤمنان بفهمند برتری طلبی، آدمی را به فرعونیت می کشاند؛ لذا باید از اول جلوی آن را گرفت.
 
علامه مصباح یزدی با اشاره به روحیه برتری طلبی در شیطان، ادامه داد: همین که شیطان خود را برتر از آدم می دانست، زمینه سقوط او را فراهم کرد؛ لذا رمز سقوط، شیطنت و فرعونیت، همین امر است.
 
وی عامل دوم برتری طلبی را بالیدن به ثروت ذکر و خاطر نشان کرد: این که آدم دوست داشته باشد، بیش از نیازش پول جمع کند؛ مثلا اگر قرار باشد خیلی اشرافی هم زندگی کند، کمتر از ماهی ده میلیون تومان نیاز دارد، اما می‌خواهد ماهی 60 میلیون حقوق بگیرد؛ چندین فرسخ زمین از بیت المال را تصرف می کند؛ این ها نیز همان عشق به ثروت است که نوعی جنون در آدمی به وجود می آورد.
 
 وی عامل سوم برتری طلبی را شهوت قدرت و مقام دانست که سبب ایجاد حسد در درون انسان نسبت به دیگران می شود و افزود: آدمی می خواهد مقام او از همه بالاتر باشد و همه مطیع او باشند. به هر حال به هر دلیلی برتری طلبی در فرد ایجاد شود، دیگر نمی تواند حقایق را ببیند و حالت جنون آمیزی پیدا می کند و لذا هر چند علم به مسیر حق نیز داشته باشد، هرگز پیرو آن نمی شود.
 
وی با اشاره به این که خواص در جامعه افرادی هستند که این امتیازات را دارند، افزود: خواص کسانی هستند که ثروت و یا علم ثروت زا دارند و گاه به خاطر این امتیازات خود می‌خواهند بر دیگران برتری پیدا کنند؛ چرا که عموم مردم که عامل برتری طلبی در آن ها وجود ندارد، کمابیش به حق خود که برای آن زحمت کشیده اند، راضی هستند ، اما برخی خواص که زحمتی هم نکشیده اند، می خواهند بر همه مردم تسلط پیدا کنند و از همه باج بگیرند؛ دوست دارند کارهای خوب، به نام آن ها نوشته شود، در حای که منشأ بسیاری از فسادها هستند.
 
وی با اشاره به آغاز نهضت امام خمینی (ره) از بیش از پنج دهه پیش، افزود: افرادی خالصانه در این مسیر ، زحمت های زیادی متحمل شدند؛ شاید اگر یکی از اینها در تاریخ صدر اسلام بود و این زحمات را متحمل شده بود، کتاب ها درباره او می نوشتند. اگر تاریخ یک حنظله غسیل الملائکه را معرفی می کند، نمونه های فراوانی شبیه آن را در دفاع مقدس، دیده‌ایم؛ چه مادرانی که خودشان جوانان خود را به جنگ فرستادند؛ حتی چند فرزند خود را برای اسلام فدا کردند و حتی یک قطره اشک نریختند؛ حال چگونه خواهد بود اگر کسی بخواهد از خون این عزیزان سوء استفاده بکند، به پست و مقامی برسد، درآمد نجومی از بیت المال برای خود بردارد و این را حق خود دانسته و طلبکار هم باشد؟ تفاوت از کجا تا کجاست!
 
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در پایان ادامه داد: آن کسی که امروز احیاء کننده راه امام (ره) است و احیاء کننده این ارزشهاست مثل خود امام تنهاست؛ ارزش او نیز مثل ارزش امام (ره) در احیاء ارزشهای اسلامی، انسانی و خدایی است؛ تا روز قیامت هر انسانی روی زمین، خدمتی به اسلام بکند، عبادتی بکند، سهمی از ثواب در نامه اعمال امام(ره) نوشته می‌شود، بلکه سهمی هم در نامه جانشین شایسته او نوشته خواهد شد، البته بدون اینکه از اجر صاحب کار کاسته شود. همان گونه که زنده نگاه داشتن یاد شهید، کمتر از شهادت نیست، تداوم راه امام (ره) و زنده نگاه داشتن ارزش های اسلامی نیز کمتر از کار امام (ره) نیست.
 
 گفتنی است همایش نقش خواص در حوادث فتنه گونه زمان، 16 دی ماه سال جاری در مشهد مقدس برگزار شد.
 



  • اسراء محمدی
۱۳
بهمن

هر طفل نی‌سوار کند تازیانه‌اش!

ترامپ نسخه بی‌روتوش آمریکاست، همان «دست‌ چدنی» که از دستکش مخملین بیرون آمده است. او خروجی ساختار نظام و برگزیده جامعه آمریکاست و اگر در تاکتیک‌ها با اوباما تفاوت داشته باشد در استراتژی اتفاق‌نظر دارد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اصولگرایان،«حسین شریعتمداری» در سرمقاله ای در «کیهان» نوشت:

۱- این روزها و مخصوصا بعد از امضای اولین سند ضدایرانی از سوی ترامپ که به یقین، آخرین آنها نیز نخواهد بود، برخی از مدعیان اصلاحات و داعیه‌داران اعتدال، اصرار دارند که شخصیت دونالد ترامپ را بیرون از هویت آمریکا و تافته‌ای جدابافته! یا وصله‌ای ناهمخوان و ناجور با ساختار و ماهیت رژیم استکباری و خونریز این کشور تعریف کنند. جماعت یاد شده، ترامپ را رئیس‌جمهوری «تندرو» و «افراطی» معرفی می‌کنند که با اوبامای میانه‌رو و مؤدب فاصله‌ای پُرناشدنی دارد! آنان تظاهرات خیابانی و اعتراض گسترده مراکز تصمیم‌ساز و سیاست‌پرداز آمریکا علیه ریاست‌جمهوری ترامپ را نیز از سنخ نگرانی‌های خود تلقی می‌کنند و حال آن که این  دو نگرانی جداگانه‌ای دارند.
نگرانی سیاست‌پردازان و تصمیم‌سازان آمریکایی و اروپایی از آن است که مبادا ترامپ نسخه آمریکایی گورباچف باشد و آمریکا را به سرنوشتی دچار کند که گورباچف برای شوروی سابق رقم زد. این نگرانی از آنجا ریشه می‌گیرد که ترامپ اگرچه با گورباچف تفاوت ماهیتی دارد و اولی کاپیتالیست و دومی کمونیست بوده است ولی وجه اشتراک آنها «ساختارشکنی با هدف اصلاح سیستم است» گورباچف نظام کمونیستی را نیازمند اصلاحاتی در دو عرصه اقتصادی (پروسترویکا) و سیاسی (گلوسنوست) می‌دانست و ترامپ نیز مدعی دنبال کردن همین اهداف در نظام سرمایه‌داری است. سردمداران آمریکایی و اروپایی می‌دانند که آمریکا و اروپای بحران‌زده در مقابل این ساختارشکنی‌ها به شدت آسیب‌پذیر هستند. ملاحظه می‌شود که این نگرانی با نگرانی – بخوانید توهم – برخی از جریانات داخلی تفاوتی در حد و اندازه تضاد دارد.
و اما، چرا نقد این دیدگاه را ضروری می‌دانیم؟ پاسخ آن را در ادامه یادداشت پیش‌روی و در فاجعه‌ای که طرز تلقی یاد شده می‌تواند به دنبال داشته باشد پی‌ ‌می‌گیریم.
۲- ترامپ نسخه بی‌روتوش آمریکاست، همان «دست‌ چدنی» است که از دستکش مخملین بیرون آمده است. او با برف زمستانی فرود نیامده بلکه خروجی ساختار نظام و برگزیده جامعه آمریکاست و اگر در تاکتیک‌ها با اوباما تفاوت داشته باشد در استراتژی اتفاق‌نظر دارند و هدف یا اهداف مشترکی را دنبال می‌کنند و مخصوصا در دشمنی و کینه‌توزی علیه ایران اسلامی کمترین اختلاف‌نظری با یکدیگر نداشته و ندارند. اوباما می‌گفت – و افتخار می‌کرد – که با برجام و بدون شلیک یک گلوله، برنامه هسته‌ای ایران را مهار کرده‌ایم و مدعی بود مهار اقتدار نظامی، برنامه موشکی و حضور منطقه‌ای ایران، گام‌های بعدی است و ترامپ می‌گوید با پاره‌کردن برجام، برنامه هسته‌ای ایران را مهار خواهم کرد و اقتدار منطقه‌ای را از این کشور سلب می‌کنم!  ترامپ و کلینتون در جریان تبلیغات انتخاباتی در دشمنی و کینه‌توزی علیه ایران اسلامی با یکدیگر مسابقه گذاشته بودند و نشان می‌دادند که ذات آمریکا با کشورهایی که می‌خواهند مستقل باشند و زیر بار زور و باج‌خواهی نروند، خصومت جدی و تمام‌نشدنی دارد و این ماهیت استکباری آنگونه که طی سی و چند سال گذشته شاهد بوده‌ایم با حضور دموکرات‌ها و یا جمهوریخواهان در هیئت حاکمه آمریکا کمترین تغییری نمی‌کند.
چندماه قبل که برخی از جماعت مدعی اصلاحات و داعیه‌دار اعتدال برای پیروزی کلینتون دست به دعا برداشته و شاید از آنجا که دعای خود را مستجاب تلقی می‌کردند، پیشاپیش پیروزی خانم کلینتون را جشن گرفته و تصویر بزرگ او را بر صفحه اول روزنامه‌های زنجیره‌ای نشانده بودند، رهبر معظم انقلاب در جمع مردم اصفهان با حکمتی هشداردهنده تأکید کردند؛ «برخلاف عده‌ای که در دنیا برای نتیجه انتخابات آمریکا عزا گرفته‌اند یا عده‌ای دیگر که شادی می‌کنند، ما نه عزا می‌گیریم و نه شادی می‌کنیم، زیرا برای ما فرقی نمی‌کند و هیچ نگرانی هم نداریم».
۳- جماعت یاد شده داخلی، فرمان اجرایی اخیر ترامپ برای ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور به آمریکا را که ایران نیز نه فقط یکی از آنها بلکه به گونه‌ای که اشاره خواهیم کرد اصلی‌ترین آنهاست، نشانه تندروی ترامپ و تفاوت او با اوباما می‌دانند و حال آن که؛
الف: سند مورد اشاره در دوران اوباما تهیه و تدوین شده بود ولی عمر دولت او فرصت اجرایی کردن آن را نداده بود و ترامپ بدون این که کمترین تغییری در آن بدهد- تأکید می‌شود بدون کمترین تغییری- فرمان اجرای آن را صادر کرده است. متن فرمان اجرایی ترامپ قابل دسترسی است. در جای‌جای این متن به مفاد سند قبلی که از سوی دولت اوباما تهیه گردیده بود، استناد شده است. از جمله آمده است که فرمان ترامپ برگرفته از بخش ۲۱۲ و بخش ۳۰۱ قانون اقدامات تابعیتی و مهاجرتی مصوب دولت اوباما و کنگره آمریکاست.
ب: دیروز «شان اسپایسر»، سخنگوی کاخ سفید در مصاحبه با شبکه تلویزیونی A.B.C گفت؛ «فرمان اجرایی ترامپ برای ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور به آمریکا براساس فهرستی است که دولت اوباما تهیه کرده بود» به تعبیر «فرمان اجرایی» توجه کنید. ترامپ دستور اجرای سندی را صادر کرده است که پیش از آن در دولت اوباما تهیه شده بود.
ج: «رینس پریباس»، رئیس کارکنان کاخ سفید نیز در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی N.B.C اعلام کرد «هفت کشوری که فعلاً در فهرست قرار گرفته‌اند پیش از این از سوی کنگره و دولت باراک اوباما به عنوان کشورهایی که علیه آمریکا تهدیدآفرین هستند مشخص شده بودند».
۴- دوستانی که شخصیت سیاسی ترامپ را بیرون از هویت آمریکا ارزیابی می‌کنند باید به این پرسش پاسخ بدهند که مگر اوباما و دولت او در کینه‌توزی و دشمنی با ایران اسلامی و جنگ‌افروزی و قتل‌عام مردم بی‌‌پناه و بی‌گناه منطقه و راه‌اندازی تروریست‌های تکفیری که آشکارا ایران را هدف اصلی خود معرفی می‌کردند، با آنچه ترامپ ادعا می‌کند که در پی آن است کمترین تفاوتی داشته‌اند؟!  مگر دولت اوباما، سند ذلت‌آفرین برجام را به کشورمان تحمیل نکرده است؟ مگر در مقابل امتیازات نقد فراوانی که گرفته است فقط یک مشت وعده نسیه تحویل نداده است که این وعده‌های نسیه را نیز یکی پس از دیگری نقض می‌کند؟ و ده‌ها  و صدها اقدام خصمانه دیگر که فهرست آن هم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد بود. آیا این واقعیت‌های تلخ قابل انکار است؟!
گفتنی است و فراموش کردنی نیست که دولت اوباما به آقای ابوطالبی که در جایگاه  معاون رئیس‌جمهور کشورمان قرار داشت برای حضور در آمریکا به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل ویزای ورود نداد و حال آن که دولت آمریکا فقط میزبان مقر سازمان ملل متحد در نیویورک است و نه رئیس و سرکرده آن! و…
۵- اشاره به این نکته نیز ضروری است که در تصمیم مشترک ترامپ و اوباما برای ممنوعیت ورود اتباع ۷ کشور اسلامی به آمریکا، هدف اصلی ایران بوده است. در میان این ۷ کشور، یعنی ایران، عراق، سوریه، یمن، لیبی، سودان و سومالی، به وضوح می‌توان دید که کشورهای سودان و سومالی و تا اندازه‌ای لیبی، فقط برای رد گم کردن در این فهرست آمده‌اند و ایران و عراق و سوریه و یمن از آن جهت که زنجیره مقاومت در منطقه را تشکیل می‌دهند در لیست جای گرفته‌اند و در این میان، ایران اسلامی به عنوان پرچمدار اصلی مقاومت مورد نظر بوده و هست. بهانه مبارزه با تروریست در حالی است که کشوری نظیر عربستان در فهرست نیامده است. کشوری که پایگاه آشکار تروریست‌های تکفیری است و بیشترین تعداد تروریست‌هایی که دست به اقدامات وحشیانه تروریستی زده‌اند تابعیت عربستانی داشته‌اند و حتی سازمان ملل نیز این کشور را به علت قتل‌عام کودکان یمنی در فهرست جنایتکاران جنگی قرار داده بود که با اقدام و اعتراف رسوای بان‌کی‌مون دبیرکل سابق سازمان ملل از این لیست خارج شد!
۶- اکنون به موضوع  اصلی یادداشت پیش‌روی می‌رسیم و آن اشاره به دیدگاه فاجعه‌آفرینی است که ترامپ را تافته‌ای جدابافته از ماهیت آمریکا و متفاوت با سایر رؤسای‌جمهور این کشور، از جمله اوباما تلقی می‌کند. توضیح آن که این روزها برخی از مدعیان اصلاحات و داعیه‌داران دولت اعتدال با تاکید بر تفاوت ترامپ با اوباما و «افراطی» و «تندرو» دانستن او، این توهم را القاء می‌کنند که در مقابل ترامپ تندرو و افراطی نباید دست به اقدامات تندروانه و افراطی بزنیم! این گزاره در صورتی قابل قبول است که آقایان مانند سه سال و چند ماه گذشته، غیرت دینی و ملی و ضرورت مقابله با کینه‌توزی‌های آمریکا و متحدانش را مصداق «تندروی»!  و «افراطی‌گری»!  ندانند و بر این باور خطرآفرین و ذلت‌بار نباشند که برای در امان ماندن! از وحشی‌گری‌های آمریکا باید با کدخدا کنار آمد!  و یا دست از انقلابی‌گری کشید! نتیجه طبیعی این دیدگاه که متاسفانه در میان برخی از دولتمردان دیده می‌شود، بالا بردن دست‌ها در مقابل حریف و تن دادن به زورگویی‌ها و باج‌خواهی‌های آمریکاست، یعنی همان رویه‌ای که دولت یازدهم تاکنون دنبال کرده است و نتیجه فاجعه‌بار آن هم‌اکنون روی شانه ملت سنگینی می‌کند و دولت محترم هنوز توضیح نداده است از نرمش‌های چند ساله در مقابل آمریکا غیر از خسارت محض و فدا کردن منافع ملی چه به دست آورده است که هنوز هم در پی ادامه آن است؟! از حضرت امیر علیه‌السلام است که سنگ پرتاب شده را باید به همان نقطه که از آنجا پرتاب شده پس فرستاد و نرمش در این میان، هزینه کردن از کیسه عزّت و اقتدار ملت است که صدالبته دولت چنین اجازه‌ای ندارد.
باید از قول صائب تبریزی به دولت محترم هشدار داد که؛
نرمی ز حد مَبَر که چو دندان مار ریخت
هر طفل نی‌سوار کند تازیانه‌اش!

