روشنگری

ما باید پرچم اسلام را در انتهای افق بر زمین بکوبیم.

روشنگری

ما باید پرچم اسلام را در انتهای افق بر زمین بکوبیم.

ما باید پرچم اسلام را در انتهای افق بر زمین بکوبیم.

نویسندگان

۱۸ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۳
دی
این کارشناس آمریکا شناس گفت: طبق آماری که یکی از اقتصاددان‌های آمریکایی تهیه کرده بود بسیاری از میان‌سالان آمریکایی دست به خودکشی می‌زنند اینها با این که وضع اقتصادی خوبی دارند دچار فشار محیط می‌شوند پس اول باید آمریکا را صحیح شناخت ، خوبی‌ها و بدی‌ها را با هم دید بنده خودم به یکی از مسئولان صدا و سیما پیشنهاد کردم که برنامه‌ای درست کنند تا از تلویزیون های خود آمریکا برخی برنامه ها رو برای پخش در رسانه های مان استفاده کنند چرا که کمتر روزی است که من این برنامه‌ها را رصد نکنم و حسرت نخورم که چیزهایی که می‌بینم را مردم هم ببینند.

گروه سیاسی - رجانیوز: از جمله مهمترین برنامه‌های سومین روز برگزاری جشنواره عمار سخنرانی فؤاد ایزدی، کارشناس آمریکا شناسی و استاد دانشگاه در نشست «هنر واقعیت» با موضوع «سوژه‌های جامعه آمریکا برای فیلمسازی» می‌توان اشاره کرد.

به گزارش رجانیوز، ایزدی در این نشست درباره شناخت آمریکا و کار رسانه‌ای درباره آنها گفت: نخستین  نکته ام این است که انصاف را در کار رسانه و مستند رعایت کنیم؛ نه اینکه مثل خانم کریستین امان‌پور که چندی پیش برای تهیه مستندی به ایران آمد تنها سیاه نمایی کنیم!

وی در ادامه گفت: بنابراین نیازی به سانسور نیست اینطور مخاطب ما احساس بهترین نسبت به رسانه پیدا می‌کند چرا که رسانه باید اعتبار داشته باشد وگرنه محتوای آن دیگر تأثیرگذار نیست، هرچند این کار اعتبار بخشی برای یک رسانه کار دشواری است.

ایزدی با اشاره به اینکه خیلی از مردم هستند که نسبت به آمریکا یک شیفتگی عجیبی دارند، گفت: ما مجموعه‌هایی هم در کشور داریم که به آمریکا علاقه دارند با این همه ضربه‌ای که آنها به ما زده‌اند باز هم جمعیتی در کشور هستند که این دعوای ایران و آمریکا را تقصیر ما می‌دانند!

وی با اشاره به واقعیت نمایی در کار رسانه‌ای گفت: مثلا آمریکایی‌ها در نظم خیلی خوب هستند، در خیابان‌های آمریکا نظم مشخص است، مردم پر کار هستند، غذاهای سبک می‌خورند علتش هم این است که مردمشان فقیر نیستند اقتصاد آمریکا هم با همه مشکلات بزرگترین اقتصاد دنیا است. مردم در خیابان به هم لبخند می‌زنند اما بهرحال کار زیاد آنها را به مرور فرسوده هم می‌کند، مستی در بیان آمریکایی‌ها زیاد است.

این کارشناس آمریکا شناس گفت: طبق آماری که یکی از اقتصاددان‌های آمریکایی تهیه کرده بود بسیاری از میان‌سالان آمریکایی دست به خودکشی می‌زنند اینها با این که وضع اقتصادی خوبی دارند دچار فشار محیط می‌شوند پس اول باید آمریکا را صحیح شناخت ، خوبی‌ها و بدی‌ها را با هم دید بنده خودم به یکی از مسئولان صدا و سیما پیشنهاد کردم که برنامه‌ای درست کنند تا از تلویزیون های خود آمریکا برخی برنامه ها رو برای پخش در رسانه های مان استفاده کنند چرا که کمتر روزی است که من این برنامه‌ها را رصد نکنم و حسرت نخورم که چیزهایی که می‌بینم را مردم هم ببینند.

وی در ادامه گفت: چنین نمونه‌هایی در حوزه کتاب‌هایشان هم دیده می‌شود برخی از کتاب‌های آنها در ایران بدون هدف ترجمه می‌شود هر کس برای خود کتابی ترجمه می‌کند برخی از این کتاب‌ها را روبه روی دانشگاه می‌توانیم پیدا کنیم شک نکنید که این کتاب‌ها با پول آمریکایی‌ها ترجمه شده است و هدفمند بوده است البته ممکن است با چند واسطه این اتفاق بیافتد. این بودجه‌ها در آمریکا مصوب می‌شود و مدارکش هم موجود است.

ایزدی با تأکید بر اینکه نیازمند قرارگاه فرهنگی در کشور هستیم که مدیریت واحدی در این عرصه‌ها داشته باشد، گفت: بسیاری از نقاط ضعف ما در این عرصه نشان می‌دهد که طراحی‌های ما در عرصه رسانه‌ای صحیح نبوده است عدم شناخت ما از کشور آمریکا نیز مزید بر علت شده است.

وی خطاب به حضار گفت: من از همه شما دختران و پسران جوان می‌خواهم که اگر تمایل دارید به دانشگاه تهران بیایید و در رشته آمریکا شناسی فوق لیسانس  و دکتری بخوانید و کمک کنید در این عرصه فعالیت بهتری داشته باشیم.



  • اسراء محمدی
۱۳
دی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، موضوعِ تعهد دینی و انقلابی را در کنار تلاش علمی بسیار مهم ارزیابی و تأکید کردند: پیشرفت علمی به تنهایی یک ملت و کشور را سعادتمند نخواهد کرد بلکه همراه شدن حرکت علمی با آرمانهای والای معنوی و انقلابی، زمینه‌ساز به سامان رسیدن مسائل کشور و الگو شدن آن برای منطقه و دنیای اسلام و جهان خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، موضوعِ تعهد دینی و انقلابی را در کنار تلاش علمی بسیار مهم ارزیابی و تأکید کردند: پیشرفت علمی به تنهایی یک ملت و کشور را سعادتمند نخواهد کرد بلکه همراه شدن حرکت علمی با آرمانهای والای معنوی و انقلابی، زمینه‌ساز به سامان رسیدن مسائل کشور و الگو شدن آن برای منطقه و دنیای اسلام و جهان خواهد بود.

گروه اجتماعی - رجانیوز: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) با جمعی از نخبگان و مدال آوران علمی دانشگاه صنعتی شریف دیدار کردند و در این دیدار، مدال‌های کسب شده از سوی نخبگان در مسابقات و المپیادهای کشوری و جهانی به رهبر معظم انقلاب اسلامی اهدا شد.

به گزارش رجانیوز، رهبر انقلاب اسلامی، دیدار با جمعی از نخبگان جوان علمی کشور را، باز شدن پنجره‌ای به سوی یک باغ دلگشا و ورود هوای تازه، و فروزان‌تر شدن امیدها به تحقق اهداف والای نظام و کشور، توصیف کردند و گفتند: من شکرگزار خداوند متعال به سبب وجود جوانهای خوب، صالح و نخبه کشور هستم و این جوانان نیز باید شکرگزار نعمت نخبگی و ظرفیت‌ها و استعدادهای بالای خود باشند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مطالب مطرح شده از جانب نخبگان علمی را مطالبی پخته، صحیح، دقیق و منطبق با آرمانها خواندند و تأکید کردند: هسته‌های نخبگی که همچون گلخانه‌هایی در سراسر کشور پراکنده هستند، قطعاً آینده کشور را سرشار از عطر علم و تجربه و استعداد و تدین و انقلابی گری خواهند کرد.

ایشان با اشاره به فراگیر شدن گفتمان تولید علم در کشور و پدیدار شدن نتایج عملی آن، افزودند: تلاش و حرکت علمی در کشور به هیچ وجه نباید کُند یا متوقف شود بلکه باید با شتاب بیشتری ادامه یابد.

رهبر انقلاب اسلامی مدال‌های نخبگان علمی را بسیار با ارزش و نماد استعداد درونی و هویت والای این جوانان دانستند و خاطرنشان کردند: ارزش معنوی این مدال‌ها بسیار بالاتر از ارزش مادی آن است و به همین دلیل من مدال‌های اهدایی جوانان نخبه را  با کمال میل و با افتخار می پذیرم اما بعد به خود آنان باز خواهم گرداند.

 



حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، موضوعِ تعهد دینی و انقلابی را در کنار تلاش علمی بسیار مهم ارزیابی و تأکید کردند: پیشرفت علمی به تنهایی یک ملت و کشور را سعادتمند نخواهد کرد بلکه همراه شدن حرکت علمی با آرمانهای والای معنوی و انقلابی، زمینه‌ساز به سامان رسیدن مسائل کشور و الگو شدن آن برای منطقه و دنیای اسلام و جهان خواهد بود.

ایشان دلیل شکافها، کمبودها و سستی‌های کنونی بنیان تمدن غرب را با وجود پیشرفت‌های فراوان مادی آن، نبود معنویت و آرمانهای الهی دانستند و گفتند: انحراف‌های گوناگون فکری، عملی و اخلاقی، متلاشی شدن بنیان خانواده، خشونت روزافزون، فساد اخلاقی و خودکشی‌ها در جوامع غربی به‌ویژه آمریکا، ناشی از همین موضوع است، برخی از متفکرین و اندیشمندان آمریکایی صراحتاً به این شکافها و آسیب ها و نبود اخلاق، اذعان می‌کنند.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به خشونت‌های روزافزون در جامعه آمریکا و کشتار به‌وسیله سلاح، افزودند: آدمکشی و رواج اسلحه در آمریکا به یک مشکل جدی تبدیل شده است که علاج آن، توقف استفاده از سلاح در میان مردم است اما به دلیل سلطه مافیای کمپانی‌های اسلحه‌سازی در آمریکا، هیأت حاکمه این کشور جرأت غیرقانونی کردن استفاده از سلاح را ندارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، «اهتمام جدی به آرمانهای دینی و الهی و تعهد انقلابی» را لازمه پیشرفت واقعی کشور دانستند و تأکید کردند: این موضوع باید در همه عرصه‌های کشور اعم از اقتصاد، سیاست، کار علمی، اداره کشور و گزینش مدیران مورد توجه ویژه قرار گیرد.

ایشان سومین عامل برای پیشرفت کشور را، «ثبات و ایستادگی در راه دین و انقلاب» برشمردند و گفتند: انجام کارهای بزرگ همچون پیروزی انقلاب اسلامی و یا موفقیت در ۸ سال دفاع مقدس و همچنین مقابله با فشارها و تعارض‌ها علیه نظام اسلامی، به دلیل انسانهایی بوده است که دارای ثبات قدم و ایستادگی بودند و در مسیر دین و انقلاب دچار انحراف و تزلزل نشدند و از افراد متزلزل در راه دین و انقلاب باید حذر و پرهیز کرد.

 



رهبر انقلاب اسلامی، «حضور جهادی» در عرصه‌های گوناگون، خصوصاً میدانهای تأثیرگذار برای آینده کشور را از دیگر عوامل موفقیت و پیشرفت دانستند و افزودند: اقدام جهادی به معنای خسته نشدن در مقابل سختی‌ها و موانع، و ایمان به مسیر و حرکت براساس فکر و منطق است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نسل جوان کنونی را بسیار توانا‌تر، آگاه‌تر و هوشمندتر از نسل اول انقلاب برشمردند و با اشاره به جنبش دانشجویی تأکید کردند: جنبش دانشجویی به معنای حرکت جهادی در مسیر و در خدمت آرمانهای انقلاب است و نه بر ضد آرمانها سخن گفتن.

رهبر انقلاب اسلامی گفتند: من جوانهای مؤمن و انقلابی را بسیار دوست دارم و از آنها، در هر کجا باشند پشتیبانی می‌کنم و وظیفه رؤسا و مسئولین دانشگاهها و وزرای مربوطه، حمایت مضاعف از جوانان مؤمن و انقلابی در دانشگاهها است.

ایشان همچنین با اشاره به سخنان یکی از دانشجویان نخبه درخصوص ایجاد شرایط لازم برای بانوان نخبه خاطرنشان کردند: مسئولان دانشگاهها باید تسهیلات و شرایطی را فراهم کنند که زنان دانشجو و محقق، علاوه بر انجام کارهای علمی خود، بتوانند وظیفه همسرداری و نگهداری از فرزندان را نیز انجام دهند و مجبور به کنار گذاشتن مسیر علمی خود نشوند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به سخنان یکی از نخبگان علمی درخصوص اقتصاد مقاومتی اشاره کردند و گفتند: اقتصاد مقاومتی یک اندیشه تجربه شده در دنیا است و فقط اختصاص به ما ندارد.

ایشان چگونگی بهره برداری از اقتصاد مقاومتی را منوط به اهداف کشورها دانستند و افزودند: جدای از نحوه جهت گیری و بهره برداری، این موضوع که اقتصاد مقاومتی کشور را در برابر تکانه های گوناگون جهانی اعم از بدخواهانه یا غیربدخواهانه، حفظ خواهد کرد یک اصل پذیرفته شده است.

رهبر انقلاب اسلامی دلیل پیشرفتهای علمی و صنعتی آمریکا در یکصد و پنجاه سال گذشته را، بکارگیری اقتصاد مقاومتی دانستند و خاطرنشان کردند: البته آمریکایی‌ها این اندیشه را در جهت مادی گری و پول بکار گرفتند اما همین تجربه پذیرفته شده جهانی را می توان با جهت‌گیری متعالی‌تری بکار گرفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، امکانات و ظرفیت های طبیعی کشور را بسیار متنوع و گسترده و البته ناشناخته خواندند و تأکید کردند: وجود چنین ظرفیت هایی یک اقبال بلند برای نسل جوان است که با بهره گیری از آنها، کشور را به پیشرفت همزمان مادی و معنوی برسانند.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، دکتر فتوحی رئیس دانشگاه صنعتی شریف با اشاره به نقش برجسته این دانشگاه در پیروزی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و اقتدار و شکوفایی علمی کشور و با بیان گزارشی از دستاوردها و برنامه‌های دانشگاه صنعتی شریف گفت: دانشگاه صنعتی شریف تلاش دارد در پیشرفت و ارتقای علمی پایدار و درون‌زای کشور و مشارکت در حل مسائل ملی، نقش موثر داشته باشد.

در ابتدای این دیدار نیز آقایان:
- مرتضی حسنی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف و دارنده مدال برنز المپیاد فیزیک کشوری
- محمدسعید سرافراز دانشجوی دکترای مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف و دارنده مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری
- مهدی یوسفی برگزیده و فعال اقتصادی جهان اسلام
و خانم سارا مشحون دانشجوی دکترای نانوفناوری و دارنده مدال طلای المپیاد نجوم کشوری و نیز تعداد دیگری از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف دیدگاه‌ها و دغدغه‌های خود را بیان کردند.