 


  • اسراء محمدی
۱۳
بهمن

رونمایی دیگر از کارکردهای قطعنامه ۲۲۳۱ برای آمریکا/ همان قطعنامه ای که دولت از آن نگرانی نداشت!

باید از این پس بعد از هر آزمایش موشکی با بردهای بالای ۳۰۰ کیلومتر دستگاه دیپلماسی کشورمان فعال شده و به مقابله با آمریکا و شورای امنیت برود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اصولگرایان،قرار است جلسه اضطراری شورای امنیت درباره ادعای آزمایش موشک بالستیک از سوی ایران به درخواست آمریکا برگزار شود. اما مسئله اصلی اینجاست که مگر دولتمردان ادعا نمی کردند که برجام منجر به لغو کلیه قطعنامه های قبلی شده است و صنعت موشکی هیچ الزامی در آن از سوی شورای امنیت وجود ندارد؟

دستگاه دیپلماسی کشور بارها با مطرح کردن این موضوع که جمهوری اسلامی ایران تحت فصل هفت قطعنامه سازمان ملل بوده است و هرلحظه احتمال جنگ و حمله به ایران وجود داشته است یکی از افتخارات خود را لغو قطعنامه های تحت فصل هفت می دانند. برای شروع موضوع ابتدا به این ادعا پاسخ می دهیم.

ایران هیچگاه تحت فصل هفت منشور سازمان ملل قرار نداشته است بلکه جمهوری اسلامی ایران تحت ماده ۴۱ از فصل هفت منشور قرار داشته است و این دو مسئله از یکدیگر قابل تفکیک می باشند. زمانی که کشوری تحت فصل هفتم است ابتدا طبق ماده ۴۱ تحریم اقتصادی شده و کشورها می توانند طبق ماده ۴۲ نیز اقدام نظامی انجام بدهند زیرا قطعنامه شورای امنیت این اجازه را داده است. ولی در خصوص جمهوری اسلامی ایران، قطعنامه ها تحت ماده ۴۱ بوده است و این بیان کننده این موضوع است که در صورتی که کشورها خواهان اجرای ماده ۴۲ یا همان ماده جنگ می بودند به قطعنامه ی جدیدی از سوی شورای امنیت نیاز داشتند که اجماع در شورای امنیت بر سر این موضوع با توجه به قدرت جمهوری اسلامی ایران و همچنین همفکران کشورمان تقریبا غیر ممکن بود.

اما مسئله هسته ای کشورمان منجر به مذاکراتی بین ایران و کشورهای غربی گردید که در نهایت با برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام این مذاکرات به پایان رسیدند. شورای امنیت نیز قطعنامه ای برای تایید برجام صادر کرده و در آن مفاد قطعنامه های قبلی علیه ایران (نه اصل قطعنامه ها) را ملغی کرد. قطعنامه ۲۲۳۱ به مسئله موشکی کشورمان نیز اشاره ای دارد که با توجه به موضوع گزارش به آن می پردازیم.

در قطعنامه ۲۲۳۱ تحت ماده ۴۱ از ایران خواسته می شود (called upon) که بند سوم و چهارم از ضمیمه دوم قطعنامه را اجرا کند. این مسئله بار دیگر در ابتدای پیوست دو قطعنامه ۲۲۳۱ نیز اشاره شده است و بیان می کند تمام محتوای این پیوست تحت ماده ۴۱ اجرا می شود. لذا الزام آور بودن این پیوست مسجل است.

نکته دیگر به محتوای بند سوم از پیوست الزام آور دوم بر می گردد. در این بند آمده است که:
از ایران خواسته می شود (called upon) تا هشت سال پس از «روز قبول توافق» یا تا زمانی که آژانس گزارشی مبنی بر تایید «نتیجه گیری گسترده تر» ارائه کند، هرکدام زودتر حادث شود، هیچ فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیکی طراحی شده برای قابلیت حمل سلاح های هسته ای، شامل پرتاب با استفاده از چنین فناوری های موشک های بالستیک، صورت ندهد.

مسئله این است که واژه called upon الزام آور نیست و صرفا یک درخواست می باشد ولی نکته اساسی این است که این مسئله تحت ماده ۴۱ که ماده ای الزام آور است ارائه گردیده است. لذا عدم اجرای مفاد آن برای کشورمان مسئولیت بین المللی به ارمغان خواهد آورد.

نگرانی دیگری که مطرح می شود این است که چه تضمینی وجود دارد شورای امنیت مانند قطعنامه ۱۹۲۹ اقدام به تشکیل گروه متخصصان (Panel of Experts) نکند. وظیفه این گروه تعیین مصداق بر اساس قطعنامه مدنظر است. گروه متخصصان در قطعنامه ۱۹۲۹ موشکهای ایران من جمله شهاب یک و سه را ناقض قطعنامه می دانستند و با توجه به تغییر نکردن آنچنانی در تعریف موشک ها، در صورت تشکیل این گروه می تواند برای کشورمان هزینه ساز شود.

بحث تخصصی در این زمینه چندان مورد بحث نیست ولی باید این نکته را بیان کرد که قطعنامه ۲۲۳۱ برای صنعت موشکی کشورمان قطعنامه ای بسیار بد می باشد که ۸ سال صنعت موشکی و ۵ سال صنعت تسلیحاتی کشور را تحت تاثیر و فشار شورای امنیت و موضوعی مورد مناقشه برای سالیان سال بین ایران و دیگر کشورها قرار می دهد.

اما بار دیگر آمریکا از شورای امنیت تقاضای برگزاری نشست اضطراری کرده است و یقینا استدلالشان نیز قطعنامه ۲۲۳۱ می باشد. همان قطعنامه ای که دولت اصرار داشت بگوید جای نگرانی از آن نیست. بدین ترتیب باید از این پس بعد از هر آزمایش موشکی با بردهای بالای ۳۰۰ کیلومتر دستگاه دیپلماسی کشورمان فعال شده و به مقابله با آمریکا و شورای امنیت برود.

منبع:جهان نیوز


  • اسراء محمدی
۱۳
بهمن


آقای سراج کار انقلابی یعنی اینکه به آقای فریدون هشدار دهید او هم کار خود را ادامه دهد؟

چرا رئیس‌جمهور توجیه‌کننده برخی فسادها شده است؟/ انقلابیونی که حاضرند در برابر فساد بایستند منفرد و حاشیه‌نشین هستند/ کجای دنیا به مفسد اقتصادی هم هشدار می‌دهند و هم اجازه فعالیت؟

ابراهیم رزاقی با بیان اینکه مبارزه با مفاسد اقتصادی نیازمند آدم‌های انقلابی است اظهار داشت: وضع فوق‌العاده است و با قوانین موجود و امکانات طبقه اشرافی آمریکایی که ایجاد شده، هیچ راه حل دیگری وجود ندارد.

گروه سیاسی «نسیم آنلاین»:: فساد کارگزاران همیشه به‌عنوان یکی از دلایل اصلی سقوط حکومت‌ها در طول تاریخ مطرح بوده است و در مقابل نظارت بر مدیران و کارگزاران دغدغه مردم. در سال‌های اخیر در کشور ما هم به شکل‌های مختلف این موضوع به مسئولین تذکر داده‌شده است.

انتشار گاه‌وبیگاه اخباری مبنی بر برملا شدن فساد در میان مسئولین دولتی مانند آن چیزی که در موضوع حقوق نجومی اتفاق افتاد ما را بران داشت تا در گفتگو با کارشناسان راه‌حل‌های مختلف برای ریشه‌کن کردن این آفت از دامان نظام اسلامی را بررسی کنیم که به همین منظور این بار با دکتر ابراهیم رزاقی استاد اقتصاد دانشگاه تهران گفتگو کنیم. آنچه در ادامه می‌آید متن گفتگوی خبرنگار «نسیم آنلاین»، با این استاد برجسته اقتصاد است.

 

با 5 میلیون نفری که در کشور سوءتغذیه دارند، سوءاستفاده‌های نجومی خیلی به چشم می‌آید
«نسیم آنلاین» : مبارزه ریشه‌ای با فساد اقتصادی در کشور باید چگونه باشد؟

رزاقی: امروز نهایت و نتایج سیاست‌های تعدیل اقتصادی نمایان شده و مسببان آن‌هم مسئولیت آن را باوجود اختیاری که دارند قبول نمی‌کنند.

در هر نظامی یک نفر در اولین خط مسئولیت، مسئول کارمندان زیردست خود است تا سلسله‌مراتب اداری به مدیرکل، وزیر و رئیس‌جمهور برسد.

در زمان اجرای سیاست تعدیل اقتصادی، رئیس‌جمهور وقت برداشت‌های کلانی از حساب دولت داشت تا مثلاً یک سد یا فلان ساختمان ساخته شود و هم‌زمان هم می‌گفت که اگر مقداری از این بودجه هم سوءاستفاده شد، مهم نیست بلکه اصل آن سد است که می‌ماند و یا گفته‌ می‌شد که اگر در دوران دفاع مقدس مجبور به محدودیت و ... بودیم الآن موقع مصرف است؛ یا اینکه در نوع مجازات یک‌جور خاصی با برخی از متخلفین برخورد می‌شد که به نظر  می‌آمد که  دارند نوازششان می‌کنند.

از نگاه بنده همان رفتارها امروز کشور را به این نقطه رسانده است که الآن این‌همه تفاوت بین حقوق کسانی که نجومی می‌گیرند و وام‌های ارزان‌قیمت در اختیارشان است با درآمد بقیه مردم اتفاق می‌افتد و بازهم مسئولینی در سطح رئیس‌جمهور آن‌ها را توجیه می‌کنند و حتی بعضی‌ها مانند سخنگوی دولت این افراد را سرمایه‌های نظام جمهوری اسلامی و مدیران فوق‌العاده می‌دانند.

وقتی فضا این‌گونه است که در طرف دیگر قضیه این‌همه فقر، بیکاری، ناتوانی و ازکارافتادگی است و معاون وزیر بهداشت می‌گوید 5 میلیون نفر سوءتغذیه دارند و مواد غذایی به آن‌ها نمی‌رسد و در شرایطی که خط فقر 2 میلیون و نیم است که 80 درصد حقوق‌بگیران زیرخط فقر می‌شوند این سوءاستفاده‌ها و رقم‌ها خیلی به چشم می‌آید.

 

وقتی مجازاتی برای این مدیران فاسد در نظر نمی‌گیرند گویی نظام اداری ایران نمی‌تواند خودش را پالایش کند

فعالین اقتصادی در نظام سرمایه‌داری (که می‌گوید هرکسی به دنبال سود و لذت خودش برود و از هر محدودیتی ازجمله دین، آیین و اخلاق که بازدارنده درونی انسان‌ها هستند آزاد است) هم قانون را می‌شناسند البته این قانون هم چه شکلی اجرا می‌شود؟ چه کسی اجرا می‌کند؟ محدودیت آن قانون چیست؟ برای این کشورها مهم است. در مورد کره جنوبی دیدیم که باوجود همه بی‌اخلاقی، ولی پیگیری‌های اقتصادی و رسیدگی به مفاسد انجام می‌شود.

برخلاف نظام سرمایه‌داری، در جمهوری اسلامی حتی پایین‌ترین سطوح مدیران هم نماینده کل نظام ما هستند  90 تا 100 هزار مدیری که گفته می‌شود در ایران داریم  همگی در سلسله مراتبی قرار گرفتند که نماینده نظام ما تلقی می‌شوند و این در حالی است که الگوی زندگی و مشی رفتاری رهبری راحل (ره) و رهبر کنونی انقلاب به‌عنوان نماد نظام، الگویی متفاوت از زندگی و مشی رفتاری بسیاری از این مدیران است.

در چنین شرایطی اگر نظام از قوانین مناسب و مجریان قدرتمند و مصلح برای اصلاح و یا حذف این مدیرانی که رفتاری متضاد با الگوی واقعی انقلاب دارند برخوردار نباشد و مثلاً مجازاتی برای این دست از مدیران در نظر نگیرد،مشخص می‌شود که نظام اداری ایران نمی‌تواند خودش را پالایش کند.

این در حالی است که نظام جمهوری اسلامی ایران خود پالایشی دارد، به‌طور مثال نمایندگان مجلس وزرا را استیضاح کنند و حتی رئیس‌جمهور را مورد سوال قرار دهند که بنده حداقل در بخش اقتصادی می‌توانم بگویم انجام نمی‌شود یا قاضی‌هایمان باوجوداینکه عده زیادی از آن‌ها انقلابی هستند ولی عملکردشان به‌گونه‌ای است که نتوانستند و یا نخواستند که چنین کاری را انجام دهند.

به نظر بنده از سیاست‌های تعدیل اقتصادی که رفتاری منطبق با انگاره‌های سرمایه‌داری بود و 27 سال پیش در کشور پیاده شد تا به امروز، عوامل فسادزا و علل فساد یکسان و به‌هم‌پیوسته هستند و نوع و ساختار اقتصاد کشور هم در این 27 سال به سمتی رفته که طبقه خاصی در آن به وجود آمده که نه تولیدگر هستند و نه نظارت‌پذیر. این افراد طی این سالها ثروت زیادی اندوختند مخصوصاً در جریان خصوصی‌سازی‌ها. این افراد بیشتر دلال مسلک هستند و خریدوفروش می‌کنند؛ یعنی نفت فروخته می‌شود و دلار ارزان در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد و آن‌ها این را برای داخل واسطه قرار می‌دهند، بیرون هم این نوع کار را توجیه می‌کند چون‌که تولیدکنندگان خارجی از این نوع ویژگی اقتصادی ایران که ویژگی تعیین‌کننده‌ اوست بهره‌مند می‌شوند.

متأسفانه باید بگویم در این فضا تولیدکنندگان بسیار اندک هستند و حتی تولیدکنندگانی که ثروت‌های نجومی به آن‌ها رسیده است از سود کمی برخوردارند؛ اینکه با ارز واردات داشته باشیم و بعد با یارانه از همان واردات چیز دیگری را تولید و صادر کنیم صادرات با یارانه می‌شود و بر همین اساس منشأ تولید هم واقعی نیست.

 

برای بازگشت اعتماد مردم باید اقدام انقلابی کرد

فکر می‌کنم ما در یک فضای بسیار حساس قرار گرفتیم که اگر اقداماتی صورت نگیرد و مجازات قاطع و گسترده انجام نشود ازآنجایی‌که این‌ها در تار و پود فضای اداری، قضایی، رسانه‌ای، مقننه ایران نفوذ کرده‌اند شرایط بسیار بدتر خواهد شد و به همین دلیل اکنون نیاز به یک عمل جدی انقلابی داریم؛ اکنون این‌ها در فضای بهداشتی و آموزشی ایران هم حضور دارند و یک پزشک می‌گفت 400 میلیون و فردی دیگر می‌گفت 1 میلیارد درمی‌آورد و از طرف دیگر هم مطرح می‌شود 50 میلیون حقوق معمولی یکی از مسئولین وزارت بهداشت است؛ وقتی فضا این‌گونه است باید برای بازگشت اعتماد مردم و کسانی که قربانی این نوع اقتصاد شدند اقدام انقلابی کرد.

مردم نمی‌دانند از کجا ضربه می‌خورند و مسئولین هم هر کاری می‌کنند می‌گویند رهبری در جریان است. یک نمونه عینی آن را درباره برجام دیدم که هیچ شرمی هم نداشتند این حرف را بزنند.

در بحث مفاسد اقتصادی هم رهبری 13 سال است که مبارزه با فساد به‌صورت جدی مطرح کرده‌اند ولی هم مسئولین کار خودشان را می‌کنند و هم دلالان و مفسدان اقتصادی و لذا امروز می‌توان گفت که این مدل رفتاری در کشور و آزادی مفسدان اقتصادی همه حیثیت انقلابی و عدالت‌خواهانه ما را به همراه افرادی که برای مردم و نظام جمهوری اسلامی چه درگذشته و چه اکنون جان می‌بازند زیر سوال برده است.

در این انقلاب بسیاری قربانی شدند تا مردم و جامعه سالم بماند و بسیاری جان‌نثاری کردند تا انقلاب شکل بگیرد، بعد جان‌نثاری کردند و برای حفظ استقلال این سرزمین در برابر دنیا ایستادند، سال 88 هم دیدیم که همین افراد به صحنه آمدند و حالا هم اگر آمریکایی‌ها به ایران حمله نمی‌کند به خاطر حضور همین افراد در کشور است اما امروز بنده باید بگویم که اگر جریان فساد ادامه پیدا کند ممکن است اعتماد این عزیزان هم کم شود، چون فشار زیادی ازلحاظ فقر بر جامعه وجود دارد.

وقتی 80 درصد حقوق‌بگیران زیرخط فقر هستند، وقتی 7 تا 8 میلیون نفر نیمی از درامد ماهیانه خود را برای اجاره خانه می‌پردازند و دولت هیچ نظارتی در این حوزه ندارد، وقتی قیمت‌ها این‌گونه بالا می‌رود و ارزش دستمزدها کاهش پیدا می‌کند مجموع این‌ها ما را در شرایط سختی قرار می‌دهد.

 

انقلابیونی که حاضرند در برابر فساد بایستند منفرد و حاشیه‌نشین‌اند

در هرکدام از دستگاه‌های اجرایی، مقننه و قضائیه نظام جمهوری اسلامی انقلابیونی هستند که حاضر هستند در برابر این فساد بایستند ولی کاری از دستشان برنمی‌آید و امروز این افراد  منفرد و حاشیه‌نشین هستند؛ این افراد توسط طبقه بسیار پولدار و قدرتمند مورد تهدید قرار می‌گیرند و مقامی به آن‌ها داده نمی‌شود بلکه دائم برای آن‌ها فضاسازی منفی می‌شود تا نتوانند تجمع پیداکرده و دست‌به‌دست هم بگذارند.

شاید نظام ما باید مانند چین عمل کند، چین در این مثال نمونه‌ای از شیوه مبارزه حضرت علی (ع) را انجام می‌دهد و چند وقت یک‌بار و در مسیر مبارزه با فساد مدیرانی را حتی در سطح دبیر کل حزب استان فلان را اعدام می‌کنند تا دیگرکسی جرئت این کارها را نکند، سرمایه‌داری لیبرال هم به شیوه دیگری این مجازات را اجرا می‌کند و تا به امروز هم همین شیوه نظامشان را نگه‌داشته‌اند البته آن‌ها مثل ما به‌یک‌باره اموال دولتی را به بخش خصوصی واگذار نکردند تا بخش خصوصی یک‌مرتبه نیروی عظیمی در برابر دولت بشود و بقیه بخش‌ها مانند آموزش و بهداشت را هم بخواهد؛ من فکر می‌کنم اگر این اتفاق برای ایران نیفتد شرایط در آینده سخت‌تر هم خواهد شد، چون آن‌طرف هم خیلی ظریف است و هم از بیرون حمایت می‌شود و هم از داخل، البته بسیاری از مردم نمی‌دانند و این ندانستن ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند که نیاز به فضاسازی و فرهنگ‌سازی و ایجاد یک تشکل دارد.

 

روحانی اوج قبلی‌هاست که حتی حاضر نیست به‌طور ظاهری چند نفر را به دستگاه عدالت بسپارد

من واقعاً الآن نمی‌دانم کدام‌یک از نیروهای موجود در جامعه شایستگی مبارزه با فساد رادارند چراکه خود کارگزاران بنیان‌گذار این مسئله در کشور بودند، اصلاح‌طلبان در سال 88 همه‌چیزشان در نظام را به باد می‌دادند و اصولگرایان با آقای احمدی‌نژاد مانند قبلی‌ها عمل کردند و آقای روحانی اوج آن‌ها است که متأسفانه از برخی افراد دفاع می‌کند و حتی حاضر نیست به‌طور ظاهری هم که شده چند تن از این افراد را که خیلی غیرعادی عمل کرده‌اند را به دستگاه عدالت بسپارد.

سوال اینجاست که دستگاه قضا یا وزارت اطلاعات مگر خودشان نمی‌توانند درباره این مفاسد اطلاعات جمع‌آوری کنند؟ کسی به دستگاه قضا اطلاعات نمی‌دهند و دستگاه قضا هم می‌گوید ما اطلاع نداریم این ازیک‌طرف نشان دهند سختی کار و از طرف دیگر ضرورت آن را نشان می‌دهد؛ اگر این اتفاق نیفتد همین فضایی که در 27 سال گذشته هر بار تشدید شده ادامه پیدا می‌کند.