مهم‌ترین محورهای سخنان دانشجویان به این شرح است:
- انتقاد از تعارض ساختارهای علمی کشور با جهت‌گیری توحیدی انقلاب اسلامی و لزوم قرار گرفتن حداکثری دانشگاه بر روی ریل انقلاب اسلامی
- امکان‌پذیر بودن تحول در دانشگاه با تکیه بر هسته‌های خودجوش انقلابی و ضرورت اعتماد به جوانان مؤمن
- انتقاد از میدان ندادن به جوانان انقلابی توسط مسئولان
- لزوم اتحاد کشورهای اسلامی و کاهش اتکاء به نظام سلطه با اشتراک‌گذاری مدل اقتصاد مقاومتی
- لزوم انعطاف‌پذیری بیشتر نظام دانشگاهی در رابطه با دانشجویان متأهل و ضرورت فراهم آوردن زمینه‌های تحصیل و اشتغال این دسته از دانشجویان
- ضرورت برنامه ریزی برای ارائه آموزش‌هایی که دانشجویان را برای زندگی توانمند می‌کند
- انتقاد از عدم توازن در انتخاب رشته و ضرورت برگزاری المپیادهای معتبر در همه رشته‌ها
- پیشنهاد راه‌اندازی دانشگاهی در تراز انقلاب اسلامی
- ضرورت اصلاح و تجدید نظر در برخی ساختارها و مبانی برنامه‌ریزی کشور



  • اسراء محمدی
۰۷
دی
آیت الله خامنه‌ای، حادثه ۹ دی را نمونه دیگری از عناصر قدرت نظام برشمردند و افزودند: در آن حادثه بی‌نظیر، هیچ‌ کس دست‌اندرکار نبود و قدرت فکری که شاکله اصلی نظام اسلامی است، مردم را به خیابانها کشاند.
به گزارش مشرق، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سه شنبه) در ابتدای جلسه درس خارج فقه و در آستانه سالروز حماسه ۹ دی ۸۸۸، با اشاره به دشمنی و کینه‌ورزی عملی مستکبران با حاکمیت اسلام و تلاش آنان برای سلب مؤلفه‌های قدرت نظام اسلامی، حادثه بی‌نظیر ۹ دی را از جمله نمونه‌های قدرت جمهوری اسلامی خواندند و خاطرنشان کردند: امروز هندسه تقابل قدرتهای استکباری با جمهوری اسلامی در جهت سلب قدرت مادی و معنوی، و عزم و اراده ملت ایران است و در مقابل، باید این قدرت را حفظ و روز به روز تقویت کرد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به روایتی از پیامبر اکرم(ص)، دستیابی به خیر و سعادت در جوامع بشری را در سایه برخورداری از قدرت دانستند و افزودند: قدرتهای مستکبر همچون امریکا، سعادت جامعه و آنچه را که «ارزشهای امریکایی» می‌خوانند، در جمع‌آوری ثروت و تسلط بر عالم دنبال می‌کنند، اما اسلام، سعادت بشر را در رسیدن به کمالات انسانی و جریان داشتن فکر و عمل قرآنی در تمام اجزاء جامعه می‌داند.
 
حادثه بی‌نظیر ۹دی و قدرت فکری مردم، از نمونه‌های قدرت نظام/ دشمن با حیله‌گری به‌دنبال سلب مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی است 

رهبر انقلاب اسلامی، وجود نظامی برآمده از اسلام و دارای قدرت و نفوذ در مسائل گوناگون منطقه را موجب برانگیخته شدن دشمنی و کینه قدرتهای جهانی خواندند و افزودند: نظام سلطه با هر تفکر و جریان ضد ظلم و تبعیض در دنیا مخالف است، اما زمانی در مقابل جریانی با تمام وجود به معارضه بر می‌خیزد که آن جریان توانسته باشد اقیانوس یک ملت را به حرکت درآورد.

ایشان ریشه توطئه‌ها و دشمنی‌های گوناگون با جمهوری اسلامی را تبلور مخالفت با نظام سلطه در ایرانِ برخوردار از «منابع فراوان طبیعی و انسانی و اقتصادی، حرف و منطق و منبر سیاسی، و ابزار و نیروی لایق نظامی» دانستند و خاطرنشان کردند: جمهوری اسلامی در مقابل این دشمنی‌ها باید بر قدرت خود بیفزاید و علت تأکید مکرر بر افزایش قدرت داخلی و استحکام ساخت داخل نیز همین مسئله است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به لزوم مجهز شدن به انواع قدرت از جمله «قدرت فکری، اقتصادی، اجتماعی و بسیج مردمی» افزودند: به خیابان آمدنِ میلیونها نفر در ۲۲ بهمن با گذشت حدود ۴۰ سال از انقلاب اسلامی، نشانه قدرت نظام اسلامی در بسیج مردمی است که این موضوع در دنیا بی‌نظیر است.

رهبر انقلاب اسلامی، حادثه ۹ دی را نمونه دیگری از عناصر قدرت نظام برشمردند و افزودند: در آن حادثه بی‌نظیر، هیچ‌کس دست‌اندرکار نبود و قدرت فکری که شاکله اصلی نظام اسلامی است، مردم را به خیابانها کشاند و آن حادثه بی‌نظیر پدید آمد.

ایشان با اشاره به ترفند و خدعه دشمنان در سلب مؤلفه‌های قدرت نظام اسلامی، گفتند: دشمن همچون دزدی است که قصد تصرف خانه را دارد اما این‌طور وانمود می‌کند که دلیل دشمنی، سلاحی است که صاحبخانه برای دفاع در دست دارد و اگر آن سلاح را زمین بگذارد، نزاع تمام می‌شود، بنابراین تلاش می‌کند با حیله‌گری و استفاده از انواع روشها از جمله حرف زدن، شوخی کردن، لبخند زدن، و تشر زدن، صاحبخانه را خلع سلاح کند و به خانه وارد شود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای همچنین سعادت و شقاوت را در گروی چگونگی استفاده از قدرت دانستند و در خصوص قدرت ناشی از سلاح هسته‌ای، افزودند: منع سلاح هسته‌ای مبانی بسیار مهم فقهی و عقلانی دارد اما امکان تلاش برای کسب انواع دیگر قدرت در اختیار دولت و ملت قرار دارد.

منبع: دفتر مقام معظم رهبری


  • اسراء محمدی
۰۷
دی
رزاقی: لااقل 10 هزار مدیر فاسد در کشور داریم. 35 درصد وام‌ها را به کارمندان خود می‌دهند. برای اینکه اینها را بفریبند و در اختیار خودشان قرار دهند. برای اینکه اینها را بفریبند و در اختیار خودشان قرار دهند. فقط می‌خواهد مقام بگیرند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق - قسمت ششم برنامه جهان‌آرا با موضوع «کارتن‌خوابی و راه‌حل‌های آن» شب گذشته (77 دی) روی آنتن شبکه افق سیما رفت. به گزارش مشرق، قسمت هفتم برنامه جهان‌آرا در حالی به روی آنتن شبکه افق سیما رفت که این بار موضوعی متفاوت به محل بحث گذاشته شد. کارتن‌خوابی و راه‌حل‌های آن موضوعی بود که این‌بار از دید کارشناسان برنامه مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

دکتر رزاقی استاد اقتصاد دانشگاه تهران که در زمینه اقتصاد اجتماعی و خانواده فعالیت‌های بسیاری انجام داده به همراه محمدحسین بدری به‌عنوان مجری- کارشناس، در این قسمت از برنامه به ارائه نقطه نظرات خود پرداختند.

ارتباط تلفنی با محمدعلی صائب از فعالین دانشجویی سال‌های گذشته در همین زمینه و همچنین ارتباط تصویری با یکی از گرم‌خانه‌های تهران از دیگر برنامه‌های این قسمت از جهان‌آرا بود.

دکتر رزاقی با بیان این مطلب که «28 سال است در نظام اقتصادی کشور شیوه سرمایه‌داری لیبرال آن هم بدترین نوع آن یعنی آمریکای پیاده می‌شود» با انتقاد از اینکه «حتی همین شیوه هم ناقص اجرا می‌شود» افزود: اصل اول الگوی اقتصاد لیبرال این است که همه‌جا از تولید دفاع می‌کند، ولی ما دفاع نمی‌کنیم. اصل دوم این الگو هم این است که اداره کشور باید از اخذ مالیات از ثروتمندان تأمین شود. این کار را هم نمی‌کنیم یعنی از حقوق‌بگیران و مزدبگیران مالیات می‌گیریم، ولی از ثروتمندان نه.

 دکتر رزاقی:مسئولین در به‌دست آوردن ثروت بیشتر «کاتولیک‌تر از پاپ» شده‌اند!
 
متن کامل این قسمت از برنامه جهان‌آرا را از نظر می گذرانید:

بدری: آقای دکتر رزاقی از اساتید خوب و قدیمی دانشگاه تهران هستند. سال‌های سال از ایشان در باره اقتصاد اجتماعی و اقتصاد خانواده مطالب بسیار خوبی شنیدیم. در تلویزیون هم حضور داشتند. حالا بحث کمی فرق می‌کند و ما در حوزه آدم‌های بی‌خانمان یا کارتن‌خواب می‌خواهیم با یک استاد اقتصاد صحبت کنیم.

یک‌وقتی خبری از کسانی که شب‌ها در خیابان بخصوص در شهرهای بزرگ و به‌ویژه در تهران می‌خوابند به ما می‌رسد که مثلاً 100 یا 200 نفر از اینها در سرما مردند. وقتی هوا سر می‌شود ما در منزل بخاری را زیاد می‌کنیم و احتمالاً از وسایل گرمایشی دیگری استفاده می‌کنیم، شب را می‌گذرانیم و فردا دنبال کار و زندگی خود می‌رویم، ولی وقتی کسی که در خیابان است شبی که خیلی سرد می‌شود می‌میرد! به همین واضحی و دقیقی و ما نمی‌دانیم برای آن افراد چکار باید انجام داد. از آقای دکتر رزاقی سئوال می‌پرسم که این افراد چرا بی‌خانمان شدند؟

فرهنگی غیر از فرهنگ گذشت در جامعه حاکم شده است/ مسئولین می‌گویند در آمریکا و فرانسه هم کارتن‌خوابی هست، پس چیز مهمی نیست!

رزاقی: علل مختلفی دارد که بخشی از آن را شما گفتید. بخش دیگری هم برمی‌گردد به اینکه  مگر قبلاً بی‌خانمان نبودند؟ ولی چرا محسوس نبود و در خیابان نمی‌خوابیدند؟ معلوم است یک اندیشه و فرهنگ دیگری بر جامعه حاکم بوده است. خانواده‌ها نمی‌گذاشتند این آدم‌ها تنها باشند و حتی خیلی معمول بوده مسافران وقتی در راه بودند در روستاها و شهرها اینها را می‌پذیرفتند که استراحت کنند. یا اینکه حمایت‌های اجتماعی به‌قدری قوی بوده که احتیاجی نبوده در خیابان بخوابد، ولی اتفاقی افتاده است و آن اینکه آدم‌ها به‌جای «ما» بودن، «من» شدند.
 
این من شدن یک تغییری ایجاد می‌کند که این تغییرات خیلی جاها خود را نشان می‌دهد، چه در سطح کلان و چه در سطح خرد، یعنی ممکن است افراد این‌طور فکر کنند که مشکل خودش است، حالا در خیابان می‌خوابد دیگر! حتی بعضی افراد ممکن است این موضوع را از لحاظ امنیت منزل خودشان منفی بدانند. به‌خاطر همین افرادی که این پدیده را می‌بینند از آن عادی عبور می‌کنند. حالا این در سطح خانواده‌ها است. مسئله مشکل‌ساز شده در سطح کلان کشور است. شهرداری‌ها چکار می‌کنند؟ می‌شود گفت تعداد این افراد زیاد است و این نهاد از پس آن برنمی‌آید. اینکه دلیل نمی‌شود. معلوم می‌شود مسئولین مثل بعضی از ما، به‌صورت جمعی نگاه نمی‌کنند و فکر نمی‌کنیم که این فرد مثل یکی از خویشان ما یا مثل پسر ما می‌ماند. مخصوصاً در سطح مدیران این را می‌بینیم. چون یک فرد معمولی ممکن است این مسئله را نفهمد و به روی خود هم نیاورد، ولی وقتی مدیر شدم فرق نمی‌کند. من انتخاب شدم و به‌عنوان کسی هستم که مسئولیت دارم. اقتضای این مسئولیت این است که جمعی نگاه کنم و فردی نگاه نکنم. به این نگاه نکنم که این پدیده همه جا وجود دارد، در آمریکا و فرانسه و انگلیس هست، اینجا هم هست. اگر این بود به‌نظر می‌آید یک اتفاقی برای مدیران ما افتاده است، یعنی همان‌طور که برای خانواده‌های ما افتاده است، برای مدیران ما هم افتاده است.

دکتر رزاقی:مسئولین در به‌دست آوردن ثروت بیشتر «کاتولیک‌تر از پاپ» شده‌اند! 
 
سود و لذت حداکثری همه زندگی ما شده است/ در کشور ما حتی نظام سرمایه‌داری هم ناقص اجرا می‌شود و افراد به‌جای تولید به دلیلی ترغیب می‌شوند

مدیران ما وقتی به بحث فقرا فکر می‌کنند بیشتر آماری نگاه می‌کنند. یعنی وقتی به بیکاری و فقر فکر می‌کنند این را به‌عنوان یک آمار می‌بینند. احساس این را نمی‌کند که این چه شکلی می‌خوابد، شب تا صبح چکار کرده است یا چرا این اتفاق برای او افتاده است؟ مگر او بنده خدا نیست؟ در نظام سرمایه‌داری عادی است. اعتقادات دینی نیست. خانواده‌هایی که معتقد هستند ممکن است کارهایی کنند، ولی دولت اعتقادی از لحاظ دینی ندارد. بالاخره 28 سال است سیاست‌ تعدیل اقتصادی نظام سرمایه‌داری است که اینجا هم پیاده شده است و هرکس صرف‌نظر از هر محدودیتی غیر از قانون دنبال سود حداکثری خود می‌رود. آن محدودیت‌ها هم دینی و اخلاقی و منافع ملی است، یعنی محدودیت‌هایی که ویژگی انسانی فرد است و اگر آن را از او بگیرید از انسانیت خود تنزل پیدا می‌کند. چون در ایران پیاده شده است یک عده‌ای را تحت تأثیر قرار داده است. هم تربیت‌ها در دانشگاه‌ها و مدارس و هم در خانه، خانواده‌ها دنبال چیزی رفتند که این فرهنگ می‌خواهد، یعنی حداکثر سود و حداکثر لذت، ماشین خود را عوض کنم، مسافرت کنم، غذا از بیرون بیاورم و ... به نسبتی که به این فکر می‌کند خودپرستی و خودخواهی او افزایش پیدا می‌کند و این‌قدر برای خود نیاز ایجاد کرده که احساس می‌کند هرگونه توجه به دیگری او را از رفع نیازهای خود باز می‌دارد.
 
 
نتیجه این رفتار این است که آرام‌آرام نسل‌هایی از مسئولان به‌وجود می‌آید که فقط اختیار می‌خواهند، می‌خواهند درآمد داشته باشند و خرج کنند. به مسئولیت‌ها نمی‌اندیشند. من مسئولم. حتی رئیس‌جمهور ما می‌گوید ایجاد اشتغال ربطی به دولت ندارد، پس به چه کسی ربط دارد؟ اصل 43 قانون اساسی ما می‌گوید که وظیفه دولت است برای همه مسکن، خوراک، پوشاک، اشتغال، بیمه، درمان، بهداشت و آموزش فراهم کند. اصل 43 قانون اساسی ما این را می‌گوید، ولی چند درصد مسئولین ما این‌طور فکر می‌کنند که وظیفه داریم. در نظام سرمایه‌داری فردی موفق است که ثروت ایجاد می‌کند. در کشور تولید ایجاد کنند تا ثروت ایجاد کنند که البته تولید هم نیست، واردات و توزیع و دلالی است.
 

بدری: در ماجرای بی‌خانمان‌ها حدود 13 سال پیش یک ماجرایی پیش آمد و یک جماعتی از  دانشجویان متدین و مشهور به عدالت‌خواهی اساساً با محوریت جریان جنبش عدالت‌خواهی دانشجویی، پنج شب جلوی پنج نهاد مسئول رفتند که به گمانم شهرداری، کمیته امداد، بهزیستی، شاید وزارت کشور و جای دیگر، در زمستان در خیابان خوابیدند، منشأ آن هم خبری بود که گفته شد 200 نفر از کسانی که در خیابان خوابیده بودند در زمستان به‌خاطر سرمای زیاد از بین رفتند. نتیجه این زحماتی که دوستان کشیدند این بود که این گرم‌خانه‌های فعلی تهران تأسیس یا لااقل اگر وجود هم داشت بیشتر شد، ولی یک موضوع دولبه است که احتمالاً اینها کافی نیست و تعداد بیشتری نیاز است. یک شبی با یکی از دوستان در خیابان رفتیم و با تعدادی از کسانی که در بیرون بودند حرف زدیم. خیلی از افرادی که با آنها حرف می‌زدیم معتاد نبودند. می‌گفتند درست است ما نان گندم نخوردیم، ولی معتادینی که در خیابان هستند معلوم است چه‌جوری هستند.
 
 
لبه دوم هم این است که اگر شرایط خیلی فراهم باشد ممکن است تشویق کننده باشد، یعنی مثلاً کسی که قدری مشکل دارد و به‌نوعی تحمل می‌کند یا کسی که در خانواده است و به هرشکلی با هم کنار می‌آیند و یا کسی که در شهری است که می‌گوید اگر به تهران بروم چکار کنم، ممکن است به تهران بیاید، چون در تهران جایی برای خوابیدن هست، غذا هم می‌دهند یا کسانی را به بیکار بودن و معطل شدن تشویق کند. یعنی از یک طرف ما وضعیتی داریم که در زمستان بیشتر به چشم ما می‌آید، آدم‌هایی که در خیابان با شرایط خیلی سخت سر می‌کنند و عده‌ای هم می‌میرند. از آن‌طرف هم اگر گرم‌خانه‌ها خیلی خوب باشد و خوش بگذرد ممکن است موجی از مهاجرت‌های منفی بدتری شکل بگیرد. به نظر می‌رسد این گرم‌خانه‌ها با همه زحمتی که می‌کشند، با کم و کاستی‌ها و خوبی‌ها و نقص‌های‌شان با معلول یک ماجرایی مبارزه می‌کنند. اتفاقی افتاده، افرادی در خیابان هستند که شرایط بدی دارند، یک جایی فراهم شده که اینها از سرما نمیرند. می‌خواهیم علت را پیدا کنیم. چه اتفاقی افتاده مثلاً در 30 سال پیش هم فقر و اعتیاد بوده و هم علت‌های موجبه‌ای که منجر به این ماجراها شده بوده، برای کسی که یک عقب‌افتادگی داشته در خانواده و فامیل یا یک جایی می‌توانسته بماند به‌جای اینکه در خیابان بماند. چه اتفاقی افتاده که این ماجرا ایجاد شده است؟

رزاقی: نگاه ما تغییر کرده است. «ما» نمی‌بینیم، «من» می‌بینیم. بنابراین غیر از من ربطی به من ندارد. فرهنگ سرمایه‌داری پیاده شده است.

بدری: اصلاً چرا نگاه ما تغییر پیدا کرده است؟ما خودمان الگوی اقتصادی داریم، ولی سراغ اقتصاد سرمایه‌داری لیبرال رفته‌ایم؟

رزاقی: به این دلیل که برخلاف چیزی که نظریه‌پردازها می‌گویند ما دارای یک الگوی اقتصادی هستیم که در قانون اساسی ما ذکر شده است. من اصل 43 را مثال زدم. در اصل 44 باید استقلال اقتصادی داشته باشیم. حضرت امام هم در وصیت‌نامه خودشان یک الگوی بسیار قدرتمند معرفی کرده‌اند. اقتصاد مقاومتی رهبری هم این را می‌گوید، یعنی یک نفر نباید فقیر و بیکار باشد و کسی که کار می‌کند بتواند با حقوق آن زندگی کند. فقط هشت ساعت کار کند و بیشتر از آن کار نکند و بتواند به رهبری جامعه اقدام کند. در قانون اساسی، این «ما» است که تقویت می‌شود.
 
در بحث تعاونی که در قانون اساسی هم آمده یعنی یکی برای همه و همه برای یکی. اقتصادی که در کشور پیاده شده اقتصاد سرمایه‌داری از نوع لیبرالی آمریکایی است، یعنی بدترین نوع آن هم پیاده شده است. وقتی این است به‌نظر می‌آید اقدامات دولت عملاً خواسته یا ناخواسته ربطی به قانون اساسی ندارد. ضایعاتی که دانسته یا ندانسته این نوع نگاه برای جامعه به‌وجود می‌آورد، حتی به اندازه‌ای که اقتصاد رفاه غربی به‌وجود آورده هم فکر نمی‌کند، چون درست است که در آنجا طرف را بیمه می‌کنند و سوءاستفاده بیشتری می‌شود، ولی در عوض ضایعات کمتری دارد و روش انسانی بیشتری دارد. آنجا چرا به این موضوع فکر می‌کنند؟ مخصوصاً در زمان جنگ جهانی اول و دوم که اقتصاد رفاهی آنها این‌طور نبود و بعد به‌وجود آوردند، امکان شورش مردم فقیر بود که نظم سرمایه‌داری را سرنگون کنند. چون فقرا زیادند و امکانی ندارد.

بدری: چیزی هم برای از دست دادن ندارند.

مسئولین و اشراف در به‌دست آوردن ثروت بیشتر «کاتولیک‌تر از پاپ» شده‌اند
 
 دکتر رزاقی:مسئولین در به‌دست آوردن ثروت بیشتر «کاتولیک‌تر از پاپ» شده‌اند!
رزاقی: بله، شورشی عمل می‌کنند. برای اینکه این حس را تسکین دهند اقتصاد رفاه را به‌وجود آوردند. انواع بیمه‌ها، انواع خانه‌های سازمانی -که البته در کشور خودمان هم هست- و فراهم کردن امکان حداقلی مثل یک تختخواب. می‌گویند چون فضا این‌گونه شود یک عده سوءاستفاده می‌کنند، اصلاً در برابر وظیفه‌ای که دولت دارد، مسئله سوءاستفاده نیست. ما حتی آن کار را نکردیم و به آن فکر هم نکردیم. آن فرهنگ قدیمی که اگر الان این فرهنگ نبود -که شکر خدا هنوز هست- چقدر از کارتن‌خواب‌های ما می‌مردند؟ الان بسیاری از خانواده‌های ما عملاً از اینها حمایت می‌کنند، ولی دولت خیر. دولت فضای خاصی دارد. فضایی که اندیشه‌های جمعی در آن خیلی ضعیف است. به چیزهای دیگری فکر می‌کند. برای دولت مهم نیست که افراد فقیر هستند و کار ندارند، به این فکر نمی‌کند که شش میلیون تومان هم رهن منزل ندارند. الان هفت میلیون ایرانی هستند که 50 درصد حقوق‌شان را به مسکن می‌دهند. وقتی فضا این‌طور است ذهنیت «کاتولیک‌تر از پاپ» شرایطی فراهم می‌کند که می‌خواهد با سرعت زیاد به جلو حرکت کند و زودتر به آن‌چیزی که می‌خواهد برسد و آن‌وقت فضای جدیدی به‌وجود می‌آید.

بدری: یعنی از الگوی اقتصاد لیبرال جلو زده است.

مسئولین سرمایه‌دار ما به مبانی اقتصاد لیبرالی هم اعتقاد ندارند

رزاقی: اتفاقاً می‌خواستم به این اشاره کنم. اصل اول الگوی اقتصاد لیبرال این است که همه‌جا از تولید دفاع می‌کند، ولی ما دفاع نمی‌کنیم. اصل دوم این الگو این است که اداره کشور باید از اخذ مالیات از ثروتمندان تأمین شود. این کار را هم نمی‌کنیم. از حقوق‌بگیران و مزدبگیران مالیات می‌گیریم، ولی از ثروتمندان نه.

نکته دیگر اینکه این سیاست لیبرالی شرایطی را به‌وجود آورده که آنچه دولتی بوده واگذار شده است، ولی در کنار آن سیاست‌های رفاه بوده است. ما یک اقتصادی داریم که بخش مهم آن دولتی است و برای آن باید مدیران خوبی می‌گذاشتیم که کار کنند، نه مدیری که فکر درآمد خودش است. ما این را هم به بخش خصوصی واگذار کردیم. به چه کسانی؟ در اینجا هم نظارت کامل نبوده است و به‌گونه‌ای نبوده که نتایج درستی داشته باشد. اسم جاهایی هم که واگذار شده فاش نشده است و به نوع کار کسانی هم که وارد این شرکت‌ها شدند دقت نکردیم که چه شرایطی به‌وجود آورده است. پس یک‌باره در مدت کوتاهی بخشی از مردم ما به‌سرعت و مقدار زیادی ثروتمند شدند. بعد این تفکر که می‌شود یک‌شبه ثروتمند شد را چگونه می‌توان در کشوری که انقلابی است نگه داشت؟ در کشوری که کلی جانباز داریم. می‌دانند که نمی‌توانند این شرایط را نگه دارند و ناچار هستند شرایط دیگری به‌وجود بیاورند. به‌جای اینکه از توده‌های مردم حمایت کنند، رو به جلو حرکت می‌کنند. ما در دوران دفاع چکار کردیم؟ مگر چقدر پول داشتیم؟ کسی از گرسنگی مرد؟ هیچ‌کس نمرد. معلوم بود می‌شود این سیستم را پیاده کرد، ولی آن اعتقاد نبود. کسانی هم که اعتقاد داشتند است آن را کنار گذاشتند.

بانک‌های ما هم اعتقادی به تولید ندارند و با دلالی به‌دنبال کسب سود حداکثری هستند/ کسانی در معرض آسیب‌های اجتماعی هستند که انقلاب کردند و حامی نظام هستند

ضایعه‌های دیگری هم داریم. مثلاً ما برای واردات دلار ارزان داریم، چرا؟ وقتی دلار ارزان را برای واردات عرضه می‌کنیم، هیچ تولیدکننده‌ای سودآوری ندارد. پس، از کسانی که واردات می‌کنند حمایت می‌کنیم. این افراد به‌سرعت ثروتمند می‌شوند چون دلار ارزان به آنها داده شده است. از کارهای دلالی و مغازه‌داری‌ها هم مالیات نمی‌گیریم. یکی از نکات مهم دیگر هم این است که بانک‌ها دیگر حمایت از تولید را جزو وظایف خود نمی‌دانند، چون می‌خواهند حداکثر سود را داشته باشند. حداکثر سود در دلالی و واردات و بساز بفروشی است. حداکثر در کارخانه نیست. پس کارخانه‌دار هم باید واردکننده شود. بعد بانک‌ها با پول مردم کاری می‌کنند که سود حداکثر به خودشان برسد. نتیجه چه می‌شود؟ فقر و بیکاری و بی‌خانمانی بیشتر.
 
 
وقتی این‌طور شد آرام‌آرام این فکر به‌وجود می‌آید که آدم‌های توان‌مند آدم‌هایی هستند که از همین فضا به‌سرعت پول‌دار می‌شوند و سرمایه‌های نظام می‌شوند. پس یک دوگانگی به‌وجود می‌آید. افرادی که قله‌های عظیم ثروت را به‌دست می‌آورند و تمام تلاش خود را می‌کنند که آن را حفظ کنند. در همه‌جا هم تأثیرگذار هستند. از رئیس‌جمهور گرفته تا نممایندگان مجلس و قضات و رسانه‌ها. شرایطی به‌وجود می‌آید که همه‌جا حرف اینها را می‌شنوید. کوچک‌ترین اتفاقی که برای اینها می‌افتد مثلاً می‌خواهند از اینها مالیات بگیرند، از اینها وارسی کنند، کلی صدا در می‌آید. حالا کارتن‌خواب‌ها و 12 میلیونی که بیکارند و 30 هزار روستایی که از جمعیت خالی شده است در مجلس نماینده ندارند. ظاهراً آنها نماینده‌ها را انتخاب می‌کنند، ولی آیت‌الله جنتی می‌گوید که در این انتخابات خرید رأی زیاد بوده و من نگرانم در انتخابات‌های آینده نماینده‌های پول‌دارها و ثروتمندها شوند. صدای کسانی که فقیرند شنیده نمی‌شود و انگار کسی نماینده آنها نیست. در رسانه‌های ما همه‌چیز گفته می‌شود به‌جز مسائل قربانیان جامعه. اینها چه کسانی هستند؟ همین‌ها انقلاب کردند. پول‌دارها که انقلاب نکردند. همین‌ها هم الان این نظام را نگه داشتند و در جهان الگو می‌دهند. الگوی اقتصادی هم که در قانون اساسی است، ولی چرا مسئولین اقدامی نمی‌کنند؟ خیلی واضح است. این‌طور نیست که بگوییم نمی‌دانیم. آماری هم تهیه نمی‌کنند. نتیجه چه می‌شود؟ وزیران ما همه انقلابی هستند، ولی باید انقلابی به‌معنایی که عمل کنند باشند. نمی‌توانند استعفا دهند. مرتب صحبت بر سر این است که آنهایی که برنده هستند ثروت خود را زیاد کنند. مثلاً به‌عنوان نمونه فلان وزیر می‌گوید ما باید قیمت مواد اولیه پتروشیمی را پایین بیاوریم. از این صحبت نمی‌کند که چه کنیم تا رشد تولید به‌وجود بیاید آن هم برای مردمی که به‌راحتی می‌توانند در هفت هشت سال ایران را صنعتی کنند تا یک کشاورز هم بیکار نماند.
پس ما با دو گروه روبه‌رو هستیم. یک‌سری افراد که خیلی شیفته خودشان هستند. قدرت هم می‌گیرند و وزیر و وکیل می‌شوند...
 
بدری: با پول!اشرافیتی که الان در ایران به‌وجود آمده برانداز است
 
 
دکتر رزاقی:مسئولین در به‌دست آوردن ثروت بیشتر «کاتولیک‌تر از پاپ» شده‌اند!
 
 
رزاقی: بله، آدم‌ها را می‌خرند. نمونه‌ای که در خود آمریکا هم پیش آمده است. اساتید دانشگاه را می‌خرند. آنها را می‌ترسانند و تطمیع‌شان می‌کنند. در شرایطی قرار می‌دهد که اگر او را به کار دعوت نکنند می‌ترسد که درآمدی نداشته باشد و اقساط خود را نتواند بدهد. اگر او را بازنشسته کنند مثل این است که داغان شده است، چون طوری عمل کرده که می‌خواهد مثل یک اشراف‌زاده زندگی کند. اسامی مختلفی روی این می‌توان گذاشت. رهبر انقلاب به این می‌گویند اشرافیت. ولی آیا اشرافیت به شدت ایران برانداز بوده است؟ اشرافیت قدیم به‌خاطر منافع خودش از هستی ملت و نظام دفاع می‌کرده است. برای همین اولین کاری که آمریکایی‌ها در جریان کودتای 28 مرداد می‌کنند این است که اصلاحات ارضی انجام می‌شود و تمام زمین‌های اشراف را از آنها می‌گیرند که اختیار دست کسانی باشد که نیم‌هکتار زمین دارند و قبل از انقلاب 20 هزار روستا از سکنه خالی می‌شود.
 