 

جلوگیری از فساد نیاز به آدم انقلابی دارد
«نسیم آنلاین» : برای اینکه بتوانیم جلو اتفاق افتادن فساد‌های اقتصادی را بگیریم چه باید کرد؟

رزاقی: این کار نیازمند آدم‌های انقلابی است چراکه وضع فوق‌العاده است و با قوانین موجود و امکانات طبقه اشرافی آمریکایی  که ایجادشده، هیچ راه‌حلی دیگری وجود ندارد و همه این‌ها دوباره تکرار خواهد شد؛ در انتخابات بعدی همین نمایندگان انتخاب می‌شوند و رئیس‌جمهوری مانند همین رئیس‌جمهوری که گذشته انتخاب خواهد شد و اگر هم نشود نمایندگان مجلس رئیس‌جمهور را کنترل می‌کنند.

شدت این موضوع الآن در کشور خیلی عمیق است و برخی منابع می‌گویند که از بین 70 نفر از مدیران ارشد کشور 60 درصدشان دو تابعیتی هستند، حال تصور کنید در سطوح پایین چند نفر دو تابعیتی هستند؛ این‌ها دو تابعیتی‌هایی هستند که در رأس مدیریت کشور قرارگرفته‌اند.

افشای تحقیق و تفحص درباره درآمد مسئولین را هم که مجمع تشخیص مصلحت نظام شامل مجازات دانست و 72 ضربه شلاق به همراه 2 سال زندان خواهد داشت؛ حال در این شرایط قرار است چه کسی با مفاسد برخورد کند؟ آیا قرار است دستگاه قضا این کار را انجام دهد؟ به نظر می‌رسد باید افراد انقلابی در همه دستگاه‌ها مورد شناسایی قرار بگیرند و آن‌ها را متشکل و سازمان‌دهی کرده، برنامه‌ریزی شود و لااقل یکی یا دو شبکه از صداوسیما به این موضوع اختصاص یابد (چون الآن وضعیت صداوسیما به شکلی گول زننده است که عموماً مسائل پولدارها و افراد بی‌درد را می‌گوید و وضعیت مردم عادی و فقرا را منعکس نمی‌کنند) تا فقرا یا کارمندان کم‌درآمد را شناسایی کنیم.

فکر می‌کنم اگر افرادی که حس عدالت‌خواهانه، ایثارگری و جهادی دارند بشناسیم و تشکلی از آن‌ها را درست کنیم که بخشی از آن می‌توانند بسیجی‌ها باشند، می‌توانیم راه‌حلی را برای برخورد با مفاسد اقتصادی پیش از آنکه به تصادم منجر شود پیدا کنیم و دلیلی هم ندارد که بگذاریم به تصادم منجر شود چراکه این‌ها اقلیت هستند؛ اگر کل مدیران 100 هزار نفر باشند اقلیتی از آن‌ها فاسد هستند ولی همان 5 هزار یا 10 هزار نفری که فاسدند کل 100 هزار نفر را با امکاناتی که دارند، کنترل می‌کنند، تعداد فاسدین زیاد نیست ولی قدرتمند هستند و امکانات مالی، اطلاعاتی و رسانه‌ای دارند، در دستگاه‌های مختلف ریشه‌دارند و حتی احتمالاً در بین روحانیون هم رابطه دارند چراکه انسان تعجب می‌کنیم وقتی می‌بینید که برخی از روحانیون این‌گونه از سیاست‌های لیبرالی این عده حمایت می‌کنند.

از طرف دیگر در حالی که رادیو و تلویزیون باید برنامه‌هایی داشته باشد که زندگی افراد فقیر را نشان دهد اما مخالف این مسیر حرکت می‌کند؛ نه‌تنها نباید فکر کنیم که این ‌سیاه نمایی است بلکه رسانه باید زندگی واقعی مردم را نشان داده شود و باید برویم ببینیم آیا واقعاً 12 میلیون نفر بیکار داریم؟ که به نظرم این‌گونه است و شاید هم بیشتر باشد، باید ببینیم که 7-8 میلیون نفری که با 3 نفر برای هر خانواده 24 میلیون نفر می‌شوند نصف درآمدشان را کرایه‌خانه می‌دهند؟ و یا اینکه آقای فتاح رئیس کمیته امداد می‌گوید 7 میلیون نفر قادر به کار کردن نیستند یا افراد حاشیه‌نشین هستند را رسانه باید برود منعکس کند و کار کند تا این‌ها متحد شوند چون اتحاد این افراد مانند اتحاد بسیجیان می‌شود؛ باوجوداینکه بسیجیان بال اقتصادی ندارند برای این‌ها باید با تشکیلات و تعاونی بال اقتصادی ایجاد کنیم و کار به آن‌ها یاد بدهیم و تا بتوانند حق خود را مطالبه کنند.

 

رئیس‌جمهوری که طی 4 سال 200 میلیارد واردات داشته هنوز مثل زمان انتخابات از دولت قبل انتقاد می‌کند

رهبری گفته‌اند مطالبه کنید خب این افراد باید بروند از چه کسی مطالبه کنند؟ اولین جایی که به نظر می‌رسد باید از آن مطالبه شود وزیر کار یا رئیس‌جمهور است. رئیس‌جمهوری که طی 4 سال 200 میلیارد دلار واردات داشته هنوز مانند اینکه در زمان انتخابات است دارد از آقای احمدی‌نژاد انتقاد می‌کند، آدم واقعاً از این رفتار تعجب می‌کند یا وزیر امور خارجه ایران برجامی را امضا می‌کند که از آن بدتر نمی‌شود، چطور ممکن است کسی که 30 سال در وزارت خارجه حضور دارد چنین اشتباهی را انجام دهد؟ این‌ها احتیاج به مطالبه گری متشکل دارد و وزارت کشور باید به این افراد اجازه دهد تا به خیابان‌ها بیایند و حقوق خود را مطالبه کنند.

باید ایجاد امید، تشکل و حرکت کرد که اگر این‌گونه شود بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی که نیازمند پول‌های هنگفت هست را هم می‌توان با توان‌های اندک جمع شده و انجام داد و وقتی این‌گونه تشکل‌هایی ایجاد شد می‌توان امیدوار بود در رأس به‌طور مثال یک دادستانی انقلابی کلان برای مبارزه با فساد تشکیل شود تا همان‌طور که یکی از نمایندگان مجلس گفته بود در کشور انقلاب مدیریتی شکل بگیرد و اگر بخواهیم انقلاب مدیریتی کنیم فقط به معنای مدیران نیست بلکه آن پشت پرده‌ای که مدیران را به وجود آورده و از این مدیران از آن پشت پرده حمایت می‌کنند را باید خنثی کرد؛ این‌ها همان افرادی هستند که پول‌ و امکانات زیادی دارند و خارج هم از آن‌ها حمایت می‌کند.

قطعاً درجایی مثل چین هم یک دستگاه اطلاعاتی و قضایی قوی دارند که حتی با افرادی در سطح بالا برخورد می‌شود و حتی نوشته بود که یک پزشک اگر مثلاً 100 هزار دلار از ویزیت یا عمل جراحی بی‌خود کسب درآمده کرده باشد اعدام می‌شود؛ البته منظورم این نیست که هرکسی را اعدام کنیم ولی به‌هرحال مجازات باید بازدارنده باشد مثلاً اینکه حضرت علی (ع) می‌گوید بعد از محاکمه بگذارید آبروی آن‌ها برود و همه بفهمند به نظرم این کار ازلحاظ افکار عمومی خیلی مهم است؛ نباید اجازه بدهیم که این افراد خود را قهرمان حساب کنند و بعدازاینکه مجازات شدند مانند شهرام جزایری شوند که 13 سال زندان باشد بعد بگوید من سالی 4 میلیارد و 800 میلیون تومان هزینه دارم.

باید مشخص شود یک فرد عادی مانند بابک زنجانی را که به‌صورت شخصی فردی نبودند و البته هنوز هم کسی نیستند چه کسانی پشت پرده حمایت می‌کنند و چه کسانی هستند که نمی‌گذارد عدالت برقرار شود؛ اکنون برای جمهوری اسلامی ایران که در یک مقطع تاریخی خاصی است و این الگوی عدالت‌خواهانه ایران واقعاً روی دیگران تأثیر ‌گذاشته و باعث شده فقرا و بیکاران کشورهای دیگر و حتی در آمریکا نسبت به آن امید پیدا کنند و یا باعث شده کشورهای عربی باوجود اعدام‌ها و سرکوب‌ها دست به مبارزه بزنند حالا که ازلحاظ قانون اساسی الگو شده چرا نباید ازلحاظ اقتصادی هم الگو شود؟ منتها الآن الگوی ما الگوی آمریکایی است که باسیاست‌های سرمایه‌داری صندوق بین‌المللی پول و با مشورت و حمایت آن‌ها انجام می‌شود و دراین‌بین مسئولین و اساتید دانشگاه موردحمایت آن‌ها را هم مرتب می‌بینیم؛ ما هم باید دانشگاهیان، استادان و روحانیونی که انقلابی فکر می‌کنند و انقلابی هستند را متشکل کنیم.

 

نیرویی وجود دارد که حرکت و اقدامات مدیران فاسد به نفع آن‌ها است و از آن‌ها حمایت می‌کند
«نسیم آنلاین»: اینکه اخیراً موارد بیشتری از فساد اقتصادی افشاء می‌شود نشان از تلاش بیشتر قوه‌قضائیه دارد یا موارد فساد افزایش پیدا کرده است؟

رزاقی:‌ من فکر می‌کنم هر دو این موارد است، طبیعی است وقتی که مجازات نمی‌شوند و در رأس می‌مانند این الگو رشد پیدا  می‌کند. چرا رشد پیدا می‌کند؟ چون یک نیرویی است که از آن حمایت می‌کند و قوه قضائیه را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. آن نیرو حرکت و اقدام این مدیران فاسد به نفع آن‌ها است به‌طور مثال در نوع خصوصی‌سازی‌ها دلیل اینکه گزارش داده نمی‌شود این است که افرادی از این نوع خصوصی‌سازی به ثروت‌های عظیمی رسیدند اگر آقای نعمت‌زاده یکی از آن‌ها باشد که می‌گویند هزار میلیارد ریال ثروت دارد حالا طبیعی است این فرد این نوع خصوصی‌سازی را تائید می‌کند چون از آن بهره‌مند شده و حالا اگر بعداً کسی بخواهد در خصوصی‌سازی‌ها انقلابی عمل کند، نمی‌تواند و یا پیگیری نمی‌شود که در خصوصی‌سازی چه اقداماتی انجام‌گرفته است؟ قرار بود سود و کیفیت در کارخانه‌ها بالا برود و صادرات ایجاد شود ولی هیچ‌کدام از آن‌ها انجام‌نشده است.

حالا اگر بخواهند مدیری درجایی بگذارند که با وضع موجود مبارزه کند و بگوید مالیات بدهید، یا مبادی ورود قاچاق را اطلاع دهید اجازه نمی‌دهند؛ مسئولینی که وضع را قبول ندارند، تغییر می‌دهند‌ و گاهی از مواقع آبرویشان را هم می‌برند البته برخی مواقع نیز آن‌ها را می‌خرند به شکل‌ها و قیمت‌ها‌ی مختلف این کار را انجام می‌دهند که مثلاً می‌شنویم طرف می‌گوید فلان مسئول یک باغ یا خانه یا فلان چیز را گرفت و اجازه داد یک محموله ما وارد شود و آن را نادیده بگیرد.

 

آقای سراج کار انقلابی یعنی اینکه به آقای فریدون هشدار دهید او هم کار خود را ادامه دهد؟

در قوه قضائیه هم قطعاً افراد انقلابی هستند ولی تأثیرگذار نیستند، مثلاً آقای سراج گفته بودند که به آقای فریدون، برادر روحانی گفتم که این‌ها دارای سابقه هستند ولی اصرار کرد و افراد را گذاشتند سرکار و بعد ببینید که چه فسادی را بالا آوردند، حال سوال این است که آقای سراج شما به همین اکتفا کردید که به آقای فریدون هشدار دهید و آن‌هم کارش را ادامه دهد؟ کار انقلابی یعنی این؟ قطعاً شما باید این را رسانه‌ای کنید؟ البته شاید یکی از ملاحظات این باشد که بگویند سیاه نمایی می‌شود و آبروی نظام جمهوری اسلامی می‌رود؛ یک عده‌ای فکر می‌کنند هر وقت صحبت از فساد در جمهوری اسلامی می‌کنیم یعنی می‌خواهیم نظام را زیر سوال ببریم، این یعنی فساد را نادیده بگیریم و بگذاریم ادامه پیدا کند تا نقطه انفجاری که خدا نکند آن نقطه ایجاد شود.

اگر در همان ابتدا با آن عده قلیلی که فساد می‌کردند به‌خوبی مبارزه می‌شد مثل الآن الگو نمی‌شدند، همه می‌دانند که چه کسانی جمهوری اسلامی ایران را حفظ می‌کنند اما در اثر این حرکت اعتبار آن‌ها کاهش پیدا می‌کند، برای حفظ آن نیرو هم شده باید با فساد در همه سطوح به خصوص سطوح مدیریتی که خودش یک نماد است و دیگران را هم آلوده می‌کند مبارزه کنیم.

این اتفاق در میان مدیران باعث می‌شود تا نوع مدیران هم عوض شد مثلاً یکی از دوستان در یکی از رسانه‌ها می‌گفت فلان استاد اقتصاد را آورده‌ایم، می‌دانیم که در مورد سوال ما کار هم کرده ولی وقتی درباره یک موضوع مهمی از اقتصاد ایران سوال می‌پرسیم به سوال جواب نمی‌دهد و می‌گوید این مسائل به من مربوط نیست و کتاب و درسی که خواندم چیز دیگری است و صرفاً مباحث کلاسیک را بیان می‌کند اما از اقتصاد ایران حرف نمی‌زند، بعد می‌گوید خانه همین استاد در زعفرانیه است، حقوقش فلان قدر و ماشینش فلان قیمتش با راننده است آن‌هم درحالی‌که زندگی یک استاد دانشگاه با حقوق‌هایی که می‌گیرد نباید این‌گونه باشد این نیرو، فلان مجری، هنرپیشه، ورزشکار و غیره را برای فضاسازی خودشان جذب می‌کنند.

این افراد ممکن است حتی فلان قاضی را هم تهدید کنند چراکه پول دادن و ترساندن دو شیوه متداول مافیایی است و وقتی فضا این‌گونه است ممکن آن فرد انقلابی هم دیگر انقلابی رفتار نکند چون‌که تنها است و نمی‌تواند از خودش دفاع کند؛ وقتی به یک کسی گفتیم انقلابی به این معنا نیست که روی مین هم می‌تواند برود، ممکن است حقیرانه بتواند زندگی کند و از حق دفاع کند ولی وقتی مادر یا کودکش تهدید به مرگ شد شاید کوتاه بیاید البته نه اینکه خیانت کند ولی کوتاه بیاید.

وقتی فسادی هم پیش می‌آید توسط دشمنان ایران در فضاهایی رسانه‌ای مطرح می‌شود چون آن‌ها می‌خواهند به‌گونه‌ای این مسئله را نشان دهند انگار که در ایران همه مسئولین این‌گونه هستند تا ایران را ضعیف نشان دهند. برجام را نگاه کنید که چقدر از حیثیت نظام مایه گذاشته شد؛ رئیس‌جمهور و وزیر خارجه ایران نشسته به‌طور خاص با آمریکایی‌ها و 5 کشور دیگر درباره مسائل هسته‌ای صحبت می‌کنند و این وسط هم به آن‌ها گفته می‌شود اسرائیل را به رسمیت بشناسید یا در منطقه با روش‌های سیاسی مسائل را حل کنید. این در حالی است که اگر شما ازلحاظ سیاسی قدرت نداشته باشید نمی‌توانید مسائل را حل کنید و برای حل آن باید به آمریکایی‌ها و خارجی‌ها امتیاز دهید ولی وقتی قدرت داشتید می‌توانید حرف سیاسی بزنید و آمریکایی‌ها را کنار بگذارید و همین اتفاق هم خداروشکر رخ داد.

 

مبارزه با فساد باید از مشهورترین افراد مانند پسر آیت‌الله هاشمی آغاز شود

از این نظر مبارزه‌ با مفاسد اقتصادی هم باید رسانه‌ای، کاملاً منطقی و با کمترین احساس و آن مورد مشهورترین افراد باشد چراکه انعکاس افراد مشهور بسیار بیشتر از بقیه است به‌طور مثال وقتی پسر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی زندانی شد هرچند که رقیق بود ولی خیلی تأثیرگذار بود این افراد را باید گیر آورد؛ پسر، برادر و یا حتی خود این افراد را اگر آلوده هستند باید دستگیر شوند و رسانه‌ای هم بشود. همان‌طور که در جریان 88 موسوی و کروبی را که در رأس بودند بازداشت خانگی کردیم و افراد زیردست را رها کردیم باید در اینجا هم رأس بگیریم، البته زیردست‌ها در شرایط بعدی و از وقتی‌که آقای روحانی آمده جان گرفته‌اند و حالا می‌خواهند موسوی و کروبی را از حصر خارج کنند.

 

آن‌هایی که انقلاب کردند اکنون با خودنمایی ثروتمندان تحقیر می‌شوند

حضرت علی (ع) می‌گوید اگر نزدیک‌ترین افراد به خودت و کسانی که کاملاً قابل‌اعتماد تو هستند فساد کردند شدیداً آن‌ها را مجازات کن و آن‌ها را افشا کن، من فکر می‌کنم با عده قلیلی می‌توان اعتماد را برگرداند و برای فقرا کارکرد نه اینکه بگوییم فقرا تا 10 سال دیگر آماده‌باشید تا ما این کار را بکنیم، با این کار چند میلیون نفر دچار مشکلات عدیده‌ای می‌شوند و فقر و بدبختی خواهند داشت و از همه مهم‌تر درحالی‌که این‌ها انقلاب کردند و هنوز جانباز هستند با خودنمایی ثروتمندان تحقیر می‌شوند، در مقابل چشم همین‌هایی که اکنون نمی‌توانند داروهای خود را تأمین کنند و بسیاری از آن‌ها حتی پرونده‌ای ندارند تا هزینه‌ای به آن‌ها تعلق بگرید ماشین 5 میلیاردی عبور می‌کند و یا می‌بینند خانه فلان فرد 40 میلیارد تومان ارزش دارد در این شرایط قطعاً صاحبان انقلاب رنج می‌کشند و حق هم دارند البته نه اینکه این افراد هم بخواهند آن‌گونه زندگی کنند ولی حداقل‌های بقا یا حداقل‌هایی که حیثیت انسانی‌شان حفظ شود را می‌‌خواهند؛ همین‌که حداقل بتوانند غذایی بخورد که مریض نشود و یا سرپناهی داشته باشد که بتواند در آن استراحت کند حالا اینکه ماشین ندارد برایش لزومی هم ندارد او وقتی می‌خواهد هم به دنبال یک موتور ارزان‌قیمت دست چندم است ولی از همه مهم‌تر دنبال این است کار داشته باشد؛ این حداقل‌ها چیزهایی است که می‌تواند در مبارزه با افرادی که در رأس و با مجموعه‌هایی کلیدی برای محرومان تأمین شود.



  • اسراء محمدی
۱۳
بهمن


"فتنه"، "تحریم" و "تعامل" سه ضلع یک طراحی/ می‌خواهند پروژه شکست‌خورده پهلوی را اجرا کنند

زرشناس گفت: با شکست کودتای سال ۸۸ نیروهای این کودتا به خارج از کشور گرا می‌دادند که فشار تحریم را سنگین کنند تا بتوانیم روی موج این تحریم سوار شویم و مردم را وادار کنیم که این بار تاکتیک جدید ما را که تحت عنوان تعامل سازنده با دنیا مطرح می‌شود بپذیرند.

گروه سیاسی «نسیم آنلاین»:: با نزدیک شدن به ماه‌های پایانی دولت یازدهم کارشناسان سیاسی و اقتصادی معتقدند که ایده حسن روحانی برای اداره کشور از مسیر سیاست خارجی و تعامل با غرب ناکارآمدی خود را نشان داده و بزرگترین نشان آن هم عدم رفع تحریم‌ها، افزایش مشکلات اقتصادی از جمله رکود افسارگسیخته و بیکاری و نهایتا نقض صریح برجام از سوی آمریکایی‌هاست. این وضعیت در نگاه ناظران سیاسی تنگنای جدی برای کشور ایجاد کرده است.

شهریار زرشناس عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و پژوهشگر حوزه سیاست و فلسفه از منتقدان این راه و روش دولت برای اداره کشور است. در گفتگویی مشروح به بررسی اقدامات دولت در شرایط کنونی پرداختیم و نظرات این کارشناس مسائل سیاسی را در این موضوع جویا شدیم.

آنچه در ادامه می‌آید متن گفتگوی خبرنگار «نسیم آنلاین»، با شهریار زرشناس است.

 

جریان فکری که از سال 68 بر قوه‌مجریه مسلط شده‌اند، معتقدند بهتر از شاه پروژه شبه‌مدرنیته را اجرا می‌کنند
«نسیم آنلاین»: ایده دولت یازدهم برای اداره کشور چه بود و به کجا رسیده است؟

زرشناس: یک خط فکری در نظام جمهوری اسلامی به خصوص بعد از پذیرش قطعنامه و از بعد از سال 1368 شکل گرفته که هرچند علائم، ‌نشانه‌ها و نیروهای آن قبل از جنگ هم وجود داشت ولی ظهور و بروز آن کمتر بود؛ از سال 688 این خط فکری کما بیش بر قوه مجریه و در برخی نقاط دیگر حساس نظام جمهوری اسلامی مسلط شد.

این خط فکری اساسا گمانش بر این بود که انقلابی‌گری، عدالتخواهی و پایبندی به آرمان‌های انقلاب نمی‌تواند مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را حل کند، این خط فکری تصور این را نداشت که ما باید ساخت اقتصادی و فرهنگی شبه‌مدرنِ به جای مانده از رژیم‌پهلوی را عوض کنیم، بلکه باور آنها این بود که ساختارهای اقتصادی، علوم انسانی، فرهنگی و مناسباتی که نظام جهانی بر اساس آن می‌گردد و البته نظام ظالمانه و استکبارانه‌ای است، درست است و ما فقط کاری که باید انجام دهیم پیروی از همین مدل است.

در این خط فکری گویی مجریان دولت شاه توان نداشتند پروژه شبه مدرنیته را خوب اجرایی کنند و اینها خوب اجرایی می‌کنند البته این حرف را نمی‌زدند ولی باطن حرف‌شان این بود یعنی اینها قائل به این نبودند که ما باید یک مدل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جدیدی را طراحی کنیم که بر مبنای آرمان‌های انقلاب، تعهد و عدالت‌گرایی باشد.

 
تکنوکرات‌ها که از زمان نخست‌وزیری موسوی در دولت حضور دارند خواهان تغییرات جدی اقتصاد شبه مدرن ایران نیستند

اینها، یعنی همان تیم تکنوکرات که در زمان نخست‌وزیری مهندس موسوی هم حضور داشتند بعد از سال 68 سازمان یافته شدند و آشکارا به صورت یک جریان سیاسی، فکری و فرهنگی درآمدند. اینها بعدا تشکل‌هایی مثل حزب کارگزاران سازندگی و حزب اعتدال و توسعه را هم پیدا کردند که بسیاری از دولتمردان امروزی به این حزب تعلق دارند و یا مثل حزب مشارکت و غیره که اساسا جریان قدرتمند و نیرومندی بودند که بر روی موج روشنفکری به اصطلاح دینی‌سوار شدند.

این جریان فکری از سال 68 در متن قدرت حضور دارد، جریان انقلابی نیست و به مشهورات اندیشه مدرن جهانی و مناسبات ناسالم جهانی باور دارد، این جریان نه خواهان تغییرات جدی در ساخت اقتصاد شبه مدرن ایران است و نه خواهان ایجاد یک فرهنگ پیش‌روی انقلابی در مقابل فرهنگ سکولار و شبه مدرن.

 

دولت یازدهم بازتولید جریان سازش دولت سازندگی و اصلاحات است

انتهای خط فکری این جریان سازش، پذیرش نظام جهانی و وابستگی است ولی شعارهایی که می‌‌دهند شعارهای تحول، خردگرایی، پرهیز از افراط و مواردی از این دست است، چیزی هم که الان داریم می‌بینیم این است که دولت یازدهم یک روایت جدیدی از این خط فکری است.