وقتی فضا این‌طور می‌شود به‌نظر می‌رسد خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه برای بخش انقلابی ناکارآمدی و خطر به‌وجود می‌آید. بخشی که برده و برنده نظام از نظر اقتصادی شده، بدون اینکه برای این قربانیان بینوا اقدامی کند قدرت بیشتری دارند. برای همین است مدیری به‌وجود می‌آید که 50 میلیون حقوق می‌گیرد و می‌گوید بیشتر از این سهم من است. وزرا و نمایندگان چگونه اینها را می‌شنوند و چیزی نمی‌گویند؟ وقتی فضا این‌گونه است یعنی ما دو نگاه داریم. یک نگاه مربوط به این طبقه است. فراهم شدن امکانات برای این طبقه خیلی خوب پیگیری می‌شود و انعکاس رسانه‌ای هم پیدا نمی‌کند. اگر هم او را مجازات کنیم، بیشتر تشویق است. مثل آن آقایی که 13 سال در زندان بوده و وقتی بیرون آمده می‌گوید ماهیانه 400 میلیون هزینه دارم، یعنی سالی 4 میلیارد و 800 میلیون هزینه کسی است که به‌خاطر فساد در زندان بوده است. اسم این چیست؟ 
ما در شرایط خاصی هستیم. مردم ایران آن کسانی را که قرار است از آنها دفاع کنند کم می‌بینند. مسئولین برای این مردم باید اشک بریزند. می‌دانند نمی‌توانند استعفا دهند، شرمنده شوند. رهبر انقلاب می‌گوید یک جوان بیکار ببینم شرمنده می‌شوم، ما از اینها کم می‌بینیم. خود مردم هم امید دارند اینهایی که در رأس هستند وظیفه خود را انجام دهند تا این اتفاق‌ها نیفتد که برای ایران و ایرانی در زمینه اقتصاد واقعاً خجالت‌آور است. ما به تمام فقرای دنیا الگو می‌دهیم، ولی به‌لحاظ اقتصادی این‌قدر درمانده‌ایم و متن قانون اساسی خود را پیاده نمی‌کنیم.
 
ماجرای خوابیدن یک گروه دانشجویی در زمستان روی کف خیابان و نتیجه دادن آن
 دکتر رزاقی:مسئولین در به‌دست آوردن ثروت بیشتر «کاتولیک‌تر از پاپ» شده‌اند!
 
 
بدری: من فکر می‌کنم در پایین‌دست خیلی منتظریم که کسی برای ما کاری انجام دهد. ویژگی جامعه امروز ایران این است که من اگر چیزی می‌خواهم انگار فرد دیگری وظیفه دارد که آن را برای من فراهم کند. غلط نیست. این وظیفه به عهده افراد گذاشته شده است، ولی می‌شود مثل همان گروهی که در سال 83 حرکتی خودجوش انجام دادند و منشأ اثر شدند حرکت کرد. آقای محمدعلی صائب یکی از افراد آن گروه است که کارشناس‌ ارشد علوم سیاسی هستند و پنج شب در سرما خوابیدند برای آدم‌های بی‌خانمانی که ما رابطه‌ای با آنها احساس نمی‌کنیم. آقای صائب برای ما وقایع آن سال را تعریف کنید که چه شد چنین تصمیمی گرفتید؟

صائب: تجربه من این‌طور شروع شد که یکی از بچه‌ها زنگ زد و گفت هرشب کارتن‌خواب‌ها می‌میرند، بیایید یک‌ کاری انجام دهیم. هفت هشت نفر شاید هم کمتر دور هم جمع شدیم که چه کنیم. راه حل‌های دانشجویی زیاد ارائه شد. به این نتیجه می‌رسیدیم که این راه حل‌ها مفید نیست. آخر جلسه یکی شاید به‌شوخی گفت کف خیابان بخوابیم. این پیشنهاد که روی میز آمد مورد قبول واقع شد. هسته اولیه شش هفت نفر بودیم. گفتیم با همین تعداد می‌رویم. منتهی شب اول هرکسی رفقای خود را صدا زد و شدیم 50 نفر. شب اول با 50 نفر شروع کردیم. فکر کنم اولین شب هم جلوی استانداری تهران بود. کاری از دست ما بر نمی‌آمد و می‌خواستیم صدای این جماعتی که شب در خیابان می‌خوابیدند شویم. آن سال هم زمستان سختی بود، یعنی آن سال آمار از خوابیدن‌ها نبود، از مردن‌ها بود. آمار مرگ و میر در آن سال در تهران به 50 تا 60 نفر رسید. هدف این بود که جلب توجهی کنیم که اینها صاحب و مسئول دارند. ظاهراً هم داشتند. بچه‌ها پیگیری کرده بودند که در مقررات ساماندهی آسیب‌دیدگان اجتماعی وجود دارد. هر بخش از کاری به نهادی سپرده شده است. منتهی سازمان‌ها وظایف خود را انجام نمی‌دادند. یکی مسئول جمع‌آوری بود، یکی مسئول این بود که ببینند اینها بیماری دارند یا خیر، یکی مسئول این بود که مکانی را برای اینها تخصیص دهد، منتهی به هر دلیلی انجام نشده بود. از آن سازمان‌هایی که جلوی درب آنها خوابیدیم چند سازمان مسئول فرستادند که ببینند حرف حساب ما چیست. حرف ما را شنیدند و یک جریانی راه افتاد. منتهی الان که شما این برنامه را پخش می‌کنید، یعنی آن جریان خوابیده و از بیرن رفته است. اینکه شما بعد از 13 سال به من زنگ می‌زنید، به‌خاطر این است که جریان مشابهی بعد از آن 13 سال نبوده است، وگرنه به من زنگ نمی‌زدید و به کسی که مثلاً دو سال پیش کاری کرده زنگ می‌زدید. یعنی حتی در آن بدنه دانشجویی هم اتفاق نیفتاده است.
 
آن سال توانستیم کاری انجام دهیم، ولی از من بپرسید سال بعد برای کارتن‌خواب‌ها چه کردی، با شرمندگی سرم را پایین می‌اندازم و می‌گویم هیچی و آدم‌هایی که مثل من می‌گویند هیچی زیاد هستند. 
 
بدری: آن حرکتی که آن سال اتفاق افتاد بالاخره منجر به اتفاقی شد، هرچند آن اتفاق زیاد بزرگ نباشد، ولی درصدی از این آدم‌ها را مرگ دور می‌کند. وضعیت زندگی آنها تغییر نمی‌کند، ولی وقتی هوا خیلی سرد است می‌تواند جلوی مرگ آنها را بگیرد. به نظر شما چرا در نسل‌های بعدی دانشجویان که بایستی اهل این‌گونه فعالیت‌ها می‌بودند کار خاصی نکردند؟

صائب: تا نمیریم تکلیف از ما ساقط نمی‌شود

صائب: اول این را بگویم از ما هم نگذشته است. تا نمیریم از ما نگذشته است. از بحث سن و سال دانشجویی می‌فرمایید، بالاخره در هر دوره‌ای در حوزه دانشجویی یک جوی غالب می‌شود. آن‌موقع آن جو غالب شد و الان این جو وجود ندارد. یک‌مقدار سیاست‌زدگی هم وجود دارد. الان هم می‌گویم منظورم از 10 سال پیش تا الان است. دانشجوها عمدتاً در حوزه‌های سیاست و فرهنگ دخالت‌های خوبی دارند، ولی در حوزه اجتماع خیلی کم هستند و پیامد آن می‌شود که نمی‌توانند در این زمینه جریان‌سازی داشته باشند.

بدری: شنیدم اخیراً در بعضی جاها مثل مجموعه‌های مردمی مثل مسجد یا بعضی مجموعه‌های فرهنگی سعی می‌کنند به‌قدری که می‌شود به این ماجرا کمک کنند. اندازه آن طبیعتاً خیلی بزرگ نیست، ولی به همان اندازه ما را خوشحال می‌کند که در مسئولیت اجتماعی شراکت داشته‌ایم. 
 
مساجد در به‌وجود آمدن این بحران اجتماعی مسئول هستند/ تغییراتی که در جامعه ما رخ داده در مساجد هم اتفاق افتاده است/ منطقی نیست کارتن‌خوابی نزدیک یک مسجد از سرما بمیرد

صائب: اسم مسجد را آوردید. آقای دکتر رزاقی در باره مسئولیت‌های دولتی خیلی خوب صحبت کردند، ولی به نظر همان تغییراتی که در جامعه ما اتفاق افتاده است در مساجد هم اتفاق افتاده است، یعنی اگر مسجدی است که شب درب آن بسته است و در حوزه استحفاظی آن مسجد کارتن‌خوابی از سرما بمیرد، به‌نظر من باید فردا در باره آن موضوع در مسجد صحبتی شود. البته اینکه می‌گویم صحبت شود تعبیر خیلی خفیفی است و باید اتفاق بزرگی بیفتد. اینکه در اطراف مسجد من درب مسجد بسته بود و یک کارتن‌خواب مرد. این به نظر من منطقی نیست.
 

بدری: طبق فرمایش شما و آنچه که دکتر رزاقی گفتند به‌نظر می‌رسد از بالادست مسئولیت دستگاه‌ها و مسئولیت همه ما است، چون فقط کارتن‌خوابی که امشب در خیابان است نیست. اتفاق‌های اقتصادی خیلی سختی برای مردمی که ظاهراً سر زندگی‌شان هستند می‌افتد. 
آقای صائب می‌گفتند با هفت هشت نفر نشستیم و شب اول با 50 نفر این حرکت را شروع کردیم. ما فکر می‌کنیم حتماً با یک عده و عده‌ای و قدرت بزرگی داشته باشیم، 50 نفر دانشجویی که شاید در امور جاری خودشان هم اختلال وجود دارد، سعی کردند کاری کنند که از آن کار نتیجه هم گرفتند. البته نتیجه‌ای که گرفتند شاید خیلی بیشتر از توانی بود که گذاشتند، ولی اتفاق دیگری در حوزه غیر از کارتن‌خوابی می‌افتد. مثلاً یک نفر با یک هزینه پزشکی خیلی بزرگ مواجه می‌شود که مجبور است همه زندگی خود را بدهد. ممکن است یک نفر با یک عمل پزشکی مواجه شده باشد و مجبور شود خانه‌ای را که در آن زندگی می‌کند بفروشد و این نزدیک می‌شود به بحثی که ما الان در باره آن صحبت می‌کنیم. 
 
اجازه ندادند تشکلی برای حل این آسیب‌ها به‌وجود بیاید
 
 دکتر رزاقی:مسئولین در به‌دست آوردن ثروت بیشتر «کاتولیک‌تر از پاپ» شده‌اند!
رزاقی: این خطر تمام حقوق‌بگیران سطوح پایین را تهدید می‌کند. چون بیمارستان‌ها دولتی شده است. خیلی از پیرمردها و پیرزن‌ها را می‌بینید چون پوشش بیمه دولتی ندارد، نمی‌توانند دندان‌های خود را ترمیم کنند. این نمونه است. اول انقلاب این‌گونه نبود. اگر مغازه‌دار جنس فاسدی می‌داد می‌ایستادند و با او بحث می‌کردند، ولی نکته‌ای که خیلی مهم است آرام‌آرام‌ شرایطی به‌وجود آمد که مردم را از آن شرایط جمعی برای احقاق حقوق خودشان به شکل‌های مختلف بازداشتیم. برای کسانی که می‌خواهند این کارها را انجام دهند، هزینه درست می‌شود و بر اثر تبلیغات به قول نویسنده آمریکایی ویروس سرمایه‌داری را به همه القا کردیم. وقتی این‌گونه شد آن فضایی که شخص بیاید وجود ندارد و اجازه هم ندادیم تشکلی به‌وجود بیاید و گفتیم لزومی ندارد که اینها جلوی جریان غالب سرمایه‌داری بایستند. آنها اجازه دادند و ما اجازه ندادیم.
 
بایستی خود دولت نماینده مردمی شود که قربانی شدند و بیچاره شدند و کم‌درآمد هستند. وقتی این شرایط به‌وجود می‌آید آن تشکلی که می‌خواهد احقاق حق کند امیدی ندارد که وقتی یک‌جایی گفت این حرف من است و 5 میلیون نفر دیگر کسی توجهی کند. این وسط چه کسی برنده است؟ سیستم بهداشتی ما برای یک ویزیت 40 هزار تومان و برای یک عمل 10 میلیون پول می‌گیرد. اینها به‌خاطر این است که نظام سرمایه‌داری لیبرال در کشور ما پیاده شده است. قربانیان انسان هستند و حق زندگی دارند.

بدری: وقتی یک فشاری ایجاد می‌شود، به نظر می‌رسد به همه فشار می‌آید. یعنی آن سرمایه‌دار در بالا یک جوری با پول بازی می‌کند و باعث فشار به همه می‌شود و در این وسط کسی که ضعیف‌تر است بیرون می‌افتد و کارتن‌خواب می‌شود.

ادامه این وضعیت بدبینی به نظام را در پی دارد و نه بدبینی به نظام سرمایه‌داری لیبرال/ افراد فقیر از شدت فقر توان تشخیص دوست و دشمن خود را ندارند
 
رزاقی: اینها صدا ندارند. ولی بالاخره یک روز صدای این موضوع در می‌آید. یعنی اگر خدای ناکرده این وضعیت ادامه پیدا کند افراد نسبت به نظام بدبین می‌شوند و نه نسبت به سرمایه‌داری لیبرال که 28 سال در کشور ایجاد شده است. دشمن خود را از شدت فقر و بدبختی نمی‌توانند بشناسند. نمی‌تواند تشخیص دهد چه کسی یارش است.

بدری: در فشار است و نمی‌تواند این موضوع را درک کند.

رزاقی: چگونه می‌تواند دشمن و دوست خود را تشخیص دهد و همه را به یک چشم نگاه می‌کند و این خطر بزرگی برای نظام است که الان در جهان الگوی آدم‌های فقیر و درمانده شده است، ولی ما نتوانستیم حداقل‌ها را به عزیزان خودمان، صاحبان این انقلاب و محافظین فعلی آن اعطا کنیم. بعضی چیزها را نمی‌توان باور کرد. طرف جانباز است، ولی نمی‌تواند زندگی خود را اداره کند، با مسافرکشی امرار معاش می‌کند. نمی‌تواند برای خودش دارو بخرد. می‌گوید دیر تشکیل پرونده دادم و دیگر قبول نمی‌کنند.