ما از سال 68 به بعد نمونه‌هایی از این خط فکری را داشتیم که دولت سازندگی و دولت به اصطلاح اصلاحات جلوه‌هایی از این اندیشه بودند البته مولفه‌های دولت اصلاحات کمی با دولت سازندگی تفاوت داشت اینها در استراتژی‌ها و تاکتیک‌هایشان با هم متفاوت بودند ولی نمادی از همان جریان بود؛ یعنی یک جریان فکری است که نیروهای مختلفی دارد، بخشی از نیروهای این جریان دولت سازندگی را شکل دادند و بخشی دیگر از آن دولت اصلاحات را و الان نیز دولت یازدهم بازتولید همان جریانی است که دقیقا در دولت سازندگی وجود داشت و کلا به این شبکه فکری که عرض کردم وابسته است.

این خط فکری اصولا به انقلابی‌گری باور ندارد البته نه اینکه این مسئله را نمی‌گوید بلکه حتی می‌گویند که راه ما انقلابی است با این حال به هرحال این خط فکری مناسبات جهانی، معیارهای اندیشه مدرن، پروژه شبه مدرن کردن ایران و ساخت‌های به جا مانده از رژیم شکست خورده شبه مدرن را پذیرفته است و نیروهای این تیم هم نیروهای تکنوکراتی هستند که فکر می‌کنند در همین مدل‌ها می‌‌توانیم عمل کنیم ولی باید درست عمل کنیم تا از آن نتیجه بگیریم.

 
پروژه شبه مدرنیته همان زمان شاه در ایران شکست خورد

اندیشه‌ای که این گروه دنبال می‌کنند یک اندیشه از آغاز شکست خورده است و نیازی به عملی کردن نداریم تا شکست آن را بفهمیم؛ چرا که اگر این اندیشه می‌توانست پیروز شود قبل از انقلاب پیروز می‌شد، قبل از انقلاب بهترین فرصت‌ها، منابع و امکانات برای تحقق پروژه شبه مدرنیته در ایران وجود داشت ولی پروژه شبه مدرن در ایران شکست خورد و اگر شکست نخورده بود که انقلاب نمی‌‌شد؛ پروژه شبه مدرنتیه آنچنان بحرانی و ناکارآمد بود که از دل آن اعتراض انقلابی بیرون آمد اما این نیروها می‌خواهند دوباره همان را با شعارها و حرف‌های تازه تکرار کنند و استراتژی‌ دولت یازدهم هم وقتی به قدرت رسید همین کار بود.

استراتژی دولت سازندگی این بود که روندهای تکنوکراتیک را در ایران حاکم کند و آرمان‌زدایی و انقلابی‌زدایی از انقلاب انجام دهد، دولت اصلاحات هم استراتژی خود را در امتداد مسیر آرمان‌زدایی و انقلاب‌زدایی از انقلاب تحت عنوان شعار توسعه سیاسی برده بود و می‌خواستند شبه سکولاریزیسیون سیاسی را در امتداد خطی که دولت سازندگی ایجاد کرده بود که آن هم یک نوع احیای شبه مدرنیته ایرانی در حوزه اقتصاد و اجتماعیات تحت لوای مدل نئولیبرالیسم بود، پیش ببرند، در مدل دولت اصلاحات این نئولیبرالیسم به حوزه‌های سیاسی بیشتر تسری پیدا می‌کند.

 
رویکرد تکنوکرات جدید دولت یازدهم تمرکز بر سیاست خارجی بود

دولت یازدهم بعد از فتنه و شکست کودتای سال 88، بعد از اینکه جناح نئولیبرال طیف اطلاح‌طلب مقداری ضربه خورده بود و بخشی از سازمان آنها متلاشی شدند سرکار آمد، در این زمان جریانی که به اصطلاح روشنفکری دینی می‌نامیدند تقریبا بی‌اعتبار شده و بسیاری از چهره‌های آن فراری شدند، در این زمان آنها تجدید آرایش کردند و تحت عنوان شعارهای کارشناسی شده یک نوع رویکرد تکنوکرات جدید با تمرکز بر سیاست خارجی آوردند.

تاکتیک جدیدی که این بار آوردند براساس این گمان بود که کشور از تحریم‌های سال 90 به بعد بسیار آسیب دیده است؛ از طرفی این تحریم‌ها دقیقا نتیجه شکست فتنه بود و با شکست کودتای سال 88 نیروهای این کودتا به خارج از کشور گرا می‌دادند که فشار تحریم را سنگین کنند تا بتوانیم روی موج این تحریم سوار شویم و مردم را وادار کنیم که این بار تاکتیک جدید ما را که تحت عنوان تعامل سازنده با دنیا مطرح می‌شود را بپذیرند.

 
حل مشکلات اقتصاد به وسیله تمرکز بر سیاست خارجی، آدرس غلط برای باز کردن پای خارجی‌هاست

با روند تبلیغاتی که در مورد انتخابات سال 88 داشتند و با فشاری که بر روی اعصاب مردم به خصوص در دو سال اخر دولت احمدی‌نژاد با تشدید تحریم‌ها آوردند نتیجه سیاسی که می‌خواستند بگیرند را گرفتند و و دولتی سرکار آمد که نوعی بازتولید همان خطی است که گفتم، منتها این بار تمرکز بر روی سیاست خارجی است؛ خیلی طبیعی بود که این دولت نتیجه نخواهد گرفت چرا که مشکلات اصلی اقتصاد ما، آن مولفه‌هایی که اقتصاد ما را رنج می دهد و آن چیزی که معیشت مردم را دچار مشکل می‌کند مربوط به ساخت اقتصادی و ساختار نامتوازن اقتصادی ماست و لزوما ربطی به سیاست خارجی ما ندارد و اگر تمرکز بر روی سیاست خارجی می‌رود آدرس غلط دادن برای باز کردن پای کشورهای خارجی است تا فرآیند نفوذ است ولی در عمل باید مدتی می‌گذشت تا مردم این مسئله را درک کنند و شاید مردم سال 92 نمی‌توانستند این مسئله را حس کنند با این حال اگر نگاه عمیق علمی داشتند می‌فهمیدند که این حرف‌ها بی‌اساس است چرا که مشکل اصلی ما این نیست که نمی‌توانیم با جهان تعامل داشته باشیم پس وضع اقتصادی‌مان مشکل دارد اگر اینگونه است مصر و پرو که حیات خلوت آمریکا هستند، این همه کشورهای بدهکار آمریکای جنوبی چرا اینگونه هستند؟ یا این همه کشورهای که پایگاه توسعه امپریالیسم جهانی هستند و اوضاع اقتصادی نابود شده دارند برای چیست؟ پس مسئله نوع تعامل با سیاست خارجی نیست بلکه مسئله دقیقا به ساخت‌های اقتصادی و اجتماعی درونی کشور باز می‌گردد.

 
دولت با تمرکز بر روی سیاست خارجی کاملا ضرورت بازسازی اقتصاد ایران را رها کرد

من کاری به این مساله ندارم که انگیزه کارهای دولت در تمرکز به سیاست خارجی چه بود و آیا نسبت به این ماجرا آگاه بودند یا ناآگاه ولی با تمرکزی که بر روی سیاست خارجی کردند کاملا ضرورت مهم بازسازی ساخت اقتصادی ایران بر مبنای یک الگوی عدالت‌طلبانه، آرمان‌گرایانه و انقلابی است را رها کردند؛ این ضرورتی است که از فردای انقلاب وجود داشت ولی دولت موسوی به بهانه جنگ و بسیاری از بهانه‌های دیگر کاملا به آن بی‌اعتنایی کرد، دولت سازندگی مسیر را کاملا غلط رفت و سعی کرد انقلاب‌زدایی کند و دولت اصلاحات به طریق دیگری و این دولت هم این اشتباه را به نحو دیگری تکرار کرد پس مشکلی که الان داریم دقیقا این است که ما باید توجه کنیم که مشکلات ما مشکلات درونی هستند و باید ساخت اجتماعی و اقتصادی‌مان را نه بر مبنای الگوی نئولیبرال شبه مدرن بلکه بر مبنای الگوی اقتصادی و اجتماعی انقلابی، آرمان‌خواهانه و عدالت‌گرایانه بازسازی کنیم و تا زمانی که این تغییر و دگرگونی صورت نگیرد درِ اقتصاد ما همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخید.

اقتصاد شبه مدرن ما چون توازن ساختاری بین بخش مولد و غیرمولد خود ندارد دائما روندهای بحرانی و رکودی و تورمی ایجاد می‌‌کند و چون بخش مولد آن ضعیف است امکان تولید و ایجاد سرمایه را ندارد و همان سرمایه‌ای که از طریق نفت ایجاد می‌کند را هم به صورت ناعادلانه توزیع می‌کند، تا زمانی که این ساخت اصلاح نشود مشکل اقتصادی ما حل نمی شود.

 

رابطه با دنیا حلال مسائل ما نیست، همانطور که اقتصاد شبه مدرن مشکلات کشورهای نوکر آمریکا را حل نکرد

مسئله ما سیاست خارجی و اینکه با دنیا برخورد سازنده نداریم نیست، این همه کشور هستند که در مقام کارگزاری و صراحتا نوکری آمریکا عمل می‌کنند ولی مدل‌های نئولیبرال برای آنها بحران سازی می‌کنند و اقتصاد شبه مدرن وابسته برای آنها بحران درست می‌کند پرو، مکزیک، گواتمالا، مصر و ... را ببینید و از این نمونه‌ها زیاد هستند که نشان می‌دهد مشکل ما جای دیگری است؛ من نمی‌دانم دوستان ما جاهل هستند یا انگیزه دیگری دارند ولی راه را به این طریق اشتباه می‌روند.

اساسا این رویکرد که مثلا می‌توان با نزدیکی با نظام جهانی و کشورهای متروپل به جذب سرمایه پرداخت و مسائل اقتصادی ایران را حل کرد، از اساس درک درستی از جامعه ایران ندارد یعنی این رویکرد متوجه نیست که اساسا مشکل ایران و کشورهایی که اقتصادهای شبه مدرن دارند، مربوط به این است که ساخت‌های اقتصادی آنها به گونه‌ای است که اساسا ناعادلانه و نامتوازن طراحی شده و این ساخت‌های اقتصادی مقوم وابستگی است؛ هیچ کشوری نمی‌تواند از طریق حرکت با این ‌ساخت‌های به استقلال برسد.

ساخت‌های اقتصادی کشورهای پیرامونی شبه مدرن ذاتا نامتوازن و ناعادلانه هستنند و اساسا طراحی می‌شوند تا موقوم وابستگی به نظام جهانی باشند، با این ساخت اقتصادی هیچ کشوری رنگ رفاه، عدالت و رشد اقتصادی را نمی‌بیند و اگر کسی می‌خواهد کاری انجام دهد راهش این است که مدل این ساخت اقتصادی را عوض کند و آن کشورهایی هم که توانستند در نظام جهانی جایی برای خود پیدا کنند کارکردشان اینگونه نبوده که به قطب‌های قدرت جهانی نزدیک شده‌اند بلکه آنها توانسته‌اند مولفه‌های ذاتی ساخت اقتصادی خودشان را متحول و تقویت کنند وگرنه نمونه‌های زیادی از کشورهای دست نشانده امپریالیسم جهانی داریم که هیچ مشکلی هم برای آنها ایجاد نمی‌کنند ولی وضعیت اقتصادی‌شان بسیار بد و فلاکت‌بار است و حتی از وضعیت اقتصادی ما نیز بدتر است.

 

تا مناسبات ناعادلانه اقتصاد کشور درست نشود اگر انبوه سرمایه‌های دنیا هم به کشور سرازیر شود مشکلات حل نمی‌شود

مسئولان محترم دولت یازدهم صورت مسئله را غلط طرح می‌کنند، اینگونه نیست که فقط باید نظام جهانی به ما نزدیک شود تا مشکل اقتصاد ما حل شود بلکه اگر انبوه سرمایه‌های دنیا هم به کشور ما سرازیر شوند وقتی مناسبات اقتصادی ما مبتنی‌بر مشکل فعلی خود یعنی عدم توازن ساختاری باشد یا اینگونه ناعادلانه باشد در نتیجه تمام سرمایه‌ها مقوم این عدم توازن ساختاری و بی‌عدالتی می شوند و نتیجه معکوس می‌دهند.

 

جوهر دولت یازدهم خط سازش است
«نسیم آنلاین»: بعد از بدعهدی آمریکا در برجام آقای رئیس‌جمهور در کنار منتقدین این توافق اعلام کرد برجام نقض شده و دستوراتی را هم در خصوص واکنش به نقض آن اعلام کرد، آیا این اتفاقات به معنای تغییر نگاه دولت در ایده مدیریت کشور با محوریت سیاست خارجی است؟

زرشناس: به نظر من نگاه و اندیشه حاکم بر دولت عوض نشده و این اندیشه همان اندیشه تکنوکراتی است که به لحاظ تاکتیکی به قول خودش بر تعامل سازنده بر نظام جهانی تکیه کرده و فکر می‌کند که می تواند کاری را پیش ببرد متنها عملا الان برای اکثریت جامعه و از جمله خود دولتمردان مشخص شده که این رویکرد غلط بوده است از طرف دیگر چون به هرحال جوهر اندیشه این جریان، تکنوکرات است نه انقلابی، جوهر آنها خط سازش و نئولیبرالیسم است نه انقلابی‌گری، و عدالت طلبی بنابراین تغییر مسیر جدی جوهری نمی‌دهند بلکه فقط می‌خواهند آبروی رفته را به شکلی برگردانند و یا آن بی‌اعتباری را به شکلی جبران کنند چون خطر انتخابات را می‌بینند.

 

نگرانی از ریزش رای در انتخابات آینده باعث شده دولت از نقض برجام حرف بزند

در شرایط فعلی ریزش رای روحانی امر واضحی است، حالا شاید لایه‌های مرفه طبقه مدرن یا بورژوازی ایران همچنان به وی رای دهند ولی به هرحال گروه‌هایی از جامعه ما که امید داشتن شعارهای روحانی مبنی‌بر به سامان رساندن وضعیت اقتصادی و چرخیدن چرخ سانتریفوژ همزمان با چرخ اقتصاد، مسلم شده است برایش که چنین چیزی رخ نداده یعنی چرخ‌های سانتریفیوژ نمی‌چرخد و چرخ زندگی مردم هم نمی‌چرخد و اگر در گذشته چرخ‌های زندگی مردم کمی می‌چرخید آن هم از نفس افتاده است؛ در این شرایط مردم در رایشان تجدیدنظر می کنند.

فکر می‌کنم وضعیتی که پیش آمده باعث شده دولت دستور حرکت در مورد بخش‌های هسته‌ای را بدهد یا خودش از بدعهدی و نقض برجام حرف بزند؛ به نظر می‌رسد اوضاع آنچنان وخیم شده، شکست رویکرد دولت آنچنان آشکار شده و نگرانی از ریزش رای و کاهش اقبال عمومی آنچنان جدی است که دولت مجبور شده حرکت‌هایی را انجام می‌دهند تا بتوانند وضعیت بحرانی را مدیریت کنند تا در انتخابات آینده نتیجه بگیرند.

من باور ندارم که بینش حاکم بر دولت یازدهم عوض شده باشد؛ اینها فقط شرایط را عوض شده می بینند. شکست آنچنان آشکار شده که دیگر نمی‌توان آن را پنهان کرد؛ دولت تا یک جایی می‌توان توجیه کند، حرف بزند، وعده دهد و امید به آینده ایجاد کند. امروز کار به جایی رسیده که نمی‌توان این کارها را کرد، دیگر وقتی همه جا شب است و همه می‌بینند که شب است نمی‌توان گفت که نیم ساعت دیگر روز می‌شود.

قطعا نظرسنجی‌هایی که دولت دارد واقعیات را به آنها نشان داده البته یک گشت‌وگذار در خیابان کافی است تا نشان ‌دهد امیدهایی که به دولت یازدهم وجود داشت از بین رفته و این هم در مسئولین دولتی و هم در خط کلی این جریان نگرانی ایجاد ‌می‌کند. این جریان نیامده که برای دو روز بماند بلکه این جریان می‌خواهد مسیر و رویکرد جامعه را به طور کلی زیر و رو کند، خب این شرایط باعث می‌شود دولت نگران شود و به فکر بازسازی بیفتد تا اعتبارش را به دست آورد و همین اینها دولت را ناگزیر می‌کند با فضای عمومی حرکت کند.

الان دیگر چه کسی است که نداند برجام شکست خورده یا آمریکا به وعده‌هایش عمل نکرده است اکنون چه کسی است که نداند تمام شعارهایی که درباره چرخیدن سانتریفیوژ و چرخیدن زندگی مردم بود همه وعده‌ای بی‌پایه‌ای بوده است؛ هرچند الان دولتی‌ها دیگر نمی‌تواند این شعارها را تکرار کرد باز هم برخی از آنها این کار را می‌کنند با این حال همین دولتمردان مجبور شده‌اند تا کمی سایه روشن حرف زدنشان را عوض کنند و به گونه‌ای سخن بگویند که انگار بخشی از واقعیت را پذیرفتند و دارند با مردم همراهی می‌کنند با همه اینها من تغییر جدی در رویکرد آقایان نمی‌بینم چرا که آنها متعلق به یک جریان فکری و نماینده یک گروه اجتماعی هستند و هیچ تغییری در این روند رخ نداده است.

 

فشار ناشی از ناکامی‌ها موجب عصبانیت دولتمردان شده/ دولتی اینگونه بی‌کارنامه در جمهوری اسلامی سابقه نداشته
«نسیم آنلاین»: شدیدتر شدن لحن انتقادی دولتمردان نسبت به منتقدان و فراتر رفتن این لحن از رئیس‌جمهور به وزرا و بقیه معاونین را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

زرشناس: فشار ناشی از این ناکامی‌ها خیلی اوقات موجب عصبانیت می‌شود و این عصبانیت خودش را نشان می‌دهد ما اکنون  به وضوح آن را می‌بینیم؛ وقتی شما می‌گویید منتقدان من بی‌سواد و بی‌شناسنامه هستند یا می‌گویید به جهنم بروند یا بلرزند نشانه عصبانیت است و این عصبانیت از آنجا نشات می‌گیرد که یا من منطقی برای پاسخگویی ندارم و یا به شدت احساس استیصال می‌کنم.

یک زمانی تنها یک نفر نماینده این عصبانیت بود ولی الان این مسئله تسری پیدا کرده چون همه آنها دارند می‌بینند که چه کارنامه‌ای را ارائه داده‌اند و بعید می‌دانم که این دولت بتواند یک کار بزرگ را به عنوان محصول برجسته کارنامه‌اش ارائه کند چون نتوانسته هیچ کار روشنی را انجام دهد.

در دولت‌های جمهوری اسلامی سابقه نداشته دولتی اینگونه بی‌کارنامه داشته باشیم که خیلی حرف زده باشد، خیلی شعار داده باشد و دائما دولت‌های قبل از خودش را به همه چیز متهم کند و خودش همه این اتهامات را داشته باشد؛ این وضعیت استیصال ایجاد می‌کند و عصبانیت به وجود می‌آورد و این عصبانیت در فحش دادن و حمله به منتقدین نشان می‌دهد.

 

روند تلخی برای نئولیبرال‌های قوه مجریه در حال پیش رفتن است
«نسیم آنلاین»: شرایط فعلی دولت را در مدت باقیمانده به کدام سمت می‌برد؟

زرشناس: به نظر من این تیم و این جناح نئولیبرال اندیش در کشور در حالت پر فشاری قرار گرفته است به خاطر اینکه بدون اینکه هیچ کارنامه روشنی را حتی در مدل مطلوب خودش ارائه دهد در وضعیت آشکار شدن بی‌اساسی وعده‌هایش قرار گرفته و فکر می‌کنم این مسیر همچنان ادامه پیدا می‌کند؛ اگر جناح هیلاری کلینتون در انتخابات آمریکا پیروز می‌شد ممکن بود این جناح بتواند از طریق لابی‌ها نتایج تبلیغاتی را بگیرد و بتوانند کارهایی را انجام دهند ولی الان که ترامپ رای آورده و حتی وضعیت برجام هم نامشخص است این بازی‌های تبلیغاتی هم نقش بر آب شده و بنابراین روند تلخی برای گروهی از نئولیبرال‌های ایرانی که در قوه مجریه حضور دارند در حال پیش رفتن است.

در این شرایط توصیه من برای آنها این است که در اولین گام اقتصاد مقاومتی را جدی بگیرند و بعد به سمت تغییر ساخت‌های اقتصادی ایران البته بر مبنای الگوهای انقلابی، آرمان‌‌گرایانه و عدالت خواهانه و نه الگوهای شبه مدرن و تکنوکراتیک نئولیبرال حرکت کنند؛ موضوع دیگر این است که باید موضوع جنگ نرم و نفوذ را جدی بگیرند، اینها مهمترین مسائل پیش‌روی دولت است حال آنکه چه خواهند کرد، بحث دیگری است.



  • اسراء محمدی
۱۳
بهمن
در حالی که وزیر خارجه فرانسه در اظهاراتی گستاخانه مدعی شده آزمایش موشکی ایران ناقض قطعنامه‌های سازمان ملل است و نباید انجام شود، دولت قراردادهای پر‌سود اقتصادی به پاریس هدیه داد!