کارکنان یک کارخانه به‌خاطر عدم دریافت هشت ماه حقوق اعتراض می‌کنند و در جواب‌شان آنها را شلاق می‌زنند/ ویروس سرمایه‌داری به همه ما نفوذ کرده است

این گروه‌ها که اکثریت جامعه هستند باید متشکل شوند، ولی چه کسانی اینها را متشکل کند؟ شنیدید مثلاً فلان کارخانه هشت ماه حقوق نداده، بعد اعتراض کردند و در جواب اعتراض به آنها تازیانه زدند و جریمه‌شان کردند. اینها که دشمن نیستند، اینها عزیزان هستند، به ستوه آمدند. اعتراض می‌کنند و آنها را به زندان می‌اندازند. آن هم در جمهوری اسلامی ایران. این چه کسی که این‌گونه تصمیم می‌گیرد؟ مدیری که تصمیم می‌گیرد چه کسی است؟ من فکر می‌کنم با ظلم بزرگی روبه‌رو هستیم. اکثراً هم به‌دلیل آن ویروسی که در ذهن ما است خود را مسئول نمی‌دانیم. وقتی مسئول ندانستیم آخرش می‌شود مثل همان سیستمی که آن آمریکایی می‌گوید، هرکه فقیر است بی‌عرضه است و حقش است. این می‌شود که می‌گویند دوگونه آدم داریم، برده‌دار و برده. برده را می‌توان کشت، ولی برده‌دار یعنی صاحب همه‌چیز. نامزد انتخابات سال 88 گفت که دوگونه رأی داریم، رأی یک شمال‌شهری باید با جنوب شهری فرق کند! اینها چه کسانی هستند؟ مسئولینی هستند که انقلاب اسلامی اینها را رشد داده، ولی این شکلی عمل می‌کنند.

بدری: به‌نظر می‌رسد اینکه می‌گویید ویروس سرمایه‌داری، از یک‌سو به طرف القا می‌کند که این‌گونه می‌شود عمل کرد، پس من هم می‌برم، یک‌طرف هم در بدنه پرجمعیت‌تری از مردم است که می‌گویند ما هم باید مسابقه دهیم.

رزاقی: همه ما مورد تهدید این مسئله هستیم.

بدری: یعنی این ویروس عمومیت پیدا می‌کند.

 دکتر رزاقی:مسئولین در به‌دست آوردن ثروت بیشتر «کاتولیک‌تر از پاپ» شده‌اند!
 
 
رزاقی: نکته‌ای که خیلی مهم است این است اگر آدم‌های معمولی در حال قربانی‌شدن و فریفته شدن هستند و به ویروس سرمایه‌داری مبتلا می‌شوند، شاید خیلی اهمیت نداشته باشد -البته اگر تعداد زیادی از افراد مبتلا شوند مشکل درست می‌شود- اما ما مسئول و مدیر را می‌گوییم. مسئولین ما باید یک‌سری ویژگی داشته باشند. به قول امام باید خودشناس باشند. چون همه ما در خطر انواع وسوسه‌ها هستیم. اگر خودشناس نباشیم امکان ندارد در برابر وسوسه‌ها مقاومت کنیم. وقت نمی گذاریم، بلد هم نیستیم، انتخاب هم می‌شویم، حالا باید شروع کنیم به آنچه را که ما می‌گویند تأمین کنیم. برای چه کسانی؟ کسانی که ما را انتخاب می‌کنند و از ما دفاع می‌کنند. لااقل 10 هزار مدیر فاسد در کشور داریم. 35 درصد وام‌ها را به کارمندان خود می‌دهند. برای اینکه اینها را بفریبند و در اختیار خودشان قرار دهند. 
 
بدری: یعنی حداقل آن کارمند را بی‌اثر و با خود همراه می‌کند.

رزاقی: بله، خود این شرایطی به‌وجود می‌آورد که طرف نخواهد اینها را ببیند. آماری هم تهیه نمی‌کند. می‌گوید هفت میلیون ایرانی بیکار ارادی هستند، چون نرفتند در آن اداره اعلام کنند بیکار هستند! آمار نمی‌دهند، وقتی هم می‌دهند این‌گونه می‌دهند. نتیجه چه می‌شود؟ حساسیت به‌وجود می‌آید. بعد هم درصد می‌دهند. این یعنی چه؟ باید بگویید چند انسان. همه اینها انسان هستند و با بقیه برابرند. شما اینها را جمع می‌زنید و می‌گویید آمار بیکاری 12 درصد شده است. همه اینها برای فریب است. غربی‌ها هم دارند این کار را انجام می‌دهند، ولی آنجا پذیرفته شده است، چون دین و آئین و اخلاقی نیست. آنهایی هم که هستند به آن فضا عادت کردند. 200 سال هم دین‌زدایی کردند. اما اینجا جمهوری اسلامی است. یک انقلابی بعد از 1400 سال رخ داده که همه بخصوص مسئولان وظیفه دارند از گرسنگی یک‌نفر هم چشم‌پوشی نکنند. وقتی فضا این است به‌نظر می‌آید ما برای اصلاح وضعیت امیدی به توده‌های مردم نداریم. موقعی خودجوش می‌شوند که خیلی عصبانی هستند و دیگر نمی‌دانند چه می‌کنند. 
بدری: آن هم قابل پیش‌بینی نیست.

مسئولی که کاری از دستش بر نمی‌آید باید استعفا دهد
 
رزاقی: خدا نکند چیزی اتفاقی پیش بیاید. غربی‌ها هم به همراه پیاده‌نظام داخلی‌شان آماده هستند تا اینجا سوریه شود. قبل از اینکه به این نقطه برسد مردم باید بدانند چه کسی دوست‌شان است. چرا این‌قدر می‌گویند سپاه چکار می‌کند؟ یاران اصلی انقلاب همان‌ها هستند، ولی طوری وانمود می‌کنند که اینها نمی‌گذارند ما برای شما کار ایجاد کنیم. دروغ! نتیجه چه می‌شود؟ با یاران و عزیزان خود وقتی لازم شد می‌جنگد. آن‌وقت آن عزیزان با این قربانیان چه می‌کنند؟ امام می‌فرمایند مبادا آن روزی بیاید که مردم عزیز بیایند حرکتی شکل دهند و بعد کسانی که خودشان انقلاب کردند قربانی شوند. این نکاتی است که اندیشیده شده است. اما مسئولان ما چه می‌کنند؟ انگار نه انگار مسئول است. فقط می‌خواهد مقام بگیرد. نتیجه چه می‌شود؟ این کارها روی زمین می‌ماند و بعد مدام فضاسازی می‌کنند. از رسانه‌ها استفاده می‌کنند تا مردم نفهمند دوست و دشمن‌شان چه کسی است. 


  • اسراء محمدی
۰۷
دی


گناه بزرگی که برخی از دست اندرکاران فتنه در کشور انجام می دهند، امیدوار کردن دشمن است. دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذی در بین مردم، در بین عوامل گوناگون و در بین مسئولان نظام باز کند.

به گزارش مشرق، محسن پیرهادی عضو شورای  شهر تهران نطق پیش از دستور امروز خود را به حماسه 9 دی اختصاص داد؛ فتنه ای که به گفته پیرهادی، کوچک و بزرگ دشمنان ملت و نظام در داخل و خارج با تقسیم کاری دقیق، متحد شده بودند:

انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با نصاب مشارکت 85 درصدی و حضور 40 میلیونی رأی دهندگان، سنگین تر از آن بود که بدخواهان خارجی و داخلی نظام اسلامی بتوانند از کنار آن بگذرند و دندان های به هم فشرده شده از حقد و کینه شان را نمایان نکنند. همان ها که از مدت ها پیش برای چنگ انداختن به چهره ی مظلوم اما مقتدر نظام مقدس جمهوری اسلامی نقشه ها داشتند.

نقشه ی دشمن به حدی جامع و گسترده بود که از بزرگترین خبرگزاری های جهان تا فلان رئیس جمهور و رئیس مجلس و نخست وزیر سابق گرفته تا حتی کارمندان فلان شرکت دولتی و حتی دانشجویان فلان دانشگاه کوچک را شامل می شد. در این طرح جامع، حتی برای آن سناتور آمریکایی هم نقشی در نظر گرفته شده بود، آنجا که عکس دختری که ادعا می کرد توسط پلیس ایران کشته شده و بعداٌ معلوم شد چنین فردی وجود ندارد را پشت سر خود نصب کرد و در حین سخنرانی اش در مظلومیت معترضان ایرانی اشک ریخت.

فتنه، تمام عیار و پیچیده بود و تمام نقاط قوت و ارکان نظام را هدف گرفته بود. چه اینکه از هر فرصتی برای فتنه انگیزی استفاده می کرد و نماز جمعه، روز قدس، 13 آبان و 16 آذر 88 را به صحنه ی اختلاف و هرج و مرج تبدیل کرد. این البته خود از لطایف الحیل روزگار است که چگونه می شود روز قدس یا 13 آبان که روز ملی استکبارستیزی است و یا 16 آذر که مردم، شاهد کشته و مجروح شدن تعدادی از دانشجویان در اعتراض به آمریکا بودند، جولانگاه عده ای باشد که شیطان بزرگ، تمام قد پشت آنها ایستاده است. همانطور که بعدها آن مقام ملعون اسرائیلی گفت: « سبزها بزرگترین سرمایه ی ما در ایران هستند.»

عموم مردمی که برای استمرار و دوام نظام اسلامی رنج کشیده و خون داده بودند از این وضع خسته بودند. مظلومیت نظام اسلامی تا به آنجا پیش رفته بود که حتی در مجمع بین المجالس اسلامی، نماینده ای در جمع، خطاب به نماینده ی ایران گفته بود:

«شما در کشورتان دموکراسی ندارید» و این وقتی دردناک تر است که بدانیم او به نمایندگی از دولت حسنی مبارک به این مجمع آمده بود. هیلاری کلینتون بعدها در خاطرات خود نوشت که در آن هنگام شبکه ی اجتماعی توییتر می خواست فعالیتش را به علت توسعه و بروزرسانی، مدتی متوقف کند که از آنها خواستیم برای تقویت اثرگذاری بر فضای داخلی ایران فعالیتشان را ادامه دهند. حتی شبکه­ی خبری بی بی سی فارسی بنگاه خبرپراکنی انگلیس، تنها 6 ماه قبل از انتخابات 88 فعالیت خود را آغاز کرده بود.

همه ی اینها پیش می رفت تا اینکه جریان فتنه، بزرگترین اشتباه راهبردی خود را مرتکب شد و به تعبیری خودکشی کرد. از دو هفته مانده به روز عاشورا، رسانه های خارجی تمام تلاششان را کردند که ظهر عاشورا، صحنه­ی آشوب و اغتشاش عده ای فتنه گر باشد و اتفاقا موفق هم شدند، غافل از آنکه این مردم ولایت مدار با حسین (ع) پیوندی ناگسستنی دارند و با رمز یاحسین قیام کردند، با رمز یاحسین انقلاب شکوهمند اسلامی را به سرانجام رساندند و میدان های سخت مانند دفاع مقدس را به حماسه تبدیل کردند. فتنه گران نمیدانستند که هلهله گران ظهر عاشورا از سال 61 هجری گرفته تا 88 شمسی، ملعونان و منکوبان همیشه ی تاریخند و این ننگ ابدی از پیشانی آنها پاک نخواهد شد.

دیگر کسی حاضر نبود کوتاه بیاید، حجت بر همه تمام شده بود و «کشتی نجات حسین» حتی راه را به اندک فریب خوردگانی که واقعا از سر ندانستن به اشتباه افتاده بودند، نمایان کرد.

9 دی همه آمده بودند، پیام همه ی مردم هم همان بود که آن دختر شهید بر روی پلاکارد کوچک خود نوشته بود: « گرگ ها خوب بدانند، اگر پدر رفت، تفنگ پدری هست هنوز».

راهپیمایی میلیونی 9 دی که تدارکی هم برای آن نشده بود و در فاصله ی 3 روز بعد از عاشورا برگزار می شد، سیل عظیم و خروشان بود که طومار فتنه گران و دنباله های داخلی و خارجی شان را در هم پیچید و آنها را یکبار دیگر به این فکر انداخت که واقعا چه چیز است که تمام نقشه های 3 دهه ی گذشته ی دشمن را نقش برآب می کند.

رمز پیروزی اما همان است که 9 دی را 9 دی کرده، 9 دی تجلی کیمیای حسین در نهضت خمینی است. همان نهضتی که امروز پرچمداری مقتدر و مدبر دارد هم او که فرمود: « یکی از خصوصیاتی که در حادثه 9 دی هست که باز آن را کاملاٌ به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئله عاشوراست. یعنی در حوادث اول انقلاب هم محرم پیش آمد و امام آن نکته ی عظیم و عجیب تاریخی را بیان کردند. ماهی که خون بر شمشیر پیروز است.»

روز نهم دی به همگان یادآوری کرد که باید جبهه ات را مشخص کنی؛ در جبهه علی ایستادی یا جبهه معاویه؟ بله؛ کسی که با علی بیعت نکند، لاجرم زیر بیرق معاویه خواهد رفت. حق یعنی علی و باطل یعنی معاویه. تردد بین حق و باطل، خیلی پیچیده و نشدنی نیست، بلکه به کرات در طول تاریخ و در ایام معاصر، این آمد و شد بین جبهه حق و باطل را دیده و شنیده ایم. از کسانی خوانده ایم که نزدیک ترین افراد به پیامبر اکرم (ص) بوده اند ولی در دوران امیرالمؤمنین (ع) یا ساکت شدند یا علناً معارض و در تقابل بوده اند. از کسی که نتوانست حق را بین علی و بعضی از صحابه پیدا کند و مجبور شد به مرزها برود تا فقط با کفار، مقابله کند. حال آنکه اوضاع فتنه، یعنی غبارآلودگی فضا یعنی:

إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ. فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ، وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى.

همانا آغاز پدید آمدن فتنه ها، هوا پرستى، و بدعت گذارى در احکام آسمانى است، نوآورى هایى که قرآن با آن مخالف است، و گروهى «با دو انحراف یاد شده» بر گروه دیگر سلطه و ولایت یابند، که بر خلاف دین خداست.

پس اگر باطل با حق مخلوط نمى شد، بر طالبان حق پوشیده نمى ماند، و اگر حق از باطل جدا و خالص مى گشت زبان دشمنان قطع مى گردید. امّا قسمتى از حقّ و قسمتى از باطل را مى گیرند و به هم مى آمیزند، آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره مى گردد و تنها آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند یافت.

9 دی روز این جناح یا آن جناح نیست. 9 دی روز همه ی مردم ایران در پیوند و بیعت با ولایت است و از همین روست که باید بزرگ داشته شود. فتنه ی 88 هم با تمام آن برنامه ریزی و هماهنگی خارجی و داخلی بساطش جمع شد اما به فرمایش رهبری فرزانه ی انقلاب « فتنه ی سال 88 برای ما یک زنگ بیدارباش بود که اگر ما خواب برویم، دشمن بیدار است و علیه ما توطئه خواهد کرد.»

اما ارتباط 9 دی 88 با امروز چیست؟ « گناه بزرگی که برخی از دست اندرکاران فتنه در کشور انجام می دهند، امیدوار کردن دشمن است. دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذی در بین مردم، در بین عوامل گوناگون و در بین مسئولان نظام باز کند.» این سخن صریح مقام معظم رهبری باید نصب العین همه باشد. نکند که عملکرد ضعیف ما در اقتصاد، دفاع ناکارامد ما از حریم فرهنگ جامعه و یا لبخند توأم با اعتماد ما به اجانب در عرصه ی بین­ الملل، دشمن را امیدوار کند...

استبعادی ندارد اگر بگوییم افرادی در فتنه 88 و مابعد آن در جبهه معاویه بودند. آنان به فرمایش رهبر معظم انقلاب، مرتکب گناه نابخشودنی شدند. آنان مشمول لطف و رحمت خدا نشدند و نجات نیافتند و آن هم به خاطر لجاجت و اصرار بر آن گناه بزرگ بود.

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست

از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند


  • اسراء محمدی
۰۶
دی

     


راز دفاع وزیر 1000 میلیاردی از مدیران نجومی

وزیر صنعت با بیان این که حقوق‌های نجومی اولویت اصلی کشور نیست کل ماجرا را به ۲میلیارد حقوق گرفته شده توسط برخی مدیران محدود کرد و گفت : آیا کشور گیر این 2 میلیارد تومان است؟



سرویس سیاسی-

محمدرضا نعمت‌زاده عصر روز شنبه در جلسه بررسی مسائل و مشکلات بخش صنعت، معدن و تجارت خراسان جنوبی به دیدار هفته پیش خود با رئیس سازمان بازرسی کل کشور اشاره کرد و توضیح داد: یکی از بحث‎هایی که پیش آمد بحث حقوق‎های نجومی بود که وی گفت؛ در این زمینه ما هیچ موردی را خلاف مقررات نیافتیم و اگر شخصی بیشتر گرفته بر اساس نظام‎بندی بوده است ولی از لحاظ قانون و مقررات خلافی نیست.
وزیر صنعت اعلام کرد: به‌ خاطر این افراد کل کشور را به هم ریخته‌ایم و از صبح تا شب به‌دنبال خلاف کارانیم که پس بدهند فقط به خاطر اینکه 2 میلیارد تومان را پس بدهند، آیا کشور گیر این 2 میلیارد تومان است؟
نعمت‎زاده بیان داشت: خودمان را سرگرم این مسائل کرده‎ایم و از مسائل اصلی کشور مانند صادرات‌، عمران‌، آبادی‌، توسعه‌، اشتغال و رونق دور شده‎ایم گرچه دلمان می‎خواهد به این مسائل رسیدگی کنیم ولی زمانی که درگیر مسائل پیش پا افتاده هستیم به این امور نمی‎رسیم.
این فیش‌ها طبیعی است!
البته این اولین باری نیست که نعمت زاده درباره حقوق‌های نجومی سخن می‌گوید و آن را امری عادی و پیش پا افتاده می‌داند‌، وی چند ماه پیش نیز دریافت و پرداخت چنین حقوق‌هایی را امری رایج در دنیا اعلام کرده بود!
وزیر صنعت 22 تیر ماه سال جاری در نشستی با فعالان اقتصادی در اتاق بازرگانی یاسوج گفته بود: به دوستان در هیئت دولت عرض کردم که بگذارید فیش حقوقی‌ام را منتشر کنم تا مردم بدانند ما به عنوان وزیر حقوقمان چند است.
وی افزود: دوستان نپذیرفتند و گفتند اگر شما این کار را بکنید تبدیل به یک «مد» می‌شود و «مد» شدن این موضوع هم درست نیست.
وزیر صنعت وجود برخی فیش‌ها با حقوق‌های بالا در دنیا را طبیعی خواند و اظهار داشت: به نظر ما نیازی به این همه سر و صدا نبود و وجود چنین فیش‌هایی هم مرسوم است.
نعمت‌زاده گفت: بانک‌های سراسر دنیا قوانین خاص خود را دارند و کشور ما نیز قوانین خود را دارد. ما معتقدیم نیازی به این همه سر و صدا نبود.
وی با خنده افزود: نمی‌دانم حقوق آقایان نماینده‌ مجلس چند است و قطعا فیش‌های این عزیزان نیز بالا و پایین دارد.
غیراصلی و حاشیه‌ای خواندن حقوق‌های نجومی از سوی وزیر هزار میلیاردی دولت امری طبیعی به نظر می‌رسد، بدیهی است وزیری که خود دارایی نجومی دارد حقوق‌های نامتعارف برخی مدیران را طبیعی می‌بیند که ارزش پیگیری ندارند!
قرار نیست
 کسی مجازات شود!
وزیر دادگستری نیز در جمع خبرنگاران درباره موضوع فیش‌های حقوقی نیز گفت: هیچ قوه‌ای برای قوه دیگری نمی‌تواند شرط بگذارد وظیفه‌ای بود دولت تلاش کرد وظیفه خود را انجام دهد که خوب هم عمل کرد. باید بدانیم که قوه قضائیه مسئول عملکرد مالی دولت نیست دیوان محاسبات مسئول است.
وزیر دادگستری گفت: اگر سازمان بازرسی هم به چیزی رسیده طبق قانون پیگیری کند‌، همه تلاش کردیم به نظام اداری خود توجه کنیم؛ البته نظام اداری هم مشکلی بود که این نیشتری برای قرار دادن در بستر نظام اداری سالم بود.
پورمحمدی گفت: نظام اداری کشور باید اصلاح شود. ضعف‌های بسیاری داشته و دستاورد خوبی نداشته، همین حقوق‌ها نشان داد دستاوردمان کم بوده است.
وی افزود: دولت به کم توجهی خود اعتراف و عذر خواهی کرد و تلاش فراوانی برای جبران انجام داد که باید قدردانی کرد. دولت با عزم جدی وارد این مسئله شد، به مجلس پیشنهاداتی داد، سقف حقوق تعیین کرد و با جدیت اجرا می‌شود.
وزیر دادگستری گفت: قرار است اصلاح شود نه اینکه پرونده تشکیل شود و ٥ نَفَر مجازات شوند مانند قاچاق و اعتیاد که باید قاچاق و اعتیاد کم شود.
وزیر دادگستری پیش از این در 26 مهر ماه سال جاری نیز در حاشیه روز جهانی استاندارد در پاسخ به سوالی در رابطه با برخورد با گیرندگان حقوق‌های نجومی گفته بود: تا تکلیف قوانین ناموزون و غیر منصفانه را روشن نکنیم نوع برخوردمان هم غیرمنصفانه خواهد بود؛ نخست باید قواعد را اصلاح کنیم تا مجازات‌های منصفانه تعیین شود؛ دولت نیز در این رابطه ورود پیدا کرده و کارهای زیادی را انجام داده است.
سخنان وزیر دادگستری مبنی بر این که قرار نیست مدیران نجومی مجازات شوند و یا برخورد با این مدیران منوط به اصلاح قوانین است. محول کردن انجام وظیفه قانونی نهادهای نظارتی به انجام یک فعل محال و یا زمانبر بوده و طبیعی است که تا قوانین ناموزون اصلاح شوند مدیران نجومی خود را با بیت‌المال فربه کرده‌اند.  
پرونده‌ای که
دولت آن را بست!
بر اساس آن چه که دولتمردان در چند ماه گذشته از آن سخن گفته و یا انجام داده‌اند مشخص می‌شود که اعتقادی به تخلف بودن چنین فساد و حرامخواری‌هایی ندارند‌، چنان که سخنگوی دولت در نشست خبری 23 آذر ماه جاری در پاسخ به سؤالی در زمینه حقوق‌های نجومی گفت: این موضوع بارها بررسی شد و دیدند از 93 هزار و 470 نفر، تنها 397 نفر بیش از 20 میلیون تومان دریافت کرده‌اند. پرونده حقوق‌های نجومی و غیرمتعارف بسته شده است، همه متخلفان دریافت‌های غیرمتعارف را پس دادند، تنها دو نفری که مبالغ دریافتی خود را پس ندادند، بازداشت هستند.
وی ادامه داد: کل عدد نجومی که می‌گویند 23 میلیارد تومان است. البته اگر کسی یک ریال هم ناحق گرفت، باید برخورد شود ولی از نظر ما موضوع روشن است.
نوبخت در ادامه اظهار داشت: شاید عده‌ای بخواهند این 397 نفر را در شهر بچرخانند و 397 چوبه دار هم به‌پا کنند. خواهش می‌کنم این نوع مسایل را محل مناقشه اختلافات سیاسی نکنید.
نوبخت گفت: دیوان محاسبات نزدیک به 94 هزار پرونده از مدیران را بررسی کرد و متوجه شدند 397 نفر حقوق بیش از 20 میلیون گرفته‌اند. این اشخاص می‌گویند ما طبق قوانین مجلس، این حقوق را گرفته‌ایم. دادستانی دیوان محاسبات این اشخاص را مجرم نمی‌داند. ممکن است به اندازه تمام نفوس و خلایق و تمام کارمندان قوه مجریه، عدد اعلام شود. ممکن است علیه همه شکایت شود. ولی ما هم عدد و رقم حقوق دیگران را داریم ولی فعلا این بحث به دولت محدود شده. از قوه قضائیه خواهش می‌کنم هر کس جرمی در این ارتباط مرتکب شده، اطلاع‌رسانی شود. در بودجه 96 قرار شده همه حقوق‌ها در سامانه مشخص شود و همه دستگاه‌ها باید در خزانه‌داری کل حساب داشته باشند و آن هم شفاف شود.
مسئله اصلی کشور چیست؟
سخنان نعمت‌زاده مبنی بر این که مسئله اصلی کشور حقوق‌های نجومی برخی مدیران نیست بلکه امور دیگری است از منظرهای متفاوتی قابل بررسی است‌، نخست آن که مشکلات اصلی کشور و حل آن‌ها متوجه کسانی است که درگیر حرامخواری شده و به خاطر کارهای نکرده حقوق‌های نجومی می‌گیرند.
در حالی که مردم درگیر مشکلات بزرگی چون بیکاری و فقر هستند. مدیرانی در کشور وجود دارند که ماهیانه صدها میلیون حقوق دریافت می‌کنند و این اضافه بر رانت‌هایی است که به خاطر اتصال به قدرت از آن برخوردارند‌، وام‌های کلانی که تنها با یک چک دریافت و پرداخت می‌شود و زمانی که این وام‌های بدون پشتوانه و ضمانت‌های جدی و قاطع به بیت‌المال باز نمی‌گردد فریادها به آسمان بلند می‌شود.
مشکلات اصلی کشور از سوی کسانی به مردم تحمیل می‌شود که روحیه اشرافیگری آنان را از انجام وظایف محوله بازداشته است‌، مدیرانی که چند روز دنیا را مغتنم می‌دانند و در عین حال گذرا که بایستی در آن چند روز سهم خود را از سفره ای که پهن شده است برچینند و نوبت به دیگری واگذارند!
نکته مهم دیگر آن که اکثریت فساد‌ها از جمله فساد عظیم صندوق ذخیره فرهنگیان از سوی مدیرانی صورت گرفته و یا این مدیران متهمان ردیف اول آن هستند که از گیرندگان حقوق‌های نجومی بوده‌اند. در برخی موارد از جمله مدیر معزول بانک رفاه نهادهای نظارتی بر متخلف و متهم بودن این افراد شهادت داده بودند ولی با وساطت و معرفی نزدیکان رئیس‌جمهور به مدیریت این بانک منصوب شده بودند و حال چگونه می‌توان تصدی‌گری چنین مدیرانی را که منشأ تخلفات فراوان دیگری نیز شده‌اند و خواهند شد پیش پا افتاده و موضوعی فرعی دانست‌؟!
مسئله دیگر آن که تاکنون بارها مسئولین دولتی پرداخت یارانه به مردم را مصیبت عظمی دانسته و از انجام آن اظهار ناتوانی کرده‌اند حال چگونه وقتی حقوق مردم را نمی‌توانند پرداخت کنند مدیرانی دریافت‌های نجومی از بیت‌المال داشته باشند و پرداخت و دریافت این حقوق‌ها مسئله‌ای فرعی و پیش پا افتاده خوانده شود؟!
جالب آن که ابراهیم اصغر‌زاده فعال سیاسی اصلاح‌طلب 16 مرداد سال جاری در مصاحبه با اعتماد گفته بود: دولتی که به مردم می‌گوید ٤٥ هزار تومان یارانه نگیرید تا بتوانیم برنامه‌های توسعه را پیش ببریم از آن سو نمی‌تواند به مدیرانش بگوید شما هم باید فداکاری کنید. اینجاست که فاقد صلاحیت اخلاقی می‌شود. آن‌وقت دولتی می‌شود که از طبقه خاص و منافع طبقه خاصی حمایت می‌کند اما منافع توده‌های مردم را نمی‌تواند بفهمد. دولت دائما ناله می‌کند که من مجبور هستم هر ماه یارانه بپردازم اما هیچ حواسش نیست چه مقدار قاچاق در کشور هست و چه مقدار حقوق‌های آنچنانی دارد حیف و میل می‌شود.
آیا این حقوق‌ها پیش پا افتاده است؟!
نعمت‌زاده از سوی دیگر علاوه بر این که موضوع حقوق‌های نجومی را مسئله‌ای فرعی و نه اصلی می‌داند آن را پیش پا افتاده نیز می‌خواند.
برای این که مشخص شود این حقوق‌ها پیش پا افتاده بوده و یا نه کافی است به تعداد مدیرانی که چنین حقوق‌هایی را و به مدت چند ماه و سال دریافت کرده‌اند و این که مسئولین دولتی این حقوق‌ها را قانونی دانسته اند توجه کنیم.
نکته مهم آن که دولتمردان علاوه بر این که چنین حقوق‌هایی را قانونی دانسته و خوانده‌اند در تعداد مدیران نجومی نیز آمار درستی ارائه نکرده‌اند.
در کمتر از دو ماه پس از انتشار گزارش‌های مربوط به حقوق‌های نجومی مسئولان دولتی آمارهای متناقضی از تعداد مدیران متخلف ارائه کردند که طیفی از ۱۳ نفر تا ۳۰۰ نفر را شامل می‌شد. گاهی۱۳، گاهی۴۰ و گاهی ۳۰۰ نفر؛ و جالب آنکه هیچ‌یک از آنها نیز سایر آمارها را تکذیب و رد نمی‌کردند!
22 تیرماه محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت در نشست ‌خبری‌ هفتگی‌اش با خبرنگاران گفت: «مستندات اجرای این ارقام حقوقی متاسفانه در مقررات بوده است و الان حدود 13 مدیر یا استعفا دادند یا برکنار شدند.»
چند روز بعد روحانی 27 تیرماه در جمع مردم کرمانشاه درباره تعداد مدیران متخلف آماری ارائه داد که بنا به گزارش ایرنا از این سخنرانی «در میان 8 میلیون حقوق‌بگیر شاغل و بازنشسته در کشور حدود 100، 200 و یا 300 نفر تخلف مرتکب شده‌اند و این نشان می‌دهد که تعداد انگشت‌شماری از مدیران تخلف کرده‌اند و بقیه مدیران و کارکنان ما پاک و زحمتکش هستند و نباید تخلف چند 100 نفر را به همه تعمیم بدهیم و این را گسترش بدهیم برای جمعیت بزرگ مدیران فعال و پاک سرزمینمان.»
جالب آنکه 12تیرماه سال جاری داود محمدی رئیس‌‌ کمیسیون اصل 90 در گفت‌وگوی ویژه خبری آمار بالاتری از مدیران متخلف ارائه کرده و گفته بود: «دیوان محاسبات بررسی کرده از 60 هزار مدیر کشور، تنها 950 نفر این دریافت‌ها را داشتند. اینها استثنا بوده‌اند. باید این دریافت‌های غیرمتعارف به بیت‌المال برگردد و پیشگیری از تکرار این مسایل انجام شود.»
تناقض بین آمارهای نوبخت و روحانی اما همچنان ادامه یافت. نوبخت چند روز پس از اعلام رئیس‌جمهور درباره چندصد نفره بودن مدیران متخلف، 31 تیرماه در گفت‌وگوی ویژه خبری آمار «13 نفر»‌ را تکرار؛ اما مدتی بعد یعنی 5 مرداد ماه در نشست خبری‌ هفتگی با خبرنگاران تعداد مدیران متخلف را حدودا سه برابر کرد و گفت: «تنها 3 درصد که حدود 40 نفر می‌شدند حقوق غیرمتعارف داشتند.»
روحانی سه‌شنبه 12مرداد در جریان گفت‌و‌گوی تلویزیونی با مردم، آمار مدیران متخلف در ماجرای فیش‌های نجومی را کاهش داد و گفت: «آنهایی که حقوق‌ غیرمتعارف داشتند به حدود یک درصد مدیران کشور هم نمی‌رسد.»
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور اما آمار دیگری داشت! وی 18 مرداد سال جاری در سی و سومین اجلاس مدیران و رؤسای آموزش و پرورش گفت: «لیست حقوق 2500 مدیر را گرفتم و کمتر از 50 مدیر حقوق غیرطبیعی می‌گرفتند که همین هم نباید می‌شد.»
از همه اینها گذشته گزارش دیوان محاسبات کشور در‌باره حقوق‌های نجومی که در جلسه علنی 11 مهر سال جاری مجلس قرائت شد نشان می‌داد که تعداد مدیران نجومی در بازه مورد بررسی حداقل 400 نفر بوده است.
16 آذر سال جاری نیز رئیس‌‌‌ دیوان محاسبات در گزارش دوم خود در زمینه حقوق‌های نجومی گفت: از 397 مدیر دریافت‌کننده حقوق‌های نامتعارف و ناعادلانه، 10 نفر با وجود تذکرات دیوان برای استرداد وجوه، اقدامات لازم را نکرده‌اند.
عادل آذر در همین روز در گزارش دیگری گفت: 6 نفر از مدیران بانک قرض‌الحسنه مهر ایران در 24 ساعت گذشته اقدام به بازگرداندن اضافه دریافتی‌های خود به خزانه کردند.
به هر ترتیب آمار و ارقام رسمی اعلام شده از سوی نهادهای پیگیر ماجرا نشان از وجود حداقل 400 مدیر متخلف داشته و دارد که اکثریت اینها اضافه دریافت‌های خود را به خزانه بازگردانده‌اند ولی با این وجود سخنگوی دولت ظهر پنجشنبه 18 آذر در جریان بازدید از ایستگاه تشکیلاتی راه‌آهن همدان- تهران درباره ‌حقوق‌های نجومی ‌گفت: از ۹۳ هزار و ۴۷۰ پرونده رسیدگی شده تنها ۳۹۷ نفر براساس مجوزها بیش از ۲۰ میلیون تومان حقوق داشتند که مجموع آن به ۲۳ میلیارد تومان می‌رسد.
معاون رئیس‌جمهور با تأکید بر اینکه اگر یک ریال دریافتی غیرقانونی توسط مدیران انجام شود، دستگاه‌های نظارتی اعمال نظارت کرده و با آنها برخورد می‌کنند، گفت: از 397 پرونده دارای حقوق‌های بالای 20 میلیون تومان، چهار نفر حقوق غیرمتعارف داشتند.
از سویی مسئولین دولتی آماری از 4 تا 400 نفر را برای تعداد مدیران نجومی عنوان می‌کنند و از سوی دیگر پرداخت و دریافت چنین حقوق‌هایی را قانونی می‌پندارند‌، نکته این جا است که اکثریت مردم از مشکل بیکاری رنج می‌برند و بسیاری نیز وابسته به حقوق زیر یک میلیونی هستند که دریافت می‌کنند و حال با توجه به دو سر این ماجرا می‌توان گفت که مسئله حقوق‌های نجومی و حرام مسئله‌ای پیش پا افتاده و فرعی است؟!
مسئله فرعی یا هجوم به ارزش‌ها‌؟!
نکته دیگری که بایستی بدان توجه داشت و از اهمیت زاید‌الوصفی برخوردار است تعابیر تکاندهنده‌ای است که رهبر معظم انقلاب در توصیف حقوق‌های نجومی از آن استفاده کرده‌اند.
این تعابیر عمق فاصله میان نگاه رهبر معظم انقلاب و برخی دست اندرکاران را نشان می‌دهد.
رهبر انقلاب 2 تیر ماه سال جاری در دیدار با اعضای هیئت دولت به موضوع حقوق‌های کلان اشاره و تأکید کردند: موضوع حقوق‌های نجومی، در واقع هجوم به ارزش‌ها است اما همه بدانند که این موضوع از استثناها است و اکثر مدیران دستگاه‌ها، انسان‌های پاک‌دست هستند، اما همین تعداد کم نیز خیلی بد است و باید حتماً با آن برخورد شود.
ایشان با اشاره به دستور رئیس‌جمهور به معاون اول برای پیگیری موضوع خاطرنشان کردند: این موضوع نباید شامل مرور زمان شود بلکه باید حتماً به صورت جدی پیگیری و نتیجه‌ آن به اطلاع مردم رسانده شود.
گناه و خیانت به آرمان‌های انقلاب اسلامی
حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در خطبه‌های نماز عید فطر نیز به موضوع حقوق‌ها و برداشت‌های غیرمنصفانه و ظالمانه اشاره کردند و با تأکید بر اینکه چنین برداشت‌های نامشروعی از بیت المال، گناه و خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی است، افزودند: در این موضوع، در گذشته، قطعاً کوتاهی‌ها و غفلت‌هایی شده است که باید جبران شود اما مسئولان باید موضوع حقوق‌های نامشروع را به طور جدی پیگیری کنند و اینگونه نباشد که سر و صدایی به‌پا و بعد هم قضیه به فراموشی سپرده شود.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین خاطرنشان کردند: در این موضوع‌، باید دریافت‌های نامشروع بازگردانده شود و افرادی که مرتکب بی‌قانونی شده‌اند، مجازات و افرادی هم که از قانون سوءاستفاده کرده‌اند، برکنار شوند، زیرا آنان لیاقت حضور در مراکز و مسئولیت‌ها را ندارند.
ایشان یکی از علل وقوع پدیده زشت حقوق‌های نامشروع را آسیب‌های ناشی از «مستی اشرافیگری» دانستند و تأکید کردند: هنگامی که در جامعه، «اشرافیگری، اسراف و تجمل»، ترویج می‌شود، نتیجه آن بروز پدیده‌های زشتی همچون دریافت‌های نامشروع است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید مجدد بر لزوم برخورد جدی با این موضوع خاطرنشان کردند: مسئله عزل و برکناری و بازگرداندن اموال به بیت‌المال باید در دستور کار مسئولان باشد، زیرا افکار عمومی نسبت به این موضوع حساس است و اگر پیگیری لازم نشود، از اعتماد مردم به نظام اسلامی کاسته خواهد شد.
با توجه به بیانات رهبر معظم انقلاب آسیب‌های ناشی از مستی اشرافیگری را از علل وقوع پدیده زشت حقوق‌های نامشروع می‌دانند و حال چنین معظل بزرگی را می‌توان پیش پا افتاده و مسئله‌ای فرعی دانست؟!
اشرافیگری در قله جامعه
 به بدنه مردم کشیده می‌شود
رهبر معظم انقلاب همچنین 11 مرداد سال جاری در دیدار با اقشار مختلف مردم به موضوع حقوق‌های نجومی پرداخته مسئولان را در رفتار و گفتار به ضدیت و مقابله با اشرافیگری فراخواندند و افزودند: وقتی اشرافیگری در قله‌های جامعه به وجود آمد، سرریز آن به بدنه‌ مردم هم کشیده می‌شود، بنابراین باید با فرهنگ اشرافیگری کاملاً مقابله کرد.
7 آذر ماه سال جاری نیز رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان نیروی دریایی ارتش بر لزوم پیگیری برنامه‌ها و کارها تا حصول نتیجه و به سرانجام رساندن آنها تأکید و خاطرنشان کردند: ناتمام ماندن کارها، سؤال و اشکال ایجاد می‌کند و متأسفانه اکنون این وضعیت در بعضی بخش‌های مختلف کشور دیده می‌شود که ازجمله‌ این مسائل، موضوع حقوق‌های نجومی است و این موضوع از مسائل مهمی است که نتیجه‌ رسیدگی به آن برای مردم روشن نشد و سؤالات در ذهن مردم باقی ماند.
منبع : کیهان    