سرویس سیاسی کیهان

وزیر خارجه فرانسه که در رأس یک هیئت اقتصادی به ایران سفر کرده، پس از حضور در محل وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و دیدار با محمدجواد ظریف همتای ایرانی خود و امضای تفاهم نامه‌های اقتصادی در نشست خبری حاضر شد.
آیرو در این نشست مدعی شد: «فرانسه مایل است با شفافیت در اجرای برجام حضور داشته باشد و این توافق کاملا محقق شود و ما در این چارچوب فعالیت می‌کنیم و امیدوارم ادامه یابد و بتوانیم راهکارهایی پیدا کنیم که با مسائلی که برجام را به خطر می‌اندازد، مقابله کنیم.»
جایزه‌ای که
 فرانسه گرفت!
وی گفت: «زمانی آقای روحانی در فرانسه بودند در ژانویه ۲۰۱۶ به توافقات زیادی دست یافتیم و امروز بسیاری از آنها به خاطر پویایی شرکت‌های دو کشور محقق شده است و از حمایت مقامات دولتی برخوردار بودند و تجارت ما الان بیش از ۲۰۰ درصد افزایش یافته و شرکت‌های مشترکی ایجاد شده که در ایران فعالیت می‌کنند و ایجاد اشتغال شده است.»
وزیر خارجه فرانسه با بیان اینکه ایرباس در ژانویه گذشته اولین هواپیما از هواپیماهایی که قرار بود به ایران تحویل دهد را تحویل داده است، اظهار داشت: «قراردادی برای مدرن کردن فرودگاه‌های مشهد و اصفهان امضا شده و ایران‌ایر هم قرار است ۴۰ فروند هواپیما خریداری کند.»
اشکال کار: احتیاط بانک‌های فرانسوی!
وی گفت: «اینها اولین توافقاتی است که حاصل شده است و کمیسیون مشترکی که امروز آغاز شد مایل است این جهش و پویایی موجود در روابط را تقویت کند زیرا به نفع دو کشور است و اینها وعده‌های مذاکرات وین است.»
وزیر خارجه فرانسه در پاسخ به سؤال خبرنگار فرانس ۲۴ درباره مشکلات بانکی موجود بین ایران و فرانسه اظهار داشت: «پیشرفت‌هایی در این زمینه حاصل شده ولی باید تلاش‌های بیشتری در این زمینه صورت گیرد.»
در حالی که وزیر خارجه فرانسه در امور داخلی ایران دخالت می‌کند اما در این نشست خبری از ناتوانی دولت متبوعش برای برقراری مبادلات بانک‌ها سخن گفت و افزود: «ما با بانک‌های فرانسوی صحبت کرده‌ایم و آنها از حضور در ایران خودداری می‌کنند و آن هم به خاطر مجازات‌هایی است که آمریکایی‌ها در گذشته نسبت به آنها اعمال کردند و این بانک‌ها خیلی محتاط شده‌اند.»
اظهارات گستاخانه
 آقای وزیر!
آیرو درباره اخبار منتشر شده مبنی بر آزمایش موشک بالستیک در ایران با بیان اینکه ما در حال بررسی این موضوع هستیم، اظهار داشت: «فرانسه تا به حال چندین بار نگرانی خود را درباره استمرار آزمایشات موشکی ابراز کرده که برخلاف مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ است و برخلاف اعتمادی است که در چارچوب توافق وین حاصل شد و من با صراحت و صمیمیت این موضوع را به دوستان ایرانی و در یک چارچوب و ذهنیت همکاری دوجانبه اعلام کردم.»
منتظر اجازه دیگران برای دفاع از خود نیستیم
محمدجواد ظریف نیز در این نشست خبری ضمن خیرمقدم به وزیر خارجه فرانسه، ایام دهه فجر را تبریک گفت و اظهار داشت: «خوشحالم همزمان با سالروز ورود امام(ره) از فرانسه، میزبان مهمانان فرانسوی هستیم.»
وزیر خارجه گفت: «توفیقاتی به دست آمده و توافقاتی امضا و برخی هم اجرایی شده است و ماه آینده شاهد تولید مشترک خودرو و خارج شدن اولین خودرو از خط تولید خواهیم بود که با هدف بازار ایران و بازارهای منطقه‌ای به صورت مشترک تولید می‌شود. این یکی از برترین دستاوردهایی بوده که هم باعث اشتغال در ایران شده و هم تولید مشترک ایران و فرانسه است.»
ظریف در پاسخ به سؤال خبرنگار فرانس ٢٤ درباره اینکه آیا آزمایش موشک بالستیک توسط ایران را تایید می‌کنید؟ اظهار داشت: «تاکنون چندین بار آژانس و کشورهای عضو برجام اعلام کرده‌اند که ایران به تعهدات خود در قبال برجام پایبند بوده و به صورت کامل اجرا کرده است.»
وی افزود: «در این حوزه متاسفانه ما از طرف‌های دیگر برجام به ویژه آمریکا به همان میزان که ما به برجام متعهد بودیم، تعهد ندیدیم و مجبور بودیم برای اعمال تصمیمات و ترتیبات برجام همواره تلاش کنیم و از فشار سیاسی بهره‌برداری کنیم که تا حالا توانسته‌ایم تا حد زیادی برجام را علیرغم کارشکنی و بدعهدی‌های آمریکا که یک مورد آن مقررات فرامرزی آمریکا بود، به اجرا بگذاریم.»
رئیس‌دستگاه دیپلماسی یادآور شد: «ولی متاسفانه این اقدامات کماکان مانع اجرای کامل برجام است.»
ظریف افزود: «در قطعنامه ٢٢٣١ عبارتی است در مورد بحث موشک‌های بالستیک که ایران موضع خود را در زمان تصویب قطعنامه صریحا اعلام کرده است. براساس این قطعنامه اشاره شده به موشک‌های بالستیک که برای حمل سلاح هسته‌ای طراحی شده است.»
رئیس‌دستگاه دیپلماسی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که بیشترین هزینه را از تروریسم بین‌الملل و تجاوز توسط کشورهای خارجی پرداخت کرده است، گفت: «هشت سال تجاوز عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، متاسفانه سابقه بسیار تاریکی از نحوه برخورد جامعه بین‌المللی به جا گذاشته است.»
به گزارش فارس ظریف تصریح کرد: «مردم ایران هیچگاه دفاع از خودشان را به اجازه‌ای از طرف‌های دیگر موکول نمی‌کنند و همواره اعلام کرده‌ایم ما هیچگاه علیه دیگران از سلاح‌‌هایمان استفاده نخواهیم کرد مگر در دفاع از خودمان.»
سابقه گستاخی‌های اروپائیان
«زیگمار گابریل» وزیر اقتصاد آلمان پیش از سفر به ایران و در مصاحبه با رسانه‌های آلمانی بارها سخنان گستاخانه و مواضع مداخله‌جویانه‌اش در امور داخلی کشورمان را تکرار کرده و گفته بود: «سفر به این کشور مسلمان به هیچ وجه بدون جنجال و بحث نیست. هرکس روابط پایداری با ما بخواهد، هرگز نباید موجودیت اسرائیل را زیر سؤال ببرد.»
پس از آن اظهارات انتظار می‌رفت که سفر وی به ایران لغو شود. اما در کمال ناباوری این اتفاق رخ نداد و گابریل به ایران آمد چرا که دولت یازدهم در این تصور بود که برای به ثمر نشاندن درخت برجام این سفرها باید انجام شود. نتیجه این انفعال را حتما به خاطر دارید. گابریل به ایران آمد و در پایتخت کشورمان مواضع مداخله‌جویانه اش را دوباره تکرار و برای ملت بزرگ ایران تعیین تکلیف کرد. او در تهران همان مواضع را دوباره بیان کرد تا به دولتمردان تدبیر و امید ثابت شود که کوتاه آمدن نتیجه‌ای ندارد جز اینکه آنها وقیح‌تر و جسورتر می‌شوند.
تامین کنندگان تسلیحات صدام
این بار هم نوبت به وزیر خارجه فرانسه رسید تا در تهران مواضع مداخله‌جویانه اش را در مورد حقوق مسلم یک ملت تکرار کند. در حالی که رژیم صهیونیستی صدها کلاهک هسته‌ای در اختیار دارد و کشورهایی مثل پاکستان و هند رقابت تسلیحات هسته‌ای در منطقه انجام می‌دهند وزیر خارجه فرانسه در نشست خبری نسبت به آزمایش‌های موشکی کشورمان ابراز نگرانی کرده است. 
این دقیقا همان چیزی است که جزو حقوق یک ملت برای دفاع از خود است و هشت سال دفاع مقدس و تحریم ایران از سوی همین کشورهای اروپایی از جمله فرانسه گویای این حقیقت است که باید برای دفاع از خود توانایی لازم را کسب کنیم. فرانسه در آن ایام به همراه دیگر کشورهای غربی به صدام برای بمباران ایران هواپیما و موشک می‌دادند. در آن سال‌ها فرانسه هواپیماهای «میراژ» خود را برای بمباران شهرهای ایران به صدام می‌داد و از این سو ایران را که مورد هجوم قرار گرفته بود تحریم کرده بودند. 
نشست مشترک اقتصادی ایران و فرانسه
«ژان مارک آیرو» وزیر خارجه فرانسه به منظور انجام سفری دو روزه عصر روز دوشنبه وارد تهران شد. وزیر خارجه فرانسه که صبح دیروز (سه‌شنبه) به همراه محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان برای شرکت در نشست مشترک اقتصادی ایران و فرانسه به اتاق بازرگانی ایران رفته بود، اظهار داشت: «ما می‌خواهیم همکاری دراز مدتی را در زمینه‌های ریلی، بندری، هواپیمایی و انرژی با ایران داشته باشیم.» در حالی که هنوز بانک‌های بزرگ فرانسوی با ایران همکاری نمی‌کنند، آیرو با تاکید بر اینکه احترام به برجام برای فرانسه بسیار مهم است، ادعا کرد: «بعد از برجام همکاری‌های زیادی بین ایران در زمینه کشاورزی و راه و همکاری‌های علمی صورت گرفته است.»
تاکید بر گسترش همکاری‌های علمی 
به گزارش فارس، وی با تاکید بر گسترش همکاری‌های علمی بین دو کشور گفت: «ایران در دنیا در زمینه علمی بسیار خوشنام است و ما می‌خواهیم بین دانشگاه‌های ایران و فرانسه روابط گسترش پیدا کند.» آیرو با بیان اینکه این همکاری‌ها به نفع هر دو کشور است، تاکید کرد: «ما شرکای کمی را داریم که با این سرعت توانسته باشیم با آنها همکاری کنیم و وزاری ما با اتحاد و اراده قوی این امر را پیگیری کردند و این اراده همچنین در طرف ایرانی نیز وجود دارد.»
افزایش مبادلات یا واردات؟!
پس از برجام ایران به وارد‌کننده‌ای از فرانسه تبدیل شده است که به افزایش فرصت‌های شغلی در این کشور کمک کرده است. آیرو با اشاره به افتتاح دفتر بیزینس‌‌فرانس در ایران در سال 2015 عنوان کرد: «روابط‌ اقتصادی ایران و فرانسه بیش از 200 درصد افزایش یافته است و پژو، ایران خودرو و سایپا توانسته‌اند همکاری‌هایی را در زمینه خودرو انجام دهند و رنو نیز به این همکاری‌ها پیوسته‌ است.»
وزیر امور خارجه فرانسه با اشاره به خرید ایران از ایرباس گفت: «اولین فروند از 100 خرید ایران از ایرباس به تازگی تحویل داده شد و من برخی از ایرانیان را دیدم که گفتند ما سوار این هواپیما شده‌ایم و بسیار خوشحال بودند، امیدوارم که بتوانیم قراردادهای دیگر در این زمینه را نیز به سرعت اجرایی کنیم.»
آیرو با اشاره به همکاری‌های کمپانی توتال با ایران اظهار داشت: «توتال جزو اولین شرکت‌های اروپایی است که خرید نفت خام از ایران را آغاز کرده است.»
پس از گذشت یکسال از برجام
در حالی که یک سال از برجام گذشته است و طبق آن قرار بود در همان روز اجرای این توافق تمام موانع بانکی برداشته شود باز هم وزیرخارجه فرانسه آن را به آینده موکول می‌کند. وی با تاکید بر اینکه همکاری ایران و فرانسه آینده خوبی را خواهد داشت، مدعی شد: «موانع بانکی مشکلی اساسی است و زمان مناسبی است که من بگویم که فرانسه چقدر پشتیبانی می‌کند تا این روند سریع‌تر به صورت نرمال درآید.»
آیرو که کشورش در زمان مذاکرات در نقش پلیس بد بیشترین سنگ اندازی را در برابر منافع ایران انجام داد اکنون با اشاره به اعتماد دولت فرانسه به ایران در زمینه تجارت عنوان کرد: «راه‌های مختلفی را اجرا می‌کنیم تا بتوانیم بانک‌های بیشتری را در زمینه همکاری با ایران فعال کنیم.»
مناسبات اقتصادی
محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان که صبح دیروز به همراه ژان مارک آیرو وزیر خارجه فرانسه به اتاق بازرگانی ایران رفت، طی سخنانی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره امام(ره) و شهدا و اشاره به دوستی ایران و فرانسه اظهار داشت: «به شما اطمینان می‌دهم که دیدگاه مشابهی در جمهوری اسلامی ایران برای گسترش روابط همه‌جانبه بین ایران و فرانسه در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، علم و تکنولوژی و همینطور حوزه سیاسی همکاری‌های منطقه‌ای، مبارزه با تروریسم و افراط که خطر مشترک همه ما در منطقه و کل جهان است، وجود دارد.»
ظریف ادامه داد: «حضور همکار خوبم آقای آیرو وزیر امور خارجه فرانسه در این نشست بیش از هر چیز نشان‌دهنده اراده سیاسی دو کشور برای ارتقای روابط دوجانبه به ویژه مناسبات اقتصادی است.»
افزایش حجم مبادلات میان دو کشور به نفع فرانسه و با واردات گسترده ایران همراه بوده است. در این حال ظریف با بیان اینکه در طول سال گذشته تحول بسیار مهم و چشم‌گیری را در روابط اقتصادی داشته‌ایم، تصریح کرد: «میزان مبادلات تجاری دو کشور در 11 ماه 2016 و بعد از اجرایی شدن برجام به یک میلیارد و 700 میلیون یورو رسید که نسبت به سال قبل از آن سه برابر رشد داشته است.»
دیدار وزیر خارجه فرانسه با روحانی
حسن روحانی رئیس‌جمهور کشورمان نیز عصر سه شنبه در دیدار «ژان مارک ایرو»  وزیر خارجه فرانسه روند تقویت همکاری ایران و فرانسه از جمله در حوزه اقتصادی را طی یکسال اخیر ‏روندی رو به رشد ذکر کرد اما در عین حال تاکید نمود که این روند متناسب با امکانات گسترده و بالقوه ‏دو کشور برای همکاری نیست.‏ ‏رئیس‌جمهوری با بیان اینکه برجام، فرصت و فضای خوبی را برای همکاری‌های فیمابین و تعاملات ‏منطقه‌ای و جهانی ایجاد کرد، افزود: «ایران همانطور که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز تایید کرده ‏است، به تمامی تعهدات خود عمل نموده و همه طرف‌ها نیز باید بدون کوتاهی و تاخیر برای اجرای دقیق مفاد آن بکوشند.‏» روحانی تقویت بیش از پیش همکاری‌های بانکی را از جمله اقداماتی برشمرد که باید در این ‏راستا انجام گیرد.‏
‏ژان مارک ایرو وزیر خارجه فرانسه نیز در این دیدار با تاکید بر اینکه پاریس مصمم است سطح ‏همکاری‌های خود را با تهران در همه حوزه‌های مورد علاقه توسعه دهد ، اظهارداشت: «بی تردید ‏تهران را در حالی ترک می‌کنم که فصل نوینی در روابط دو کشور در همه حوزه‌ها گشوده شده است.‏»


  • اسراء محمدی