  • اسراء محمدی
۰۶
دی

گروه سیاسی-رجانیوز: جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی امروز (یکشنبه) با حضور در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی فایل صوتی اظهارات محمدجواد ظریف را استماع کردند.
 
به گزارش رجانیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان پس از استماع، نمایندگان متن مکتوب مربوط به اظهارات ظریف را با این نوشته که «صوت مطالب فوق را شنیدم و تایید می کنم» طی امضاهای جداگانه ای تایید کردند.
 
متن مکتوب اظهارات ظریف به امضای محمدعلی پورمختار، سیدجواد حسینی کیا، حسینعلی حاجی دلیگانی، عباس گودرزی، ابوالفضل ابوترابی، فرهاد فلاحتی، محمد جاسمی، احد آزادی خواه، ناصر موسوی لارگانی، محمدجواد ابطحی، جواد کریمی قدوسی و حسن نوروزی رسیده است.
 
در همین زمینه، جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با حضور در جمع خبرنگاران گفت: ما پیگیری کردیم که خبرنگاران هم در نشست حضور پیدا کنند که در نهایت اجازه حضور به اصحاب رسانه داده نشد.
 
متن مکتوب اظهارات ظریف به شرح ذیل است:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
اظهارات و توضیحات وزیر وزیر امورخارجه در کمیسیون امنتی ملی در ۲۸ آذر ۹۵ در موضوع نقض برجام
 
در قضیه برجام خب ما اینجا غیررسمی حرفهای خصوصی تر را بزنیم. غیررسمی که نمی گی که (خطاب به سخنگوی کمیسیون امنیت) توری برجام اتفاقی که اتفاده در ابتدای مذاکرات برجام استراتژی برای خودمان تعریف کردیم به آقا هم گفتیم.
 
استراتژی را تعریف کردیم که اگر برجام قرار باشد برود به مجلس نمایندگان آمریکا هیچ وقت تصویب نخواهد شد و به خاطر اینکه مجلس نمایندگان آمریکا در اختیار آقای نتانیاهو است عرض کنم به حضورتان ما تصمیم گرفتیم برجام از طرف آمریکا با دستور رئیس جمهور آمریکا اجرا شود به همین دلیل هم توی برجام تا هشت سال دیگر یا تا هر وقت دیگر که جمع بندی کلی آژانس انجام شود و اعلام کنند آن وقت که همه محدودیت ها برداشته می شود. ما پروتکل الحاقی را بیاوریم مجلس خودمان. آنها هم ببرند کنگره عرضم به محضرتان که لذا ما بر این اساس مذاکره کردیم مذاکره ما این بود که کنگره را درگیر مذاکره نکنیم. نقشی که کنگره داشته باشد نقش حاشیه ای باشد... توی مذاکراتی که همکاران ما داشتند بحثی مطرح شد که سال ۲۰۱۶ قانون ایسا تمام می شود ما با این می خواهیم چکار کنیم. (این حرفهایی که می زنیم بیرون گفتنی نیست برای خودمان هست). همه این بحث ها حدود دو سال رفت و آمد می شود. دو روزه تمام نشده بعضی از بحث ها قبل از توافق ژنو بود بعضی از بحث ها از روی که توافق ژنو تمام شد شروع شد به رفت و آمد.
 
توی این بحثهایی که همکاران ما با هیئت آمریکایی داشته همکاران ما به هیئت آمریکایی گفتند که تمدید این خلاف برجام است چون می شود تحریم جدید هیئت آمریکایی هم مخالفت کرد.
 
یعنی خانم شرمن گفت تمدید ایسا خلاف برجام نیست با شما توافق داشتیم که کنگرهم را جدا کنیم. استراتژی تغییر کرده؟ دولت موظف باشد ایسا را اجرا نکند. بعد از اینکه تصویب هم بکنند اجراء نمی کنیم. گفتم نه- همکاران سختگیری کردند تا رسید به جلسه من و آقای کری توی جلسه من هم اصرار کردم که اگر کنگره ایسا را تصویب کند خلاف برجام است. آقای کری هم گفت من با حرف فلانی موافقم.
 
خانم شرمن گفت من با این نظر مخالفم آقای کری استدلال کرد. گفت من نظر فلانی را قبول دارم. خانم شرمن گفت خوب رئیس این است که مجبورم ما بپذیریم این شد مبنای اینکه تمدید ایسا (توی متن نیامد) می خواستیم توی متن بیاید توافق کردیم توی متن بیاید ولی آنها استدلال کردن اگر توی متن بیاید کنگره مخالفت می کند. انصافا آقای کری هم تا چهارشنبه به وقت خودشان روی حرف خودشان وایستادند.
 
این توی دوران بعد از برجام بحث می کردیم تذکر می دادیم حال می گم ما چه کردیم. من توی نامه ای که سپتامبر برای خانم موگرینی نوشتم. نوشتم که این کار نباید بشود، به سازما ملل هم نوشتم قوانین که تمام می شود و تمدیدش نقض برجام است. در صورتی که توی متن برجام نیست ها. این برداشت ماست.
 
بر اساس توافقی که با آقای کری کردیم و من الان دارم عرض می کنم بیرون نمی گم. ولی خدمت شما میگم من اشتباه کردم بر اساس یک توافقی که کردیم ما استراتژی خودمان را کنار گذاشتیم و بر مبنای آن توافق آمدیم آن را اعلام کردیم که تبدیل شد به موضع جمهوری اسلامی. من این را می پذیرم  من اشتباه کردم عرض کنم به خدمتتان ولی ما اینکار را کردیم، گفتم در طول اجرای برجام هر دفعه ما می گفتیم. اعضای تیم آمریکایی محکم می گفتند این مخالف برجام نیست. می کشاندیم به آقای کری. آقای کری آقای مونیز می گفتند ما روشهایی داریم در کنگره در سنا که مانع می شویم از تصویب در سنا. همانطوری که قانون بوئینگ را تصویب نکردند در سنا.
 
تا دوشنبه ای که سه شنبه اش انتخابات ریاست جمهوری بود. در جلسه ای که آقای دکتر صالحی با آقای مونیز داشت آقای دکتر عراقچی هم بود آقای تخت روانچی نبود. تیم آمریکایی هم آقای استیومن  بود. آقای مونیز گفت اگر برود سنا ما روشهایی داریم که جلویش را بگیریم. آقای استیومن گفته بود که چون توی مجلس چهارصد به یک تصویب  شده بود که یعنی خیلی اکثریت بالایی بود که می دانید که وتوی رئیس جمهور با دو سوم رای نمایندگان می شکند به شرطی که هر دو مجلس دو سوم رای بدهند. گفته بود که اگر حالا ما وتو بکنیم که وتویمان رد بشود چی می شود؟
 
این سئوال را کرده بود یعنی تا آن وقت هم خودشان قانع بودند که تعهد کلامی کرده بودند توی جلسه. گفتم تعهد متنی نیست... خوب اینها توقع این انتخابات را نداشتند که انتظار داشتند که سنا را بدست بیاورند که توی سنا هم بُرد داشتند چهارتا به بالا جمهوری خواهان را به دو تا تبدیل کنند. هم توقع داشتند که رئیس جمهور را ببرند. اتفاقی که افتاد که آقای ترامپ برد. اینها با یک معضلی مواجه شدند که ما خودمان. من خودم توی جلسه وزارت خارجه گفتم اینها الان ترجیح شان این می شود که سنا تصویب کند و اینها وتو نکنند ولی فورا تحریم ها را بلااثر کند به دو دلیل. یکی اینکه جلوی یک تصمیم بدتری را بگیرند، دوما اینکه آن را بلااثر کند چون اکر اینکار را نکنند و اینها وتو بکنند و مانع شوند. چون کنگره که تصویب کرده مجلس سنا هم خیلی مقررات  تند و تیزی دارد. آن هم که تصویب بکند. آقای ترامپ هم امضا کند کسی هم بلااثرش نکند. توی روزهای اول ریاست جمهوری ترامپ هم که این قدر شعار داده نمی آید که بلااثری  بدهد. لذا قانون می شود و لذا برجام نقض می شود. لذا نقض بیّن و قطعی برجام است بر اساس خود برجام. گفتم توی تحلیلی که خودمان کردیم گفتم واسه اینکه خودمان به رئیس جمهوری نوشتیم الان احتمالا موقعیت شان عوض می شود و همین طور هم شد. گفتم آقای اوباما بر اساس شرایطی که پیش آمده ریل گذاری کرده که چهار پنج ماه بتواند برجام را زمان آقای ترامپ ضرورتی نداشته باشد که کاری بکند که نقض برجام بشود، می تواند کاری بکند که برجام را به هم بزند.
 
وی نیاز ندارد که اقدام مثبتی در جهت اجرای برجام بکند. قرارشان چیه. قرارشان اینه که یعنی قرارشان این بوده ولی ما یک ذره عوض اش کردیم که قرارشان این بود که روز ۱۹ ژانویه که آخرین فرصت اینها که اوباما سرکار هست همه قوانین را بلااثر کنید یعنی این بلااثر کردن ها یعنی اثرش ۱۲۰ روز است بعضی هاش ۱۸۰ روز است.
 
یعنی می خواست آقای اوباما مطمئن شود که ۱۲۰ روز بعد از خودش. بعد از ۱۸۰ روز بعد از خودش آقای ترامپ مجبور نباشد اقدامی انجام بدهد که برجام را نقض کند.
 
می تواند اقدامی بکند که نقض کند ولی الان یعنی یک فعل است یک ترک فعل. یعنی الان باید یک فعلی انجام بدهد که برجام را نقض کند. آن وقت با ترک فعل هم می توانست با ترک فعل هم برجام را نقض کند. این را اوباما  کرد و ما هم توی بررسی هایمان رسیدیم و آمریکایی ها توی مذاکره توی جلسه هم گفتند. هم توی صحبتی که آقای کری با من کرد ولی آقای کری توی صحبت هایی که توی دولت وایستاد گفت باید وتو بکند من تعهد کردم. هم رفت کنگره گفت. رفت توی سنا گفت تصویب این قانون بدرد ما نمی خورد. نیازی نیست.
 
اما قصدشان این بود که اینکار را انجام بدهند یعنی من فکر می کنم آقای اوباما اینجا گفت آقای کری تو قول داده ای داده باش. ما می خواهیم برنامه ای بریزیم که برجام لااقل ابتدا توسط آمریکا نقض نشود. طراحی که کردند این بود. فشاری که ما آوردیم خوب فشار آوردیم که این نقض است. فشار دومی که آوردیم اینه که ما کاری نداریم که لغو اثری است که شما کردید. تا کی امتداد دارد. چون اینها ممکن است یکماه پیش آثار تحریم ها را لغو کرده باشند. به اصلاح برجام اجرایش را متوقف کرده باشند لذا می توانند تا ۱۹ ژانویه صبر کنند آقای کری گفت با فشار ما روز پنج شنبه یکبار دیگر اجرایش را متوقف کرد.
 
یکبار هم روز ۱۹ ژانویه خواهد کرد. یعنی اینکاری که کرد.
 
گفت یکبار دیگر، شرایط تغییر نکرده، تا آخر شب هم با من تلفنی صحبت می کرد بعد ۵ شنبه زنگ زد آقای کری زنگ زد که ساعت هفت صبح ما بود و ساعت ۱۲ شب آنها، گفت من می خواهم آقای اوباما را وادار کنم که امضاء نکند شما چه تضمینی می دهی گفتم من هیچ تعهدی نمی دهم اینجا ساعت هفت صبح است. تعطیلی است من هیچ تعهدی نمی توانم بدهم.
 
حالا موضوع پیش ران مطرح شده بود آنها می دانند برخلاف برجام نیست. پیشران به شرطی که سوختنش زیر ۳.۵ باشد مغایرت با برجام ندارد ولی نگران کارهای دیگری بودند که ما می توانیم انجام بدهیم. می خواست قول بگیرد که ما کاری نمی کنیم گفتم من قول میدم من تصمیم گیر نیستم. می توانیم پیشنهاد کنم. به شما بگویم قصد ما شکستن برجام نیست.
 
واقعا آخرین تلفنی که به من زد ۸:۲۵ دقیقه بود که ۸:۵۰ ما می شود و ۱۲ واشنگتن که آقای اوباما باید یا امضاء می کرد یا امضاء نکرده رد می کرد می دانید که آخرین موردی که رئیس جمهور قانونی را امضاء نکرده برود به آرشیو ملی و قانون شود ما سال ۱۹۹۵ بوده یعنی بیست و یکسال پیش و بعد از آن همه قوانین را یا وتو کرده یا امضاء کرده وتو اگر می کرد خوب می رفت توی مجلس یا وتویش نقض می شد و این از نظر ما خوب بود به تعهدش بیشتر عمل می کرد ولی از نظر خودشان ادعا می کردند که توافقی را که با کنگره کرده اند که وتو نکند در واقع یک خط مصوبه بود در صورتیکه مصوبات گذشته طول و درازی بود که به دولت اجازه داده بود آن قانون اجرا شود.
 
این قضیه ماوقع واقعی بحث تمدید تحریم هاست یعنی که ما با یک صحبتی که با آقای کری کردیم بر اساس صحبتی که با آقای کری کردیم و قولی که آقای کری داد ما آمدیم یک موضع علنی گرفتیم من اشتباه کردم. در این، رسما ما نمی بایستی بر اساس حرف این بابا (کری) می کردیم ما باید بر اساس همان استراتژیی که تعیین کرده بودیم که باید کنگره را حذف می کردیم در ۸ سال اول، بر اساس آن عمل می کردیم من هیچ اجباری هم نداشتم.
 
چون موضوع ایسا یک موضوع داخلی هم نبود چون قول گرفته ایم چون آقا هم گفته بودند لذا اقداماتی که کردیم تو این حوزه بود.
 
من قرار بود یک جلسه سخنرانی مشترک با کری توی ایتالیا داشته باشیم. من سفر خودم را لغو کردم و نرفتم و به آقای کری هم نوشتم که شما کاری کردید که حضور من با شما در یک شهر غیرممکن است.
 
آقای عراقچی رفت توی جلسه. آقای کری آمد نیم ساعت برای آقای عراقچی توضیح داد.


  • اسراء محمدی
۰۵
دی

حالا، حدود هشت سال از فتنه 88 و قضایای مربوط به آن می‌گذرد و سردمداران خارج‌نشین آن که هر روز در برابر سازمان‌های بین‌المللی تجمع می‌کردند و بر آتش بی‌آبرو کردن ایران در افکار عمومی جهان می‌دمیدند، دست به قلم شده و برخلاف رویکرد پنهان خود در این سال‌ها، علنا خواستار افزایش تحریم‌های ضدایرانی از سوی رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده شده‌اند.


حالا، حدود هشت سال از فتنه 88 و قضایای مربوط به آن می‌گذرد و سردمداران خارج‌نشین آن که هر روز در برابر سازمان‌های بین‌المللی تجمع می‌کردند و بر آتش بی‌آبرو کردن ایران در افکار عمومی جهان می‌دمیدند، دست به قلم شده و برخلاف رویکرد پنهان خود در این سال‌ها، علنا خواستار افزایش تحریم‌های ضدایرانی از سوی رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده شده‌اند.

گروه سیاسی – رجانیوز: «کاسبان تحریم»؛ این عبارتی بود که از سال 88  و پس از شدت گرفتن تحریم‌های بین‌المللی به رهبری آمریکا علیه  کشورمان، به طور گسترده از سوی رسانه‌های ضدانقلاب برای توصیف و برچسب زدن به جریان ارزشی و انقلابی مورد استفاده قرار گرفت و استقامت مردم در برابر زورگویی واشنگتن، به بهره بردن از تحریم‌ها و منفعت شخصی افراد تعبیر شد.

 

به گزارش رجانیوز، در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 هم یک جریان سیاسی سوار بر این موج رسانه‌ای شد و با «ضد تحریم» نامیدن رویکرد خود در برابر «کاسبان تحریم» ادعایی، توانست آرای مردم را به خود اختصاص بدهد و زمینه را برای امضای قرارداد هسته‌ای با آمریکا فراهم کند.

 

حالا، حدود هشت سال از فتنه 88 و قضایای مربوط به آن می‌گذرد و سردمداران خارج‌نشین آن که هر روز در برابر سازمان‌های بین‌المللی تجمع می‌کردند و بر آتش بی‌آبرو کردن ایران در افکار عمومی جهان می‌دمیدند، دست به قلم شده و برخلاف رویکرد پنهان خود در این سال‌ها، علنا خواستار افزایش تحریم‌های ضدایرانی از سوی رئیس‌جمهور جدید ایالات متحده شده‌اند.

 

 

در این نامه ضمن سرزنش دولت فعلی آمریکا به‌خاطر عدم حمایت از «فتنه 88»، داعش و جمهوری اسلامی ایران به عنوان دو روی یک سکه معرفی شده‌اند و تاکید شده داعش و جمهوری اسلامی هر دو باید «جایگزین» شوند. تحریم‌های سخت‌تر علیه بخش‌هایی در ایران، عدم تعامل با جمهوری اسلامی ایران و استفاده از تمام ابزارهای موجود برای مقابله با فعالیت‌های منطقه‌ای ایران از جمله خواسته‌های امضاکنندگان نامه است.

 

البته علت نگارش این نامه در سال 95 و فشارهای پشت پرده در سال 88 برای تحریم بیشتر مردم ایران از سوی اصلاح‌طلبان خارج‌نشین، نیازی به تحلیل ندارد؛ چرا که کاسبی با تحریم مردم ایران و دریافت کمک هزینه‌های مالی برای راه‌اندازی سایت‌ها و رسانه‌های ضدایران بخشی از پروژه‌هایی است که این افراد در یک دهه اخیر در آن مشغول بوده‌اند و قطعا با کاهش تحریم‌ها علیه کشورمان، نان آنها آجر خواهد شد.

 

 

 

نمونه اخیر این موضوع، تعطیل شدن سایت «روزآنلاین» است که به دلیل عدم تامین بودجه توسط کشورهای غربی (به طور مشخص: پارلمان هلند) مجبور به خاتمه دادن به فعالیت‌های خود شد؛ سرنوشتی که به زودی در انتظار رسانه‌هایی نظیر «رادیو زمانه» که بودجه اتحادیه اروپا و پارلمان هلند مدیریت می‌شوند هم خواهد بود.

 

«نایاک» یکی دیگر از مجموعه‌هایی است که با تبلیغات گسترده علیه ایران و معرفی خود به عنوان یک مجموعه شامل ایرانیان فعال سیاسی که توانایی تحلیل واقعی شرایط داخلی کشورمان را دارند، بودجه‌های سنگینی را دریافت و اقدام به ارائه راهکارهایی در زمینه ایجاد ارتباط میان ایران و آمریکا کرده است.

 

 

البته این اولین بار نیست که تلاش اصلاح‌طلبان برای تحریم بیشتر مردم ایران رسانه‌ای می‌شود. چندی پیش، «نیک آهنگ کوثر»، کاریکاتوریست نشریات زنجیره‌ای اصلاحات یک فایل ویدئویی از مکالمه خود با مهدی هاشمی رفسنجانی در سال 88 منتشر کرد و در این باره گفت: «من و مهدی هاشمی بار‌ها با هم در تماس بوده‌ایم. در یکی از موارد که به من زنگ زد و وقتی فهمید من در حال رفتن به واشنگتن هستم، از من خواست تا راجع به بحث تحریم اقتصادی ایران، کسانی را در امریکا ببینم. می‌خواست بداند در واشنگتن چه کسانی هستند که بشود با ارتباط و تشویقشان، تحریم‌های سنگین‌تری را علیه مردم ایران تحمیل کرد. این برای من مساله عجیبی بود که مهدی هاشمی، پدر و خانواده‌اش در ایران  باشد و بخواهد این بحث تحریم را از طریق امریکایی‌ها پیگیری کند. البته با آدم‌های مختلفی نیزدر این زمینه صحبت کرده بود.»

 

 

در همان ایام هم نامه‌ای از سران فتنه خطاب به هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده منتشر شد که در آن، میرحسین موسوی و مهدی کروبی خواستار اعمال تحریم‌های بیشتر علیه مردم ایران از سوی آمریکا شده بودند.
 
«مایکل لدین»، عضو ارشد نومحافظه کاران امریکایی و مسئول پرونده سیاست داخلی ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی ها (FDD) در واشینگتن، روز 20 مرداد 1388 در سایت «فوربس»، نامه‌ای منتشر کرد که گفت نامه سران جریان معترض در ایران به هیلاری کلینتون است. لدین می گوید  این نامه به واسطه یکی از دوستان «چاک شومر»، سناتور آمریکایی که در «وال استریت» کار می کرده و با طرف‌های ایرانی مرتبط بوده، به واشنگتن فرستاده شده است.
 
این نامه در پاسخ به دو سوال طرف امریکایی نوشته شده که از جریان فتنه خواسته بودند روشن کند دقیقا برای دفاع از فتنه 88 چه باید بکنند و چه نباید بکنند.
 
 

حالا بهتر می‌توان به عبارت «کاسبین تحریم» فکر کرد و درباره سوءاستفاده جریان‌های سیاسی خاص از آن هشدار دارد؛ رویکردی که در انتخابات پیش رو نیز قطعا از سوی همین جماعت دنبال خواهد شد و لازم است تا مردم نسبت به تکرار فریبکاری در زمینه مقصر اعمال تحریم‌ها علیه مردم هشدارتر از همیشه باشند.

 

واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به نامه اصلاح‌طلبان

 

**"‏بعضی ها شرفشان را همزمان با وطنشان می فروشند"
 
**"با حاله ها! لیوانِ آب پرتقال در دست با دلتنگی برای اِلمان‌های ایرانی، در شب زیبای نیوجرسی نامه به ترامپ بنویسی که هموطنانم رو تحریم کن بیزحمت"
 
**"اپوزوسیون یا در نظامه یا بر نظام! این اهالی نامه به ترامپ رو اپوزوسیون هم ندونید؛ اینا مشکلشون با مردمه، نه با نظام جونورهای خاصی هستند"
 
**"خائن تر از این افرادی که نامه به ترامپ زدن ایران رو بیشتر تحریم کنه کسانی هستند که از این وطن فروش ها طرفداری میکنن"
 
**" نامه‌ای که با دونالد ترامپ شریفِ عزیز شروع بشه خوندن نداره"
 
**"‏اگه خواستین روزى بی غیرتى و بى شرفى رو واسه بچه هاتون توضیح بدین دیگه نیاز نیست به منافقین اشاره کنین؛ فقط نام به ترامپ رو نشونشون بدین"
 
 
**"جالبیش اینه که این ۳۰ نفر در سالگرد عملیات کربلای ۴ و مردونگی های ۱۷۵ شهید غواص به ترامپ نامه نوشتن برا تحریم ایران!"
 
**"‏نویسندگان نامه به ترامپ که خواستار تحریم های سخت علیه ایران شده اند، نه با نظام حاکم بر ایران، که با ۹۰میلیون ایرانی پدرکشتگی دارند"
  • اسراء محمدی